خلیل عزت شوکتی در اواخر سال چهل و دو در یک خانواده مذهبی و متعهد در زنجان به دنیا آمد.
در اول مهرماه ۴۹ وارد دبستان خاقانی شد. در خرداد ماه ۵۷ و ۶۱ به ترتیب از مدرسه راهنمایی شهید مصطفی خمینی۱ و دبیرستان امیرکبیر زنجان در رشته علوم تجربی فارغالتحصیل شد.
پس از پذیرفته شدن در تربیت معلم شهید بهشتی زنجان در رشته آموزش ابتدایی به ادامه تحصیل پرداخت. ایشان پس از اتمام سال اول تربیت معلم راهی جبهههای حق علیه باطل شد و در جبهه کردستان در گردان حمزه سیدالشهدا ۷ با مسئولیتی که بر عهده او بود مشغول پاسداری از میهن اسلامی شد. با شروع سال تحصیلی جدید به تربیت معلم بازگشت اما باز هوای حضور در جبههها را در سر میپروراند. تا اینکه پس از موافقت مسئول مرکز از تاریخ ۲۵/۴/۶۲ تا ۲/۸/۶۲ در منطقه عملیاتی بانه در گردان حمزه سیدالشهدا مشغول خدمت میشود.
در این مأموریت شهید عزت شوکتی به اسارت کوملههای ضدانقلاب در میآید اما با شجاعت و چابکی خاصی که در او وجود داشت پس از چند روز از دست آن ها فرار میکند. همچنین در این منطقه عملیاتی دانشجو معلم شهید از ناحیه شکم زخمی و پس از بستری و درمان در تربیت معلم حاضر میشود.
در این چند ماه او در جبهه آن چنان رشادت و حماسه از خود نشان میدهد که فرمانده گردان حمزه سیدالشهدا (ع)در نامهای به رئیس تربیت معلم از او میخواهد تا به نحو شایسته از شهید خلیل عزت شوکتی تقدیر و تشکر به عمل آورد. پس از چند ماه شهید خلیل عزت شوکتی فارغالتحصیل و مانند دیگران در سنگر علم و دانش مشغول خدمت به فرزندان این مرزبوم میشود. اما او از همه این قید و بندها رهایی جسته و به لقاءالله برنامهریزی میکند.
او بهترین خدمت را نثار خون خود در راه اسلام میداند. او عاشق و دلباخته حضرت فاطمه زهرا۳ بانوی دو عالم است و تشنه گمنامی است. شهید عزت شوکتی بار دیگر رهسپار جبهههای جنوب میشود و خود را مهیای عملیات بزرگ خیبر مینماید. در تاریخ ۱/۱۲/۶۲ به منطقه جزیره مجنون اعزام میشود. سرانجام کربلایی شده، جسم خستگیناپذیر او به ملکوتیان میپیوندد.
آری در تاریخ ۷/۱۲/۶۲ شهید و مفقودالاثر میشود و پس از ۱۴ سال نشانههایی از شهید بزرگوار پیدا شده در ۱۳/۴/۷۶ با شرکت گسترده مردم شهیدپرور زنجان خاک سپاری میشود.
وصیت نامه
اِنّا لِلهِ و اِنا اِلیهِ راجِعُونَ
ما از سوى او رجوع کرده ایم و به سوى او رجعت خواهیم کرد
یا اَیُّها الَذّینَ امَنُوا خُذُوا حِذرَکُم فاَنفِروُا ثُباتٍ اَوِانفِروُا جَمیعاً
اى اهل ایمان سلاح جنگ برگیرد و آنگاه دسته دسته یا همه به یکبار ……… براى جهاد بیرون روید.
اینجانب خلیل عزّت شوکتى فرزند اسعمیل داراى شماره شناسنامه ۴۳۹۳ صادره از زنجان با درود و سلام بیکران بر رهبر کبیر انقلاب امام خمینى . و با درود و سلام بر اُمَّت شهیدپرور.
ما از آغاز ظهور اسلام مشاهده کرده ایم که پیامبر (ص) اول مشرکین از روى تعلیم و تربیت اسلامى خواست هدایت کند ولى این مشرکین به نداى آن حضرت لبیک نگفتند و پیامبر مجبور شد که در چند غزوه خود شرکت کند. ما از اینجا مى بینیم که اسلام عزیز با خون آبیارى شده است.
از خون امام حسین ها و از خون على ها و از خون ابوذرها و سلمان ها آبیارى شده . و ما نیز باید در این برهه از زمان خون خودمان را تزریق جامعه بکنیم تا انقلاب خونین حسین زنده گردد و این نوید را به مادران پسر از دست داده و به کودکان یتیم پدر از دست داده و به خواهران برادر از دست داده مى دهیم که انشاءالله با این همه خون ها که در راه اسلام عزیز داده مى شود، بدهیم که به آخر زیارت قبر شش گوشه امام حسین خواهیم رسید. ولى امکان دارد ما به آن روز را نتوانیم ببینیم و اگر لیاقت و شایستگى نصیبمان گردد در این راه شهید بشوئیم.
ما به جبهه هاى حق علیه باطل اعزام مى شویم که به صدام جنایتکار بفهمانیم که با مشتاق دیدار کربلا به جبهه ها روی آورده ایم. اگر در این راه بدست دژخیمان تو شهید بشویم این افتخار است براى حزب الهى. زیرا که در بستر مردن براى حزب اللهى عزاست. و یک پاسدار و بسیجى باید کفشها در پایش و سلاح او در دستش و با فریاد وحشت آور الله اکبر بمیرد.
امّا بعد از ما مسئولیت سنگین و پرخطیر عهده دار است مى شود که باید این مسئولیت را تا ظهور آن حضرت منجى بشریت ادامه دهند آرى چه مسئولیت سنگینى است امّا باید تحمل کرد. و یک امرى را اینجا یادآور مى شوم که اى اُمّت انقلابى ایران شما را قسم به جان بدن پاره پاره طفل شیرخوار على اصغر پشتوانه این رهبر عظیم الشأن و پیامبرگونه و از متن توده مستضعف برخواسته ، باشید و در آخر دعاى هر رزمنده را مى خوانیم که خدایا ، خدایا ترا به جان مهدى تا انقلاب مهدی خمینى را نگهدار.
وصیت نامه خلیل عزت شوکتی
امضاء
۶۲/۲/۱۳
ثبت دیدگاه