حدیث روز
امام علی (ع) می فرماید : هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬ خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

افزونه جلالی را نصب کنید. ساعت تعداد کل نوشته ها : 6315 تعداد نوشته های امروز : 0 تعداد دیدگاهها : 363×
سردارشهید احمد یوسفی
9

زندگینامه سردار شهید احمد یوسفی احمد یوسفی ، فرزند محمدعلی در خانواده ای متوسط در شهرستان زنجان در سال ۱۳۳۵ به دنیا آمد. پدرش که دو سال پس از جنگ جهانی دوم به همراه والدینش به زنجان مهاجرت کرده بود به کار آزاد اشتغال داشت و با خانم حوریه صابری ، تشکیل زندگی مشترک داده […]

پ
پ

شهید احمد یوسفی

زندگینامه سردار شهید احمد یوسفی
احمد یوسفی ، فرزند محمدعلی در خانواده ای متوسط در شهرستان زنجان در سال ۱۳۳۵ به دنیا آمد. پدرش که دو سال پس از جنگ جهانی دوم به همراه والدینش به زنجان مهاجرت کرده بود به کار آزاد اشتغال داشت و با خانم حوریه صابری ، تشکیل زندگی مشترک داده بود. وی در مورد تولد احمد می گوید: فرزند اول ما دختر بود بعد از دو سال به پابوسی امام رضا (ع) به مشهد مقدس رفتیم و از امام رضا (ع) خواستم که فرزند پسری به ما عنایت کند که لطف ایشان شامل حال ما شد و صاحب فرزند ذکور شدیم.

احمد ، دو سال قبل از ورود به مدرسه به مکتبخانه رفت و به فراگیری قرآن پرداخت دوره ابتدایی را در مدرسه جعفری زنجان و دوره راهنمایی را در مدرسه خاقانی گذراند. در دوره دبیرستان پس از اتمام سال دوم در سال ۱۳۵۵ ترک تحصیل کرد و به خدمت سربازی رفت. دوره آموزشی را در کردستان و بقیه خدمت را در هشتپر گذراند. پس از اتمام خدمت سربازی ، در دبیرستان شبانه تحصیل را از سرگرفت و تا اخذ دیپلم ادامه داد. در سالهای قبل از پیروزی انقلاب از طریق شرکت در مجالس مذهبی از جمله جلسات سخنرانی شهید مدنی رحمت الله علیه در مسجد ملالار (ولی عصر (عج) فعلی) و همچنین با استماع نوارهای سخنرانی با افکار امام خمینی قدس سره آشنا شد. در جریان مبارزات مردمی ، اعلامیه های انقلابی را بین مردم پخش می کرد. گاهی هم به همراه دوستانش به قم می رفت و نوارهای سخنرانی حضرت امام  (ره) را به زنجان می آورد و توزیع می کرد.

در یک سخنرانی در جمع مسئولان تبلیغات گردانهای لشکر ۱۷ علی بن ابیطالب (ع) همگان را به جلوگیری از اسراف و تضییع بیت المال توصیه کرد.

نکات مهم و قابل توجه این سخنرانی به اختصار در ذیل می آید :

۱- صداقت و سازگاری بین حرف و عمل ، به نظر وی عناصر تبلیغاتی ، در درجه اول باید خود عامل به ارزشهایی باشند که تبلیغ می کنند. به علاوه از نظر او ، صداقت اقتضا می کند که برای کشاندن نیروهای مردمی به جبهه ها ، به غلو و دروغ متوسط نشویم و عملیات آتی را عملیات نهایی و تمام کننده کار جنگ جلوه ندهیم بلکه ارائه تصویری واقعی از اوضاع و احوال نظامی ، سیاسی و اقتصادی کشور برای جلب مشارکت مردم در جبهه ها کافی است .

