حدیث روز
امام علی (ع) می فرماید : هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬ خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

پنجشنبه, ۲۰ شهریور , ۱۴۰۴ ساعت تعداد کل نوشته ها : 6431 تعداد نوشته های امروز : 0 تعداد دیدگاهها : 363×

آرشیو » بایگانی‌ها خاطرات - صفحه ۵ از ۲۹ - خط شکن ها

ازدواج ساده اما الهی | روایت عاشقانه‌ای از ازدواج شهید اکبر منصوری
۱۴۰۴-۰۳-۰۶

ازدواج ساده اما الهی | روایت عاشقانه‌ای از ازدواج شهید اکبر منصوری

ازدواج امام علی و حضرت زهرا، الگویی بی‌نظیر برای زندگی مشترک در سالروز ازدواج آسمانی امیرالمؤمنین علی (ع) و حضرت فاطمه زهرا (س)، نگاهی داریم به خاطره‌ای ناب از ازدواج عاشقانه سردار شهید اکبر منصوری که الهام‌گرفته از همان سبک زندگی ساده، معنوی و هدفمند بود.   ازدواج امام علی و حضرت زهرا، الگویی بی‌بدیل از […]

معلوم نیست افقی برگردم یا عمودی
۱۴۰۱-۰۹-۱۳

معلوم نیست افقی برگردم یا عمودی

خاطره ای کوتاه از شهید دانشجو فرید ناصری راوی: خواهر شهید آخرین باری که برادرم در دی ماه ۶۲ به جبهه اعزام می شد مادرم بسیار نگران و مصظرب بود و دائما به ایشان اظهار می داشت که برادران تو در جبهه اند و من هم مریض هستم. بهتره تو برای مراقبت از من بمانی. […]

مبادا گول این منافقان کوردل را بخورید
۱۴۰۱-۰۹-۰۸

مبادا گول این منافقان کوردل را بخورید

خاطراتی کوتاه از شهید دانشجو محمدحسن بیگدلی به روایت خواهر به نام الله پاسدار حرمت خون شهیدان سلام بر مهدی امام زمان و درود به روح پاک امام خمینی و ارواح پاک شهدا. ایشان در فعالیت های مذهبی بسیار شرکت میکردند در دعای کمیل و مجالس شهدا شرکت داشتند همیشه فکر و ذکرشان در جبهه […]

منافقین در بحث با سیدحسین کم می آوردند
۱۴۰۱-۰۸-۱۴

منافقین در بحث با سیدحسین کم می آوردند

خاطراتی کوتاه از شهید سیدحسین صادقی برگرفته از کتاب بئی به قلم فاطمه شکوری دست و دل باز هم بود. یکبار پول لازم داشتم. و از او قرض خواستم. بدون معطلی پول را به من داد. حتی نپرسید کی برمی گردانی. به حلال و حرام خیلی دقیق بود. در محل کارمان، یک پاکت را روی […]

جنایات کومله و دمکرات در دهه شصت
۱۴۰۱-۰۷-۲۰

جنایات کومله و دمکرات در دهه شصت

بنده آقا بالا رمضائی درجه دار بازنشسته ارتش می باشم که الان به عنوان یک بسیجی به جبهه های نور علیه ظلمت آمده ام شاید بپرسید چرا به این باز نشسته شده ام ؟ این داستان مفصلی دارد که بازگو میکنم ما عده ای از برادران ارتشی بودیم که ماموریت بازگرداندن حدود چهل بدن مطهر […]

هوای شهریور با تظاهرات مستقل زنان زنجانی داغ شد
۱۴۰۱-۰۶-۱۹

هوای شهریور با تظاهرات مستقل زنان زنجانی داغ شد

هنوز هرم گرمای هوا نیفتاده بود، در این شهر شهریور تا به نیمه نرسیده بود. تابستان در زورمداریش کوتاه نمی آمد و خورشید خواهر خوانده اش را وادار می کند با تمام حرارتش روی دشت ها، ساختمانها، و خیابان های خاکستری بتابد. اما آن سال ها، آن سال های دور گرمی و سردی هوا فرقی […]

