حدیث روز
امام علی (ع) می فرماید : هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬ خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

دوشنبه, ۷ فروردین , ۱۴۰۲ ساعت تعداد کل نوشته ها : 6066 تعداد نوشته های امروز : 0 تعداد دیدگاهها : 362×
سردار شهید حسین بابایی
3

زندگینامه سردار شهید حسین بابابی حسین بابایی در سال ۱۳۴۱ نهال سبز وجودش را دست پر مهر خانواده و دامان طبیعت بارور ساخت و تا قدم به عرصه جوانی گذاشت و دوران ابتدائی خود را در دبستان دولتی خاقانی زنجان و دوره راهنمائی را در مدرسه راهنمائی انوری به پایان رسانید. از خصوصیات بارز او […]

پ
پ

شهید حسین بابایی

زندگینامه سردار شهید حسین بابابی

حسین بابایی در سال ۱۳۴۱ نهال سبز وجودش را دست پر مهر خانواده و دامان طبیعت بارور ساخت و تا قدم به عرصه جوانی گذاشت و دوران ابتدائی خود را در دبستان دولتی خاقانی زنجان و دوره راهنمائی را در مدرسه راهنمائی انوری به پایان رسانید.

از خصوصیات بارز او روحیه کنجکاوی و علاقه مندی وی برای پی بردن و ریشه یابی مسائل در حال و گذشته بود و این علاقه باعث شده بود که اوقات مطالعاتی او بیشتر صرف مطالعات و شرح زندگانی ائمه و دلاوری های آنها و نیز امام خمینی (ره) بود و آشنایی وی با تفکرات آیت الله مطهری و آیت الله دکتر بهشتی گامی مؤثر در روند فعالیت های سیاسی و مذهبی وی بی شمار می رود و در دوران ابتدائی به مسجد محله خودمان در نماز های جماعت شرکت و علاوه بر خودش بلکه با دوستانش با هم می رفتند که همه آنها در جبهه های نور علیه ظلمت شرکت کرده اند.

حسین در دوران انقلاب و بعد از انقلاب تا آخر سال ۱۳۶۰ با برادران مسجد امیر المؤمنین (ع) محله خودش به عنوان بسیجی شب و روز فعالیت می کرده و در سال ۱۳۶۱ به عضو سپاه پاسداران زنجان مشغول شد و در اوایل همین سال به مناطق غرب بعد از آموزش عزیمت نمود و چند ماهی در آنجا ماند بعد در سال ۶۲ به جنوب عزیمت کردند و ات نزدیکی ها عملیات خیبر چند مرخصی آمد و بعد رفت و در عملیات خیبر حضور داشته و مجروح شده بود و در بیمارستان امداد و درمان خراسان بستری بود و در اول سال ۶۳ به مدت چند ماه به جنوب عزیمت نمود و بعد آمد و پدر و مادر با مشکلات اظهارو قبولی وی در دی ماه نامزد کرده اند و آماده بود که عروسی کنند آمد گفت که من مدتی به منطقه جنوب اعزام خواهم شد لذا در عملیات بدر شرکت داشته و در حین عملیات به درجه شهادت نائل و به جمع شهدای اسلام پیوست و جنازه مطهر شهید حسین بابائی در سال ۱۳۷۴ بعد از چند سال انتظار به وطن بازگشت.

خصوصیات اخلاقی شهید

با کسی دعوا نمی کرد و در خانه نیز خیلی خوب و با اخلاق و خیلی دلسوز بود.

وصیت نامه شهید حسین بابایی

با سلام و درود به منجی عالم بشریت و نایب بر حقش امام و با سلام و درود به امت شهید پرورو ایران و با سلام و درود به شهدای کربلای امام حسین و شهدای کربلای ایران و سلام و درود فراوان به بنده های خالص خدا.
پدر و مادر و برارد ها و خاوهراها و زنم این وصیتنامه را در تاریخ ۶۳/۱۲/۱۶ می نویسم پدر و مادر و برارد ها و خواهر ها و زنم راه من اسلام و قرآن و خدا و راه انبیا و پیامبر اسلام (ص) و راه امام امت است و شما ها می دانید که امامان در این راه شهید شدند و افتخارشان هم بود که در این راه شهید بشوند من هم آرزو دارم که در این راه شربت شهادت بنوشم امیدورام شما ها هم در این راه شهید بشوید پدر و مادر اصلاً هیچ گونه ناراحت نباشد خدا نکرده اگر ناراحت باشد دشمن قرآن و اسلام سو استفاده می کند پدر و مادر در راه من خیلی زحمت کشید بخصوص مادر گرامیم از شما می خواهم مرا حلال کنید آن زحمت هایی که در راه من کشیده اید .

امام علی می فرماید بهترین مرگ ها شهادت در راه خداست و سعی کن در نماز جماعت ها شرکت کنید و همانطور در دعای کمیل ها و نماز جمعه ها.

برادر تراب اگر حقی داشتید در گردن من؛ برادر بزرگم از شما عوض من حلالیت بگیرید. خواهر فاطمه و زهرا و برادر جعفر شما حقی داشتید در گردن من حلال کنید و درس هایتان را خوب بخوانید پدر و مادر اصلاً ناراحت نباشد، چون خداوند من را امانت داده بود دست شما و شما هم باید امانت را به خدا بدهید و گریه نکنید همه مان آخر از دنیا رفتنی هستیم چه بهتر است در راه خدا شهید بشویم حضرت پیامبر می فرمایند دنا برای مومن زندان و برای کافر بهشت است ولی آخرت برای مومنان بهشت است و برای کافران جهنم است .

مادر اصلاً ناراحت نباشید که من نامزد بوده ام چون بیشتر دوستانمان نامزد بوده اند شهید شدند و بگذارید زنم برود با کس دیگری ازدواج کند. شما باید خوشحال باشید که آن ازدواج می کند.مادر از عوض من با او خوب صحبت کنید و حلالیت بگیرید و او هم ناراحت نباشد و خوشحال باشد .

خواهر فاطمه هر کس حق داشت بر گردن من حلالیت بگیرید و اگر شما هم حق دارید حلال کنید و پسر کوچکم سجاد را خوب تربیت کنید که در راه امام و امت باشد و ادامه دهنده راه ما باشد . پدر و مادر از تمام دوستان و آشنایان و همسایگان حلالیت بگیرید و حق در گردن من نباشد پدر و مادر شما باید همیشه خوشحال شاد باشید و اصلاً ناراحت نباشد و دیگر قرض ندارم . والسلام علیکم .

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.