۲- خلاقیت و ایجاد تنوع در روشهای تبلیغی

۳- ایجاد زمینه برای مشارکت مردمی در تبلیغات

۴- جلوگیری از کشانده شدن مسائل و اختلافات سیاسی شهری و کشوری به داخل جبهه ها

۵- برخورد مناسب و ملایم

۶- جلوگیری از رواج شوخی و بطالت در میان رزمندگان

۷- توجه به حفظ بیت المال و جلوگیری از اسراف و تبذیر

احمد به اقتضای مسئولیتش که بیشتر در قسمت ستادی سپاه خدمت می کرد ، کمتر احتمال شهادت وی می رفت . از این رو شایعاتی هم در مورد وی به گوش

می رسید که علاقه زیادی به پشت میزنشینی دارد. اما خاطرات اطرافیان از گفته ها و کردارش خلاف این را می رساند یکی از دوستانش نقل می کند که :

روزی از خیابان سبزه میدان عبور می کردیم ناگهان چشمش به عکس شهیدی افتاد. با تاسف گفت : « کاش من هم شهید می شدم! فردا که جنگ تمام شود.

نمی توانم پاسخگوی فرزندان شهدا باشم که بگویند پدر ما ، هم دوره او بود و شهید شد ولی او زنده است و به زندگی عادی خود ادامه می دهد.

احمد ، یک سال قبل از شهادت ، همرزمان شهید خود را در خواب دیده بود که به وی وعده داده بودند که به زودی به آنان ملحق خواهد شد. وی پس از به انجام رساندن ماموریتی در منطقه فاو به مدت یک هفته به مرخصی رفت و در این فاصله به همراه خانواده برای زیارت امام رضا (ع) رهسپار مشهد شد همسر وی در این باره می گوید :

هنگام قرائت زیارتنامه می دیدم که ملتمسانه از آقا طلب شهادت می کند و زیارتنامه را بیش از حد معمول طول می دهد. به دلیل سختی ایستادن با بچه ای که در آغوش داشتم ، خواهش کردم که زیارتنامه را سریع تر تمام کند. در پاسخ گفت : « شاید این آخرین باری باشد که به دیدار و زیارت امام رضا (ع) نایل می شوم ، پس اگر امکان دارد اجاره دهید از فرصت پیش آمده بیشتر فیض ببرم. »

یکی از دوستان احمد یوسفی درباره نحوه شهادت وی می گوید :

پیش از حرکت به منطقه مورد نظر برای نقشه برداری از منطقه ، احمد یوسفی و حاج کمال جان نثار در کنار هم بودند نماز ظهر و عصر را به اصرار حاج کمال ، به امامت احمد یوسفی به جا آوردیم وی در مسیر حرکت یکی دو کیلو انجیر خرید و به بچه ها داد و گفت : « از انجیرهای این دنیا بخورید شاید آخرین بار باشد که از انجیر دنیا می خوریم » وقتی به منطقه رسیدیم به دسته های مختلف تقسیم شدیم و من همراه احمد یوسفی و حاج کمال جان نثار حرکت می کردم در راه گلوله توپی فرود آمد و من نزدیک تانکر آب خم شدم تا آبی بنوشم از آن دو عزیز خواستم کمی تامل کنند تا من هم برسم در بین این گفتگو گلوله دوم به آن طرف تانکر اصابت کرد و بلافاصله گلوله سوم فرود آمد از خلال گرد و غبار دو نفر را دیدم که به زمین افتادند با صدای بلند حاج کمال و احمد یوسفی را صدا کردم و از آنها برای حمل این اجساد کمک خواستم وقتی دقیق تر شدم دیدم اجساد این دو عزیز است جان نثار در جا به شهادت رسیده بود و احمد یوسفی هنوز نفس می کشید و چون خونریزی مغزی کرده بود هر بار که می خواست صحبتی کند دهانش پر از خون می شد بلافاصله وی را به بیمارستان رساندیم ولی قبل از جراحی به آرامی و بدون هیچگونه رعشه و حرکتی در اعضای بدنش به شهادت رسید.

بدین سان احمد یوسفی در ۶ مهر ۱۳۶۵ در ماه محرم در ارتفاعات لاری بانه ، به علت اصابت ترکش توپ به تمام بدن به شهادت رسید و خانواده یوسفی ، دومین شهید خود را به انقلاب اسلامی تقدیم کرد.

