زمانی که اختلافاتش با بنی صدر، رئیس جمهور وقت وفرمانده کل قوا زیاد شد، بنی صدر درجه های ایشان را توقیف وازفرماندهی برکنارکرد!شهید صیا شیرازی چون خودش را وقف خدا کرده بود و وقف خدا بودن را در خدمت به کشور وحفظ نظام میدانست بدون هیچ ناراحتی لباس بسیجی پوشید ودر شمالغرب با آموزش به عزیزان سپاهی وبسیجی جهت پاکسازی مناطق آشوب زده پرداخت.
وپس از شروع جنگ تحمیلی طرحهای مختلف جنگی طراحی می کرد وبا نام عزیزان سپاه جهت اجرا ارائه می کرد.(چون اگر بانام خودش ارائه می کرد احتمال مخالفت بنی صدر را داشت!)
**************************
جلسات مختلفی که در طول خدمت با آن شهید عزیز داشتم، همیشه اول وآخرجلسه دعای فرج آقا امام زمان (عج) را قرائت می کرد..درزمان مجروحیتم که دربیمارستان آیت الله طالقانی کرمانشاه بستری شدم ومی بایست به علت اورژانسی بودن به تهران منتقل می شدم واین انتقال حتما باید توسط هواپیما صورت می گرفت!به خاطرابری وبارندگی شدید هوا مابین کرمانشاه وتهران، هواپیماهای پهن پیکر قادر به پرواز وفرود در فرودگاه کرمانشاه نبودند.علت آن هم عدم وجود تجهیزات ناوبری پرواز در آنگونه شرایط آب وهوایی بودند.
پنجشنبه که وسیله پرنده ما مورد اصابت موشک بعثی ها قرار گرفته بود.این شرایط آب وهوایی تا جمعه شب وحتی صبح شنبه ادامه داشت، وضعیت آب وهوا ونیاز انتقال بنده به تهران را به شهید صیاد شیرازی اطلاع رسانی کردند،ایشان بلا فاصله دستور می دهند که دراسرع وقت هواپیمای کوچک جت فالکونی که دراختیار ایشان بود وبرای سرکشی سریعتر به مناطق عملیاتی از آن استفاده می کرد.به کرمانشاه آمده ومن را به تهران منتقل نماید.صبح شنبه هواپیما به پایگاه هوانیروز کرمانشاه پرواز کرد ومن را از بیمارستان توسط هلیکوپتر به پایگاه انتقال دادند، وضمنا به سه بیمارستان در تهران آماده باش داده بود که به محض رسیدنم به تهران معلجات را شروع کنند.
بارسیدن به تهران وانتقالم از فرودگاه به بیمارستان خانواده ارتش معاینات را پزشکان آغاز کردند وبه دلیل شدت سوختگیها از آنجا به بیمارستان ۵۰۱ ارتش منتقل شدم.چند روزی از بستری شدنم نگذشته بود که شهید صیاد شیرازی جهت سرکشی وپیگیری درمانم به ملاقتم تشریف آورد.
روحش شاد وراهش پررهرو باد
راوی:امیر خلبان جانباز یدالله واعظی
ثبت دیدگاه