بهمن، پسری بود که خدای بزرگ او را اول مهرماه سال ۱۳۴۶ به خانواده ای متعهد عطاء فرموده بود.
وی از همان دوران کودکی، تحت پرورش صحیح و اسلامی پدر و مادرش قرار گرفت و عشق به اسلام و موازین متعالی آن با گوشت و خونش عجین شد.
بهار نوجوانی بهمن مقارن شد با آغاز قیام مردمی سال ۱۳۵۷، او با آن که کم سن و سال بود، تا حد امکان در راهپیمایی ها شرکت می کرد و به پخش اعلامیه های حضرت امام (ره) و دیوار نویسی می پرداخت. همچنین عضو پایگاهی بود که به یاری خانواده های بی بضاعت می شتافت و از خانواده ی شهیدان دلجویی می کرد.
عشق به اسلام و برخورداری از روحیه ی دینی از یک سو، و مشاهده ی محرومیت و فقر خانواده، از سوی دیگر، قدرت و استواری بهمن را مثال زدنی کرده بود، او اعتقاد داشت هر فعالیت و حرکت خارج از چهار چوب قوانین اسلامی مردود و منحط است. مطیع فرامین مرجع تقلید و مقتدایش، حضرت امام خمینی (ره) بود و بر این اساس با گروه های ضد انقلاب بسیار مقابله می کرد و آنان را دشمنان اسلام می شمرد.
یکی از دوستان وی خاطره ای را در این باره از او نقل می کند : «روزی، فردی از گروه های ضد انقلاب، عکس حضرت امام (ره) را پاوه و به ایشان توهین کرد، بهمن آدینه لو به سبب علاقه و عشق وافری که به آن حضرت داشت. نتوانست این صحنه را تحمل کند و با آنان درگیر شد.»
این سرباز فداکار انقلاب، علاوه بر عضویت در انجمن اسلامی و پایگاه مقاومت مسجد محل، برای پاسداری شبانه روزی از انقلاب و امنیت و آسایش مردم، ۶۳/۲/۲۸ در جهاد سازندگی – این نهاد مقدس – استخدام شد تا از این طریق بهتر بتواند در خدمت محرومان، به ویژه قشر ستمدیده ی روستایی باشد.
از آن جایی که بهمن رانندگی با لودر را از پدر آموخته بود به سنگر سازان بی سنگر پیوست. بارها از طریق جهاد سازندگی استان زنجان به جبهه اعزام شد. آخرین باری که به مرخصی آمد، تنها ۵ روز در خانه ماند. در تماسی که با جهاد سازندگی استان زنجان داشت، برای باز کردن محوری که بر اثر طوفان و برف شدید مسدود شده بود – به منطقه ی عملیاتی فرا خوانده شد ودر چهارم دی ۱۳۶۳در تهاجم کوردلان گروهک منافق قرار گرفت و به دیار عاشقان شتافت.
گزیده ای از سخنان شهید
«مادر ! به جوانان بگو که مرگ سرخ از زندگی ننگین بهتر است، شهادت افتخار مردان است. آنانی که از شهادت نهراسیدند.»
سمت راست شهید بهمن آدینه لو
ثبت دیدگاه