شهید غلامحسین باندوم

پروردگارا تو خودت یار و یاور خمینی بت شکن باش ؛ بارالها تو خود شاهدی که من چیزی عزیزتر از جانم ندارم که فدای اسلام و قرآن کنم . خداوندا تو را سپاس میگویم که آنچنان نعمتی بر من ارزانی داشتی که در چنین کشوری با چنان امامی زیستن آغاز کنم . ای خدای بزرگ بر این بنده گنهکار چه نعمتهایی مبذول داشته ای ؟ شکر کدامین نعمت تو را توان انجام در من باشد ؟ درهر حالی که به درگاهت روی برآوردم ناامیدم برنگرداندی . بار پروردگارا به من عاصی همه گونه نعمت عنایت فرمودی ؛ کدامین نعمت تو را توان تکذیب در من باشد ؟ بارالها بر من بدنی سالم عنایت نمودی تا خویش را از گزند دشمنان محفوظ نگه دارم ؛ درشتی هایم را از نظر خلق پنهان نگه داشتی و در بلایا صبرم عطا فرمودی ؛ در آخرین گفتارم از تو برای خانواده ام صبر می طلبم تا آنچنان که بودند باز هم دنباله رو امام عزیزمان باشند . عزیزان حزب الله به امید خداوند متعال فردا به فرمان حسین زمان ؛ رهبر کبیر انقلاب و پیشوای مستضعفین جهان ، بنیانگذار جمهوری اسلامی ؛ به اتفاق رزمندگان به سوی جبهه های نبرد راهی خواهیم شد گرچه کوله باری از گناه به دوش دارم اما پروردگار ولی نعمت من اینبار نیز محبت خواهد کرد و میدانم رحمت واسعه اش به وسعت و عظمت هستی وجود شامل حالم خواهد شد و از لغزشها و خطاهای من درخواهد گذشت . چنانچه در این جهاد مقدس کشته شوم شرم از آن دارم که نام شهید بر خود بنهم.