آب نیست بشکه بشکه شربت ِ دفاع عباس گونه قاسم از حرم حضرت زینب (س) سفر شهادت کاشوب حیدر مهاجر سرزمین آفتاب امام زمان سربازانش را فرماندهی می کند جشن عروسی بماند برای بعد با لباس سفید احرام خندید هدف شما از درس خواندن چیست؟ طلبه ای که کشتی گیر با معرفتی بود عطر برادر مادرم دعا کنید پیروز باشیم امسال عید پیروزی است/شهید محمدحسین بیگلی آقای انجم شعاع همه کس زندگی من بود
خاطره ای کوتاه از غواصی شهید احدآقا زاده صبح یکی از روزهای آخر آذر، دستۀ غواصی ما به همراه دستههای اول و سوم گروهان آمادۀ ورود به کارون شد. اول صبح بود و هوا سردتر از روز قبل. آنقدر سرد که دیگر نمیشد حتی داخلِ آب پناه گرفت. مربیها از نیروها میخواستند برای شروع تمرین […]
عملیات کربلای چهار می بایست در ساعت ۲۲:۳۰ مورخ ۱۳۶۵/۱۰/۳ آغاز شود. به همین خاطر غواص های خودی ساعاتی قبل به درون آب رفته و به سمت خط دشمن حرکت کردند. در این میان، نیروهای دشمن که کاملا آماده و هوشیار بودند ضمن پرتاب منور، با تیربار و خمپاره به طرف نیروهای خودی شلیک می […]
ما درون را بنگریم و حال را نی برون را بنگریم و قال را برای اولین بار در باختران با هم آشنا شدیم. بسیار جدی بود و به ندرت می خندید. با اینکه اهل نماز و تهجد بود و هر شب بدون استثنا برای راز و نیاز بلند می شد اما هرگز بروز نمی داد. […]
نامه مادر شهیدان عبدالله و اصغر بسطامیان بسم الله الرحمن الرحیم به خدمت فرزند عزیز و گرامی با درود به پیشگاه یگانه منجی عالم بشریت امام عصر عجل الله تعالی فرجه شریف و نایب برحقش امام خمینی و با سلام به شهدای گلگون کفن اسلام ایران و رزمندگان کفرستیز و خستگی ناپذیر جبهههای حق علیه باطل […]
به گزارش دفاع پرس از آذربایجان شرقی، سردار اصانلو در دو عملیات کربلای ۴ و۵ فرمانده گردان غواصی و خطشکن حضرت ولیعصر (عج) لشکر عاشورا بود. در کربلای ۴ ازمجموعه لشکر فقط گردان او به آب زد؛ اما خیلی زود متوجه لو رفتن عملیات شدند و برگشتند. سرداراصانلو را در ارومیه ملاقات کردم. در همان […]
الله آدیلان باشلورام سوزومی یاری تاپوب ایتیرمیشم اوزومی دایان قلم قوی بیر سیلیم گوزومی یوخدی دوزوم آغلا گوزوم،آز آغلا آغلاساندا غیرت سوزون یاز آغلا عومور گئچور انسان ئوزون ایتیریر گور معرفت سنی هارا یتیریر شرطی بودور باج ویرمیاخ شیطانا مومن اولاخ گویدن گلن قرآنا جانلار چیخار جانان سسی کسیلمز دل لال اولار وجدان سسی کسیلمز […]
برای اولین بار در باختران با هم آشنا شدیم. بسیار جدی بود و به ندرت میخندید. با اینکه اهل نماز شب و تهجد بود و هر شب بدون استثنا برای رازونیاز بلند میشد، اما هرگز بروز نمیداد. گاهی هم به شوخی میگفت: ـ لطفا برادرانیکه اهل نماز شبن، وقت عملیات دور بر ما نچرخن. اونا […]
چادر خیمه ای مش ابوالفضل در گوشه ای از نخلستان قجریه در کنار چادرهای گردان بود. من، ابوالفضل خدامرادی، یوسف خوئینی و رضا چمنی باهم بودیم. اون شب یعقوبعلی آمده بود چادر ما. اواخر پاییز ۶۵ هوای منطقه مرطوب بود. از تاریک روشن هوا به آب می زدیم و تمرین می کردیم. تا پاسی ازشب […]
زندگینامه سردار شید یعقوبعلی محمدی یعقوبعلی محمدی مردی از دیار شب شکنان سپیده باور بود که در برکه ای از خون شنا کرد و تن و جان را به آبشار زلال عشق شستشو داد. سردار سواران ما و رزم آور شبگیری از خیل هزاران عاشق جبهه توحید، آنان که نصرت حق، قوت بازویشان بود و […]