خدایا این چندمین وصیت نامه ای است که می نویسم و از تو” شهادت” این شیرین ترین مرگ ها را می طلبم. خود می دانم که لیاقت شهادت را ندارم ولی از آنجا که تو ، توبه پذیرو غفار الذنوب هستی تو را به حق زهرای اطهر سلام الله علیها قسم میدم که توفیق شهادت در راهت را بر من عنایت فرما ومرا از این فیض عظیم بینصیب مگردان.
خدایا ،اگر خدایی ناکرده در بستر بمیرد چگونه خواهم توانست جزای گناهانم را تحمل کنم؟؟! از تو عاجزانه و ذلیلانه می خواهم که مرا در بسترنمیرانی ، تا پیش شهیدانمان بروم و در پیش آنها آرامش روحی پیدا کنم.
اما سخنی چند با ملت شریف ایران: ای ملت عزیزی که به فرموده امام ، الهی شده اید شما را به خدا قسم نگذارید خون شهیدان عزیز پایمال شود، نگذارید رهبرمان این قلب تپنده حزبالله رنجیده خاطر شود. شما را به خدا قسم می دهم که وحدت را حفظ کنید و ایثارگران از دولت و مکتب اسلام حمایت کنید. همانگونه که تا به حال از هیچ گونه کمک دریغ نکرده اید و جلو تجاوزگر لشگریان یزید را گرفته اید، خدا به شما اجر عنایت کند که نگذاشتید امام پرچمدار نهضت مان تنها بماند،خداوند شما را همچنان درخط امام بزرگ ثابت و استوار نگهدارد.
ای خواهران و برادران پدرو مادرش من شما رابه خدا قسم میدم که با هم متحد باشید ، برادرنم اکنون که پیش برادر می روم، امیدوارم که اسلحه ما را برزمین نگذاری که نخواهی گذشت خواهرانم حلالیت می طلبم که نتوانستم برادر خوب باشم.
ثبت دیدگاه