وصیت نامه شهید حسین داودی
بسم رب الشهداء و الصدیقین
انا الله و انا الیه راجعون
خدایا تو می دانی که جبهه آمدنم فقط انجام وظیفه ای است که خون هزاران شهید غرق در خون خفته و خدمات آن ابر مرد جهان بشریت امام امت بر گردنم احساس می کنم. خدایا! به من کمک کن که بتوانم در این امر موفق شوم.خدایا! در این چند ساعتی که به رویارویی سرنوشت ساز حق علیه باطل مانده کمکم کن تا برآرزویم برسم و اما وصیتی بخصوصی ندارم و فقط تکرار وصایای شهدای عزیزمان هست که باید به این وصیت ها عمل کنیم این کار را نه فقط به زبان بلکه باید به عمل آن را ثابت کنیم. پشتیبانی از امامان، آن امامی که نسل های آینده است، اسلامی را از منجلاب گناه نجات ببخشید و روحی تازه بر جامعه اسلامی ببخشد و اما مسئولین شهری و کارمندان ادارجات، کاری که شما انجام می دهید بسیار مهم و دشوار دارید، مبادا خدای نا کرده کاری را انجام دهید که باعث رنجش طبقه و یا فردی از جامعه اسلامی باشد.
هر لحظه که کار را انجام می دهد بسته که رضایت ما را تعالی در آن هست و یا غرض های شخصی خودتان و یا منفعت خودتان، به هر حال در این دقت کم چیزی که در دل دارم نتوانستم به زبان بیاورم و انشاالله که بتوانیم وظیفه ای که در گردن داریم میخواستم به انجام برسانیم فقط حرف دلم و شعار همیشگی را می گویم.
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگه دار
من حدودی یک سال و نیم و ۷ روز،روزه قضا دارم وتمام پولی را که دارم به حساب جبهه بریزید و نماز دفن مرا امام جمعه زنجان و یا آقا شیخ حیدر علمی فرد و بخواند)
مورخه ۶۳/۱۲/۲۰
ساعت ۵/۵ بعد از ظهر
ثبت دیدگاه