حدیث روز
امام علی (ع) می فرماید : هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬ خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

پنجشنبه, ۲۰ شهریور , ۱۴۰۴ ساعت تعداد کل نوشته ها : 6431 تعداد نوشته های امروز : 0 تعداد دیدگاهها : 363×

آرشیو » بایگانی‌ها خاطرات - صفحه ۲ از ۲۹ - خط شکن ها

ازدواج ساده اما الهی | روایت عاشقانه‌ای از ازدواج شهید اکبر منصوری
۱۴۰۴-۰۳-۰۶

ازدواج ساده اما الهی | روایت عاشقانه‌ای از ازدواج شهید اکبر منصوری

ازدواج امام علی و حضرت زهرا، الگویی بی‌نظیر برای زندگی مشترک در سالروز ازدواج آسمانی امیرالمؤمنین علی (ع) و حضرت فاطمه زهرا (س)، نگاهی داریم به خاطره‌ای ناب از ازدواج عاشقانه سردار شهید اکبر منصوری که الهام‌گرفته از همان سبک زندگی ساده، معنوی و هدفمند بود.   ازدواج امام علی و حضرت زهرا، الگویی بی‌بدیل از […]

همه به عدالت حمید رای دادیم
۱۴۰۲-۱۲-۲۱

همه به عدالت حمید رای دادیم

نیمـه ی دوم اسـفند ۱۳۶۳ بـود کـه عملیـات بـدر شـروع شـده بـود. مـن، همـراه بـا بـرادر منصـور عزتـی، علیرضـا مولایی عبدالله بسطامیان به طرف تهران حرکت کردیم. از ترمینال خزانه ی تهران، یک ماشین سواری گرفتیم و تـا خرم آبـاد لرسـتان رفتیـم. ازآنجـا بـا یـک ماشـین دیگـر خودمـان را بـه اندیمشـک و اهـواز رسـاندیم. از […]

شهادت فرمانده در جزیر مجنون
۱۴۰۲-۱۲-۰۷

شهادت فرمانده در جزیر مجنون

هجوم صبحگاهی دشمن سـاعت ۶ صبـح بـود. عـراق، خـط اول ما را شکسـته و بـا تانک هایش تا نزدیکی کانال پیشروی کرده بود. فاصلـه ی سـنگرهای مـا بـا کانـال ۳۰۰-۲۰۰ متـر بـود. آن طـرف کانـال عراقی ها و این طرف، ما مستقر بودیم. رزمنـده ای کـه تجربـه ی زیـادی در جنـگ داشـت گفـت: عـراق تـک […]

بیدار کردن شهدا برای نماز صبح
۱۴۰۲-۱۲-۰۵

بیدار کردن شهدا برای نماز صبح

راوی: علی رمضانلو برگرفته از کتاب پابه پای جنگ به قلم مسعود بابازاده من در اسفند سال ۱۳۶۲ در عملیات خیبر در جزیره مجنون شرکت کردم در آن عملیات، عضو گردان امام حسین ها و معاون دسته بودم و بعد مسئول دسته شدم درگیری در جزیره خیلی شدید بود و من به خاطر آسیب دیدگی […]

عاشق جانباز قطع نخاعی بودم
۱۴۰۲-۱۱-۲۵

عاشق جانباز قطع نخاعی بودم

خاطرات جانباز شهید قیاسعلی نجفی راد برگرفته از کتاب راحله به قلم مریم توکلی یک سـاعتی به اذان مغرب مانده بود که آمبولانس جلوی در خانه ایسـتاد. همـۀ چراغ ها را روشـن کـردم. در حیـاط را هـم باز گذاشـتم. آمبولانس در مقابل خانه ایستاد. بچه ها با داد و فریاد به سمت در دویدند. انگار […]

