آب نیست بشکه بشکه شربت ِ
دفاع عباس گونه قاسم از حرم حضرت زینب (س)
سفر شهادت
کاشوب
حیدر
مهاجر سرزمین آفتاب
امام زمان سربازانش را فرماندهی می کند
جشن عروسی بماند برای بعد
با لباس سفید احرام خندید
هدف شما از درس خواندن چیست؟
طلبه ای که کشتی گیر با معرفتی بود
عطر برادر
مادرم دعا کنید پیروز باشیم
امسال عید پیروزی است/شهید محمدحسین بیگلی
آقای انجم شعاع همه کس زندگی من بود
🔻پایان انتظار ۴۰ ساله مادر شهید زنجانی 🔹️با اعلام خبر شناسایی شهید «بهرام رجبی» انتظار ۴۰ ساله مادر این شهید والامقام پایان یافت. 🔹️آیتالله خاتمی نماینده ولی فقیه در استان و امام جمعه زنجان، افشارچی استاندار زنجان، سردار کرمی فرمانده سپاه انصارالمهدی(عج) و سرهنگ موسوی مدیر کل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان […]
بعداز ظهر پنچ شنبه : ۲۳/۱۲/۱۳۶۳ روز دوم مقاومت صدای غرش تانک ها و نفربرهای زرهی ، از آغاز دوباره پیشروی قشون عظیم دشمن بعثی خبر داده و همزمان بارانی شدید و وایرانگر از انواع گلوله ها و موشک های ادوات سنگین و سبک عراقی ها بر روی کانـال و اطراف آن فروریخته می شود […]
سرداران و بسیجیان خط شکن استان زنجان در عملیات عاشورائی بدر (شرق دجله ـ اسفندماه ۱۳۶۳ ) گردان خط شکن حضرت امام سجاد (ع) استان زنجان در لشگر ۳۱ عاشورا حماسه سازان و خط شکن های مرحله اول عملیات بدر ـ فاتحان پیروزمند دژ نفود ناپذیر خندق عراق ـ نیروهای دلاور زنجانی در کنار ساحل […]
رزمندگان دلاور گردان ( حُـرّ ) ، که همگی از جوانان و نوجوانان بسیجی و پاسدار شهرستان زنجان و روستاهای حومه آن بودند ، بامداد روز چهارشنبه ۲۲/۱۲/ ۱۳۶۳ ، در جناح چپ منطقه عملیاتی بدر ( شرق دجله ) ، نزدیکی شهر (همایون شهر) عراق ، مرحله دوم عملیات عاشورائی بدر را با رمز […]
بسماللهالرحمنالرحیم بنام پروردگار جهانیان و ایزد منان و سلام بر امام زمان مهدی موعود و سلام نائب برحقش امام خمینی بتشکن و زعیم عالیقدر جهان تشیع و سلام و درود بیکران بر ارواح پرفتوح شهدای اسلام که با خون خوش پرچم عدل الهی را برپا میدارند و سلام بر خانوادههای محترم شهدا و مفقودین […]
چراغ های خانه ی گوهر یک به یک خاموش می شدند و او را در غم و اندوه ژرفی فرو می بردند. حالا دیگر احمد هم از پیشی او رفته بود. سه داغ در یک سال غم سنگینی بود که پیرزن را خمیده کرده و اشک چشمانش را خشک کرده بود. یک سالی می شد […]
بِسم الله الرَّحمن الرَّحیم با درود و سلام بر امام زمان (عج) و نایب بر حقش خمینی کبیر و امید مستضعفان جهان و با درود و سلام بر شهدای اسلام و خانواده های محترم شهدا و با آرزوی پیروزی رزمندگان اسلام حالا که قصد دارم وصیت نامه بنویسم صرفاً به این خاطر است که بر […]
بسم رب الشهداء والصدیقین انالله و انا الیه راجعون خدایا تو میدانى که جبهه آمدنم فقط انجام وظیفهاى است که خون هزاران شهید غرق در خون خفته و خدمات آن ابرمرد جهان بشریت امام امت بر گردنم احساس مىکنم. خدایا به من کمک کن که بتوانم در این امر موفق شوم خدایا در این چند […]
