زندگینامه سردار شهید محمود سهرابی
محمود سهرابی دوم فروردین سال ۱۳۴۳ در زنجان به دنیا آمد. چهارساله بود که پدرش را از دست داد. با وجود شرایط سخت مالی و اقتصادی، در شش سالگی وارد مدرسهی ابتدایی «شهید خلیل نوروزی» (شاپور سابق) شد و با نمرات عالی قبول شد. دوره ی راهنمایی را در مدرسه «ابوذر» گذراند و دیپلم اقتصاد بازرگانی را از دبیرستان «دکتر شریعتی» گرفت. محمود جوانی آرام، ساکت و در عین حال فعال، اجتماعی و خوش اخلاق بود. به مادرش بسیار علاقه داشت و همیشه به خاطر زحمات او سپاسگزارش بود. برای اینکه به مادر زحمت ندهد لباسهایش را خودش میشست. این جوان خوشنام همیشه بر انجام واجبات تأکید داشت. دوران انقلاب اعلامیههای امام و پوستر شخصیتهای انقلابی را جمعآوری و توزیع میکرد. بیشتر اوقات فراغتش در مسجد «آیت الله دستغیب» سپری میشد. علاقه هایش معطوف به ورزش و مطالعهی مجلات مذهبی بود. هفده سال بیشتر نداشت که بصورت داوطلبانه با لباس بسیجی، به جبهه رفت. یک سال از حضورش در جبهه گذشت و توانست از فرصتهای نسبی استفاده و در سال ۱۳۶۲ درآزمون سراسری شرکت کند. در رشتهی کاردانی رادیولوژی دانشگاه علوم پزشکی ایران قبول شد.
« و لا تحسبن الذین قتلوا فى سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون» (آلعمران ۱۶۹)
« و لا تقولوا لمن یقتل فى سبیل الله امواتا، بل احیاء و لکن لا تشعرون » (بقره ۱۵۴)
ما راست قامتان، جاودانه تاریخ خواهیم ماند)) (از سخنان شهید مظلوم بهشتى
درود بیکران بر رهبر کبیر انقلاب اسلامى، امام امت، خمینى بت شکن و با سلام و درود بر شهیدانى که با ایثار خون خود، درخت اسلام را بارور ساخته و به نداى حسین زمان، خمینى کبیر لبیک مى گویند و با درود بر رزمندگان اسلام که بدون هیچ توقعى تنها سرمایه خود را که حیاتشان مى باشد، وقف انقلاب و اسلام کردند. شهادت دریچه آزادى از وابستگى هاى دنیا و حرکت یک مسلمان و آرمان و آرزوى قلوب عاشقان خداست و شهادت، نهایت آرزوى مشتاقان و عاشقان راه خداست.
اى ملت آزاده، من کوچک تر از آن هستم که به شما سفارشاتى کنم، زیرا که شما ما را مشوق و راهنما بودید و اکنون این خون ها چه ارزشى دارد که در راه اسلام و قرآن و در راه حمایت از محرومین و مستضعفان ریخته شود.
اى انقلاب عزیز! اى انقلاب عزیز ما ! سیراب شو از خون ما و به ایستادگیت ادامه ده.
اى بازوان انقلاب! بجوشید از خون ما و به تداوم انقلاب ادامه دهید.
ثبت دیدگاه