روایت عباس از چهارمین روز عملیات والفجر هشت
۱۴۰۲-۱۱-۲۱

روایت عباس از چهارمین روز عملیات والفجر هشت

نزدیک صبح روز چهارم عملیات «والفجر ۸ » بود. سه شبانه روز بود که حتی یک دقیقه هم پلک روی پلک نگذاشته بودم. در این مدت فقط درگیری داشتیم و چون در حال حرکت و پاک‌سازی سنگر به سنگر، خاکریز به خاکریز و مقر به مقر بودیم، اصلاً نتوانسته بودیم استراحت کنیم یعنی فرصت این […]

مژده فرمانده؛ کربلای پنج در راه است
۱۴۰۲-۱۰-۱۸

مژده فرمانده؛ کربلای پنج در راه است

گوشه ای خاطرات کربلای پنج به روایت سید جعفر حسینی ودیق برگرفته از کتاب میهمانان ام الرصاص شب پنجشنبه ، هجدهم دی،لحظه موعود فرا رسید. وضو گرفتیم و لباس های غواصی را تنمان کردیم. دقایقی قبل از پوشیدن لباس، به هر یک از ما پودری در داخل نایلون های بسته بندی شده دادند. پودر را […]

چریک مبارز زنجانی در فلسطین
۱۴۰۲-۱۰-۱۵

چریک مبارز زنجانی در فلسطین

زندگینامه شهید مبارز و چریک عاشق، محمدحسن رحیمی ان الارض لله یورثها من یشاء من عباده والعاقبه للمتقین همانا زمین از آن خداست وارث دهد به هرکه از بندگان خود بخواهد اما عاقبت آن برای متقیان است. برامام است خمینی بت شکن سلام بر پویندگان راه شهادت و درود بر روان پاک شهیدان. به گوشه […]

از غواصان گردان ولیعصر چه می دانید؟
۱۴۰۲-۱۰-۰۳

از غواصان گردان ولیعصر چه می دانید؟

در سی‌و هفتمین سالگرد عملیات «کربلای ۴»، فیلمی از سینه‌زنی و توسل غواصان گردان حضرت ولیعصر (عج) و حبیب‌بن‌مظاهر لشکر عاشورا به دست‌مان رسید که به همین بهانه از «محمدباقر برزگر» خواستیم که روایتی از عملیات کربلای ۴ و موقعیت این فیلم را بیان کند. «محمدباقر برزگر» از معدود غواصان نیروهای استان آذربایجان غربی است […]

مهمانان ام الرصاص
۱۴۰۲-۱۰-۰۳

مهمانان ام الرصاص

روستای خین عصر روز دوم دی، تریلی ها وارد موقعیت شدند و در جاده خاکی به صف ایستادند. این یعنی قطعی بودن حرکت به سمت منطقه عملیاتی کربلای چهار.  لشکر عاشورا با سه تیپ رزمی به همراه واحدهای پشتیبانی رزم سازماندهی شده بود. فرماندهی تیپ یک با منصورعزتی، تیپ دو با مصطفی مولوی و تیپ […]

جبهه از دانشگاه واجب تر است
۱۴۰۲-۰۹-۱۶

جبهه از دانشگاه واجب تر است

دانشجوی شهید حمید مکی دانشجوی شهید حمید مکی در ششم آذرماه ۱۳۳۷ در خانواده ای مذهبی در شهرستان زنجان چشم به جهان گشود. حرکات و رفتار او حکایت از طوفانی بزرگ در روح بلند او پرواز می کرد . او از همان دوران طفولیت علاقه وافری به مسائل مذهبی داشت و در مجالس مذهبی فعالانه […]

نماز خواندن دوست خجالتی
۱۴۰۲-۰۹-۰۴

نماز خواندن دوست خجالتی

یکی از همکلاسی های شهید می گوید: رضـا علاقه ی خاصـی بـه هدایـت کـردن داشـت. اوایـل سـال های دفـاع مقـدس فیلـم تأثیرگـذاری بـه نـام “سـقای تشـنه لـب” سـاخته شـده بـود. رضـا تأکید داشت با امکانات کم آن روزها، فیلم را برای همکلاسی ها به نمایش بگذاریم. روزهـای امتحـان، مـن و رضـا در خانـه ی قدیمی […]

