معلم فصیح و سخنورشهید حبیب الله هادیلو فرزند شعبانعلی سال ۱۳۴۲ در خانواده ای مذهبی و معتقد به مبانی اسلام در هیدج چشم به جهان گشود .بعد از گذراندن دوران کودکی پا به مدرسه گذاشت . دوران ابتدایی را با موفقیت و کسب نمرات بالا به پایان رساند و بدین ترتیب مقاطع راهنمایی و دبیرستان را نیز پشت سر نهاد و توانست دیپلم بگیرد.
بعد از اخذ دیپلم درسال ۱۳۶۰ در کنکور سراسری تربیت معلم با کسب رتبه اول کشوری در رشته دینی و عربی تربیت معلم شهید بهشتی تهران پذیرفته شد و از مهر ماه همان سال مشغول به تحصیل و بعد از یکسال تحصیل ( طرح شهید رجایی) در سال تحصیلی ۶۲-۶۱ در مدرسه راهنمایی عمید آباد مشغول به تدریس گردید.
حبیب الله ده سال بیشتر نداشت که در انجمن اسلامی جوانان هیدج فعالیت مذهبی خود را آغاز کرد ، ایشان از فعالان عرصه فرهنگی و مذهبی بود و به لحاظ استعداد عالی در درک و فهم مسائل مذهبی و علمی ،رشد بسیار سریعی کرد. در ۱۲ سالگی در کلاس قرائت قرآن (دارالتبلیغ ) در هیدج نفر اول کلاس بود که بصورت ویژه به حوزه علمیه قم فرا خوانده شد ، او در مجالس و محافلی که بعد از پیروزی انقلاب به مناسبت ایام الله برگزار می شد شرکت میکرد و با ایراد سخنرانی و خطابه شکوهی دیگر به مجلس می داد.
با شبنامه نویسی ها و پخش و تکثیر اعلامیه های امام در پیشبرد اهداف انقلاب نقش اساسی داشت. با شروع جنگ تحمیلی در بسیج ثبت نام کرد و در امور مختلف از جمله گشت زنی ، نگهبانی و امور فرهنگی فعال بود . علیرغم اینکه خدمات خوبی در شهر و مدرسه ارائه می کرد اما روح بلند و انقلابی اش از حضور در جبهه و مجاهدت در این راه غافل نماند و در تابستان سال ۱۳۶۲ که میبایست در تربیت معلم برای ادامه تحصیل مشـغول بـاشـد به دانشـگاه انسـان سازی یعنـی جبـهه های حق علیـه باطـل رهسپـار گردید .
سرانجام در صبحگاه ۶۲/۴/۲۹ در سردشت بدست دشمنان اسلام گل وجودش پرپر شد و به خیل شهدا پیوست و پیکر مطهرش بعد از تشییع در گلزار شهدای هیدج بخاک سپرده شد.
گزیده ای از وصیت نامه
ای مردم دریابید در چه زمان به سر می برید و مسئولیت خویش را درک کنید . مبادا با تنها گذاشتن امام لعنت ابدی را برای خویش ببرید ، در همه حال به اسلام و قرآن کمک کنید و امام را تنها و بی یاور نگذارید ، هر کس به هر نحو ممکن.
آن کسانی که قدرت دارند جبهه ها را خالی نگذارند که اگر خدای نا کرده این طور کنند خون مقدس شهدا را پایمال کرده اند . از آن بدتر اگر خدای نکرده علاوه بر کمک به انقلاب نکردن ، درصدد کارشکنی علیه انقلاب اسلامی و یا حتی اگر بی تفاوت باشند کارهایشان پایمال کردن خون شهدا می باشد و عذاب دردناک الهی متوجه آنان خواهد بود .
روی سخنم با افرادی همچون خودم می باشد که هنوز تحول معنوی در آنها اثر نکرده ، به آنها میگویم بترسید از عذاب الهی که خداوند در کمین ستمکاران است و بدانید که اگر حسینی نباشید یزیـدی هستید مـبادا در ظاهر به یزید ناسزا بگوئید ولی خـود راه یزید را بپیمـائید .
شما ای بی خبران و بی تفاوتان مگر نمی بینید که چطور جوانان از خون خویش میگذرند، شما باز آگاه نمی شوید به قول قرآن مبادا از (صم بکم عمی فهم لا یرجعون ) باشید که در آن صورت واقعا” در زندگی باخته اید . سخنم با جوانان و نوجوانان این است که دست از درس برندارند که دشمن میخواهد ما جاهل باشیم تا بهتر بتوانند بر ما حکومت کنند و ما هم باید با درس و آگاه شدن خویش مشت محکمی بر دهان دشمنان بزنیم .
ثبت دیدگاه