۲۶ مرداد روز بازگشت آزادگان از دنیای کوچک اردوگاه
۱۴۰۱-۰۵-۲۶

۲۶ مرداد روز بازگشت آزادگان از دنیای کوچک اردوگاه

به مردادماه سال ۱۳۶۹ رسیدیم. بنده در این ایام از موصل ۲ به موصل۴ تبعید شده بودم. روز چهارشنبه ۲۴ / ۵/ ۶۹ بعد از صبحانه، در محوطه ی اردوگاه قدم می زدیم. رادیو عراق از طریق بلندگوهای اردوگاه شروع کرد به نواختن مارش جنگی؛ در هر فاصله ای گوینده ی رادیو وعده می داد […]

مادر شهیدی که شهادت فرزندش را آرزو می کرد
۱۴۰۱-۰۵-۲۴

مادر شهیدی که شهادت فرزندش را آرزو می کرد

گفتگو با مادر سردار شهید منصور سودی که در عملیات نصر هفت به شهادت رسید. سردار شهید منصور سودی دهم خردادماه ۱۳۴۲ در یکی از روستاهای مشرف به شهرستان زنجان به نام (امند) به دنیا آمد و دوران مدرسه تا دبیرستان را در شهر زنجان سپری کرد. قبل از انقلاب با شروع اعتراضات مردمی در […]

حسین فدایی راه حسین(ع)
۱۴۰۱-۰۵-۲۴

حسین فدایی راه حسین(ع)

مروری بر زندگی شهید محمد حسین صیادی یار محمدحسین سال ۱۳۲۴ ه ش در روستای شاه بلاغ در استان زنجان ودر یک خانواده مذهبی به دنیا آمد. ایشان از اول زندگی علاقه وافری به اسلام ومکتب امام حسین (ع) داشت. فردی مردم دوست و مهربان و دلسوز بود. به همه احترام می گذاشت و مورد […]

عباس ساقی بچه های جبهه شد
۱۴۰۱-۰۵-۱۲

عباس ساقی بچه های جبهه شد

به خاک عراق رسیده بودیم، تقریبا دیگر خبری از تیر هوایی نبود، خوشحال از پیشروی به خاک عراق شروع به شکر گزاری خداوند بودیم که بعد از چند ساعت ناگهان متوجه شدیم خبری از مهمات نیست، داشتیم نگران می شدیم و امیدمان را از دست می دادیم، که ترس بچه ها شروع شد : نکند […]

شهیدانی که  به سیدالشهدا اقتدا کردند
۱۴۰۱-۰۵-۱۲

شهیدانی که به سیدالشهدا اقتدا کردند

خورشید در قله آسمان بر مدار ظهر ایستاده بود و لحظه لحظه طوفان را تماشا می کرد و جان بی قرار عشاق را یکی پس از دیگری به سماوات فرا می خواند. عملیات محرم آغاز شده بود، نیمروز یازدهم آبان ماه سال ۶۱ بود، گردان ولی عصر(عج) در خط الراس نظامی منطقه شرهانی با یکی […]

ستاره بی نشان مرصاد
۱۴۰۱-۰۵-۰۵

ستاره بی نشان مرصاد

حاج ننه گفت: مگر او را نمی شناسی؟! این پسرمن، شوهر تو معرفت الله دیگه. چیزی را که می دیدم باور نمی کردم. او خیلی تغییر کرده بود. چشمانش به خاطر حملات شیمیایی دشمن کم سو شده بود و عینک می زد. اصلا با چند ماه پیش که راهی جبهه شد قابل مقایسه نبود. شیمیایی […]