خودم ضامن او شدم
۱۴۰۲-۰۹-۰۲

خودم ضامن او شدم

شهید محمود صالحی به روایت مادر شهید یک روز با عجله به خانه آمد و چند لحاف و لباسهای تازه برداشت و چند تکه هم از من گرفت و وسایل خوراکی مثل قند و چایی هم برداشت و همراه دوستش یعقوب رفتند. ما همه کنجکاو شده بودیم که اینها را برای چه می‌خواهد. وقتی به […]

دل و جگردار میدان؛ شهید رمضان عدل
۱۴۰۲-۰۸-۲۹

دل و جگردار میدان؛ شهید رمضان عدل

خاطره ای کوتاه از شهید رمضان عدل برگرفته از کتاب چشم هایش می خندید به قلم مریم بیات تبار با چند نفر از بچّه‌ها داشتیم می‌رفتیم سمت حسینیه که پاسبان مختار را دیدیم. ایستاده بود کنار خیابان و با یک روحانی صحبت می‌کرد. پیراهن سیاه تنش بود و اسلحه هم نداشت. روحانی در جوابش چیزی […]

شهیدی که دموکرات‌ ها پس از شهادت گوشت تنش را خوردند!
۱۴۰۲-۰۷-۰۹

شهیدی که دموکرات‌ ها پس از شهادت گوشت تنش را خوردند!

شهیدی که دموکرات‌ ها پس از شهادت گوشت تنش را خوردند! «سعید (احمد) ۷۵ روز زیر شکنجه بود. ابتدا به هر پایش نعل کوبیدند و به همین ترتیب او را برای آوردن چوب و سنگ به بیگاری بردند. پس از دادگاهی شدن به شکنجه و مرگ محکوم شد. دستش را از بازو بریدند و پس […]

روایت رهبر انقلاب از آغاز جنگ تحمیلی
۱۴۰۲-۰۷-۰۴

روایت رهبر انقلاب از آغاز جنگ تحمیلی

جنگ تحمیلی علیه ایران در سال ۱۳۵۹ در حالی آغاز شد که رژیم صدام ادعا داشت در چند روز تهران را فتح میکند! بر همین اساس نقشه‌ی اشغال شهرهای جنوبی کشور را طراحی کرد. خرمشهر، جزو اولین شهرهای مورد تجاوز دشمن بود که در آبان‌ماه سال ۱۳۵۹ به تصرف رژیم بعث درآمد. اشغال شهر خرمشهر […]

شیرینی زیارت در تلخی اسارت
۱۴۰۲-۰۵-۲۶

شیرینی زیارت در تلخی اسارت

رفتم و جدی و محکم به سرهنگ گفتم بچه ها برای زیارت شرط و شروطی دارند. اگر قبول کنید می آییم سرهنگ هم گفت هر شرطی داشته باشیم قبول میکنه!  گفتم عکس صدام روروی شیشه اتوبوسها نزنید. فیلم برداری هم نکنید باید مخفیانه بریم و برگردیم در ضمن لباسهای زمستانی بچه ها را هم بدین […]

شوق آزادی
۱۴۰۲-۰۵-۲۶

شوق آزادی

شوق پرواز مردادماه سال ۱۳۶۹ بود. هوای داغ از همان اول صبح که از خواب بیدار میشدم توی ذوق میزد .حساب و کتابش از دستم دررفته بود، ولی بیشتر از ۸ سال بود که اسیر بودم. این همه سال برای اینکه به شرایط و آب وهوا عادت کنی کم نیست. برای صبحانه آش داشتیم. در […]

راه امام حسین گریه ندارد
۱۴۰۲-۰۵-۰۳

راه امام حسین گریه ندارد

وقتی خبر شهادت محمد قاسملو مهر را شنیدیم، علی خیلی زود ما را به خانه آن ها برد برای تسلیت و همدردی. وقتی چشمم به بچه های کوچک محمد افتاد، همسر و مادر شهید را دیدم حالم خراب شد. از شدت گریه و ناراحتی بی حال بودم. مدت ها از آن روز گذشت. یک وقتی […]