ابوالفضل جمشیدی در گفتوگو با خبرنگار تسنیم در زنجان، اظهار داشت: بسیج کارمندی هم همانند سایر اقشار بسیج برنامههای بسیار خوبی را در راستای برگزاری کنگره شهدای زنجان تدارک دیده است. وی ادامه داد: یکی از اقدامات اساسی بسیج کارمندی فضاسازی تمام ادارات با مضمون شهدا و دفاع مقدس است که تلاش داریم حال و […]
این نرم افزار جهت معرفی سرداران شهید استان زنجان، آشنایی با زندگینامه و وصیت نامه ایشان، معرفی آثار انتشارات غواص و هم چنین جهت اطلاع از آخرین اخبار و رویدادهای دبیرخانه کنگره ۳۵۳۵ شهید استان زنجان توسعه داده شده است. تهیه شده در تیم روابط عمومی دبیرخانه کنگره ۳۵۳۵ شهید استان زنجان و بانک اطلاعاتی […]
مداحی ترکی و قدیمی از حضرت علی اصغر(ع) شب عاشورا درمسجد مرحوم حاج تقی شریعتی توسط حاج مرتضی حیدری عزاداری هیئت عاشقان ثارالله سپاه زنجان
خاطرات سردار محمدتقی اوصانلو از عملیات فتح خرمشهر(۷) برای پاکسازی نخلستان ،خاکریزها وکانال ها به چندگروه تقسیم شدیم. از نیروهای دشمن هرکس مقاومت می کرد کشته می شد.تعداد اندکی اسیر شدند وبقیه را تار و مار کردیم. راه مان را ادامه دادیم و به دو طبقه ها در نزدیکی جاده و بیرون خرمشهر رسیدیم.عراقی ها […]
خاطرات سردار محمدتقی اوصانلو از عملیات فتح خرمشهر(۸) اولین نیروی ایرانی که در سوم خرداد۶۱ پا به خرمشهر گذاشت ما بودیم.جلوتر از ما کسی نبود.صبح که نمازمان را خواندیم آماده رفتن شدیم. زودتر از همه یگان ها ما حرکت کردیم.فرمانده مان حمید باکری نیزبا ما بود.به شوق فتح خرمشهر پاهایمان توان و قدرت بیشتری گرفته […]
سید داود در یکی از روستاهای زنجان و در یک خانوادۀ مذهبی به دنیا آمد. دوم خرداد ۱۳۴۵ ه ش بود.از کودکی خنده رو بود. بزرگتر که شد ،خوش برخوردی اش هم به صورت خندانش اضافه شد و او دوست داشتنی تر از قبل بود. قبل از مدرسه به مکتب خانه رفت و قرآن را فراگرفت.علاقۀ […]
جانبازی همان عشقبازی ست(تقدیم به جانبازان سرافراز) قدری قدم بزنیم: با کمی عشق ،می شود،به همه جا رسید! با کمی شور،از خیلی چیزها ،می شود سردر آورد! با قدری نگاه و نور،می شود،به اندازه تمام کاینات،فهمید. تفرج عاشقی،هوای دیگری دارد دلباختگی ،چیزی دیگری است… جانبازی همان عشقبازی است! و”همه بازی است،الا عشقبازی”… در شیوه جانبازی،با […]
دست نوشته شهید سردار اصغر محمدیان که بدون دخل و تصرف تقدیم می گردد: ۱۸/۱۰/۵۹ پنج شنبه من و برادران ابو بصیری فضل الهی حسینی و چند تن از برادران جهت استحمام عازم اهواز شدیم و در بین راه من و برادر ابو بصیری در شهرک دار خوئین از برادران جدا شدیم و بالاخره مینی بوس […]
قبل از عملیات والفجرهشت از «چوئبده» به روستای دیگری در نزدیکی اروند منتقل شدیم. قرار بود عملیات از آنجا شروع شود. من، «مجید حیدری»، «مصطفی جلدی» و «حمید گیلک» به یک خانه ی روستایی رفتیم. روستا خالی از سکنه بود. داخل اتاق های خانه ها را به صورت سنگر درست کرده بودند، طوری که وقتی […]
بهمن ماه سال ۶۴ نوجوان ۱۸ ساله ای بودم که به عشق لبیک به ندای یاری خواهی امام ،قید درس و مدرسه را زدم و خودم را به هورالهویزه رساندم. جبهه و دوستان بهشتی روی زمینم قرار ماندن در هوای نفس گیر شهر را از من گرفته بود. روزهای آخر دورهمی را با شهدا سپری […]
باز این چه شورش شورش است که در خلق عالم است باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است باز این چه رستخیز عظیم است کز زمین بی نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است این صبح تیره باز دمید از کجا کزو کار جهان و خلق جهان جمله درهم است گویا […]
دقایقی بعد اتوبوس توی خاک ایران متوقف شد. به محض پیاده شدن در حالی که قطرات اشک یک ریز از چشمان مان جاری بود بی اختیار به سجده افتادیم. حال و هوای خاص و غیر قابل وصفی بود. دیگر باور کردم که آزاد شده ام. فرمانده وقت سپاه، حاج محسن رضایی نیز به استقبالمان آمده […]
۷۹۴) حاتمی، ابوالحسن: دوم فروردین۱۳۴۶، در روستای نیماور از توابع شهرستان زنجان به دنیا آمد. پدرش محمدحسین، کشاورز بود و مادرش ام البنین نام داشت. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. او نیز کشاورز بود. به عنوان پاسدار وظیفه در جبهه حضور یافت. چهارم دی ۱۳۶۵، در حاج عمران عراق به شهادت رسید. پیکرش مدت […]
میرزاعلی رستم خانی در سال ١٣٣٢ در روستای علی آباد زنجان به دنیا آمد. او اولین فرزند خانواده بود. پدرش کشاورز بود و از وضعیت مالی مناسبی برخوردار نبودند. علی در سنین نجردسالی روخوانی قرآن را نزد مادربزرگ خود فرا گرفت و برای یادگیری تجوید قرآن پا به مکتب خانه گذاشت. علی آباد آن روزها […]
در اواسط دوره آموزش غواصی یک روز بعد ازظهر باران به حدی بارید که باعث طغیان رود کارون شد. آب وارد نخلستان های اطراف شد و به سرعت به طرف چادرهای بچه های غواص در حرکت بود که غواصان در یک شب به یادماندنی به جنگ با سیل رفتند.چند تا بیشتر بیل و کلنگ موقعیت […]
مصاحبه رزمندگان دلیر زنجانی در جبهه های آبادان سال ۱۳۶۰ مصاحبه گر:شهید غلامرضا رهبر
. صمدی گیدوب وطندن ایده دفع فتنه سندن بو اوچومجی دسته گولدی بو دیار خط شکندن . صمدی انیس غمدی شهدایه هم قسمدی قانینا کیم اولسا حامی او مدافع حرمدی . صمدی اولوب رجز خوان ایکی یاره گیتدی مهمان یقین ایندی میزباندی اونا داودیله رحمان (۱) . ای ادبلی اهل زنجان صمدیله باغلا پیمان گرک […]