پشت سرت می ایستم مادر
۱۴۰۱-۰۴-۲۷

پشت سرت می ایستم مادر

به بهانه عیدسعید غدیرخم و بزرگداشت یاد شهدای سادات پدربزرگ هادی به من گفت: دخترم به این فرزند تو از عالم غیب الهام می شود و گرنه وقتی که نماز شب می خواند این دعاها را از کجا پیدا می کند و می خواند؟! من واقعا تعجب می کنم. می گفت: مامان از این روزها […]

خون اهدایی از طرف خدا
۱۴۰۱-۰۴-۲۷

خون اهدایی از طرف خدا

به بهانه عیدسعید غدیرخم و گرامیداشت یاد شهدای سادات نوشتن با قلم را خیلی دوست داشت. در اتاق نشسته بود و مشغول خطاطی بود. در هنگام تراشیدن قلم، دستش را برید. سرم را بلند کردم دیدم با قلم آغشته به خون می نوشت ” بی عشق خمینی نتوان عاشق مهدی شد” با دیدن این صحنه […]

چرا به کربلا نمی آیی؟
۱۴۰۱-۰۴-۲۷

چرا به کربلا نمی آیی؟

به بهانه عید سعید غدیرخم و گرامیداشت یاد شهدای سادات شهید سید خلیل از همان کودکی و بدو تولد خوش سیما و نورانی بود. همیشه پیش من بود و لحظه ای از من جدا نمی شد. حتی وقتی به مسجد یا مجلس می رفتم با من می آمد. یک ر وز صبح از خواب بیدار […]

خاطراتی کوتاه از شهید حسن صیاد خدایی
۱۴۰۱-۰۳-۰۷

خاطراتی کوتاه از شهید حسن صیاد خدایی

سرهنگ پاسدار صیاد خدایی متولد سال ۱۳۵۱ در روستای باشماق از توابع شهرستان میانه از شهرهای استان آذربایجان شرقی، از فرماندهان میانی سپاه و از نیرورهای جان برکف سپاه پاسداران و یکی از مدافعان حرم در تهران بود که در ۱ خرداد ۱۴۰۱ توسط افراد ناشناس به ضرب گلوله به شهادت رسید. شهید خدایی دارای […]

گردنبند شهادت
۱۴۰۱-۰۳-۰۱

گردنبند شهادت

خاطره ای کوتاه از سردار شهید اکبر منصوری راوی: فخری السادات موسوی برگرفته از کتاب پاییز آمد به قلم گلستان جعفریان   یکی ازدوستان صمیمی احمد، اکبر منصوری بود که قبلا او را در سپاه دیده بودم. پسر تحصیل کرده و مودبی بود. رفتار پر از محبت و علاقه او به احمد آن شب توجه […]

خاطراتی از اولین خلبان شهید سید عبدالله بشیری موسوی
۱۴۰۱-۰۱-۲۹

خاطراتی از اولین خلبان شهید سید عبدالله بشیری موسوی

آقا دادا هر چند وقت یکبار نامه می نوشت و بیشتر وقت ها هم یک عکس همراه نامه می فرستاد. برای عید نوروز سال ۱۳۵۵ برای همه مان از سن آنتونیوی تگزارس کارت تبریک فرستاد. وقتی شنیدیم که دوره اش تمام شده و قرار است برگرد، آقام و مادرم تصمیم گرفتیم به استقبالشبروند. وقتی فهمید […]

سردار شهید بهمن اسکندری
۱۴۰۱-۰۱-۲۳

سردار شهید بهمن اسکندری

بهمن اسکندری فرزند زوج رحیم و اقدس رمضان خواه به سال ۱۳۴۴ در یکی از مناطق شهر تهران به دنیا آمد. پدرش میوه فروش بود و ۸ فرزند به غیر از بهمن داشت. بهمن سالهای کودکی را در تهران سپری کرد و پس از چندی به همراه خانواده به زنجان آمده و در منطقه ی […]