مجتبی شهبازی گروسی در سال ۱۳۳۵ در خانواد های متدین و معتقد به اسلام ناب محمدی اصل از پدری با ایمان و مادری مهربان و مؤمنه قدم به عرصه ی هستی نهاد. تربیت او در زیر سایه ی پدر و مادر تحصیل کرده و متدین، موجب پیشرفت و آ گاهی بیشتر او نسبت به مسائل […]
سحرگاه۲۳ اسفندسال۶۳ بود.باد سرد پوستم را مورمور می کرد.آفتاب تازه داشت جزیره مجنون را روشن می کرد.ما در انتهای کانال به خاکریز رسیدیم.دیشب پیشروی را از همین جا شروع کرده بودیم.خاکریزکاملا در دید و زیر آتش دشمن بود. با سرعت از آن بالا رفته وبه پایین قلت خوردیم.شهید رضا زلفخانی نفس نفس می زد.مسافت زیادی […]
چند ساعت مانده به شروع عملیات بدر در یکی از ورودی های پدهای(آبراه) جزایر مجنون نشسته بودیم و منتظر قایق ها جهت حرکت به نقطه عملیاتی بودیم.ناگهان یک قایق بزرگ فلزی نمایان شد.از سکاندار(قایقران)همان قایق پرسیدیم این قایق عظیم الجثه دارای سپر فولادی در جلو قایق و یک قبضه سلاح دوشکا در وسط قایق برای […]
مادر سلام بر قلب مهربانت! سلام بر دستان پرمهرت که در کودکی به شوق بالیدن من هواره را تکان دادی و آچه لازم بود پای نیازهایم ریختی.بذر محبت در دلم کاشتی و با نسیم مهربانی ات ، فضیلت های اخلاقی را در درونم بارور کردی. مادر این تو بودی که به من آموختی در برابر […]
میرزاعلی رستم خانی در سال ١٣٣٢ در روستای علی آباد زنجان به دنیا آمد. او اولین فرزند خانواده بود. پدرش کشاورز بود و از وضعیت مالی مناسبی برخوردار نبودند. علی در سنین نجردسالی روخوانی قرآن را نزد مادربزرگ خود فرا گرفت و برای یادگیری تجوید قرآن پا به مکتب خانه گذاشت. علی آباد آن روزها […]
ساعت ۲ بعدازظهر ۲۰ اسفند۶۳ ماشین های نظامی برای بردن گردان حر به جزیرهی مجنون در کنار چادرهای ما صف کشیدند.چند روزی بود که در منطقه جفیر بودیم.برای دسته ما دو تا وانت تویوتا در نظر گرفته شده بود. همه بچه ها با با تجهیزات کامل در حال سوار شدن بودیم که دوستم بشیر رو […]
احد اسکندری یکی ازخوش برخوردترین -بشاش ترین -مومن وشجاع ترین پاسداران بود .این شهید که پسرعمه سردارشهید علیرضا مولایی بود به همراه برادرشان صمداسکندری بخصوص پسدعمویشان شهید بهمن اسکندری که درکربلای۴بشهادت رسید تازمان شهادت شان برای اسلام وانقلاب جانفشانی کردند. «احد در گردان همراه ما بود.حدوداً سی نفری بودیم و بنا به دستورمهدی باکری وارد […]
دی ماه سال ۱۳۶۳ بود. دوم دبیرستان را در هنرستان کشاورزی شهید باهنر میخواندم. سر کلاس فیزیک نشسته بودم و آقای «بلال زاده» درس میداد. از خیابان صدای نوحه ی آهنگران شنیده می شد. اعزام بزرگی در پیش بود. آن روزها از طرف سپاه، تبلیغات زیادی برای جذب نیرو می شد. بلندگوهای بزرگی روی ماشین […]