وصیت نامه شهید احمد یوسفی

 بسم الله الرحمن الرحیم

انا لله و انا الیه راجعون

و من المومنین رجال صدقوا ما عاهدوا. . . علیه و منهم من قضا نحبه و منهم من ینتظر

با درود بر خاتم پیامبران حضرت ختمی مرتبت حضرت محمد مصطفی (ص) و درو.د به امامان شیعه مولای متقیان امیر المومنین حضرت علی (ع) تا آخرین آنان منجی عالم بشریت دوازدهمین ستاره آسمان ولایت و امامت حضرت ولی اله الاعظم و نائب بر حق این بزرگوار حضرت امام خمینی که در ادامه راه انبیا عظام و اولیا گرام ما را از منجلاب گمراهی و ضلالت بسوی نور و روشنائی و راه ولایت و امامت رهنمون شد درود و صلوات و سلام خدا و ملائکه اله به ارواح  پاک شهدا باد که با نثار خون خود بشریت را به سوی حق و حقیقت دعوت می نماید و سرخی راه انبیا و اولیا خدا را با خون خویش رنگین می سازد تا انسان های غافل از حق و حقیقت به خود آیند و به راه رستگاری و سعادت که همان راه انبیا الهی می باشد رهنمون شوند و درود و سلام و خدا و ملائکه الله بر رزمندگان اسلام باد که حق و عدالت را با صفیر گلوله های خویش به تمامی دنیا صادر می کنند و صدای تکبیر ملکوتی آنان جهان بشریت را که در تاریکی جهل و منجلاب فحشا و فساد غوطه ورند نور افشانی کرده و راه را از چاه برای انسان ها روشن می کند و نشان می دهد که راه کدام و چاه کدام است.

خدایا تو را حمد و سپاس می گویم و بندگی می کنم و شکر گزار نعمت های بی پایانت هستم که ما را لیاقت دادی و هدایتمان کردی که بنده تو باشیم و در راه تو قدم نهیم و در راه پیدا شدن احکام دین تو شهید شویم.

خدایا به فضیلت ما را همچنان در حمایت و هدایت خود گیر و از لغزش ها و اطاعت نفس در پناهمان دار تا تو را بنده صالح باشیم.

خدایا از تقصیراتم بگذر و قلم عفو بر گناهانم بکش که می دانم از نفس خود پیروی کرده و به خود ظلم کردم و امید آن دارم که خدایا تو که دریای کرمت انتها ندارد هرگز این بنده گناهکار را از در کرمت نرانی و همچنانکه نعمتت به تمام جهان می رسد نعمت بخشش گناه را از من روسیاه و حقیر که بنده ذلیل و خاضع و گناهکار تو ام دریغ نفرمایی.

ای امت حزب الله! امروز روز مبارزه و امتحان است، من بر اساس این بینش کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا همواره از زمان کودکی دست در دست پدر عزیزم در تکایا و حسینیه ها و مساجد آرزو داشتم که در راه هدفی که امام مان سرور و سید شهیدان مان امام حسین (ع) رفت و به شهادت رسید.

من نیز در این راه و هدف حرکت کنم و این آرزو امروز به تحقق رسیده است زیرا مگر نه این است که حضرت امام جعفر صادق (ع) گفته است کل یوم عاشورا کل ارض کربلا و کل شهر محرم همه روزهاعاشورا و همه سرزمین ها، کربلا و همه ماه های خدا ماه محرم است. خلاصه اینکه در هر ماهی و هر روزی و در هر مکانی اگر کسی حقی را غصب کرده و حق را پوشانده است گرفته شود آن روز و آن ماه و آن مکان  کربلا است زیرا حسین سرور شهیدان برای احقاق حق قیام کرد و به کربلا شتافتن و عاشورا را آفرید و این فکر دگر زیر بنای بینش شیعه یعنی این مکتب همیشه پویا را تشکیل نمی دهد ؟ که باید در هر لحظه برای احقاق حق مظلوم  بر علیه ظالم قیام کرد و اگر نتوانستیم  با قیام خود حق مظلومی را بگیریم و اگر نتوانستیم با شهادت خود زمینه را برای گرفتن حق مظلوم فراهم آ وریم و پرچم شهادت را سندی بر مظلومیت حق و عدالت در جامعه به اهتزاز در آوریم تا انسان ها آگاهی یابند و قیام کنند و حق و عدالت را در جامعه بر اساس مکتب نورانی قرآن و اسلام در لوای چتر ولایت و امامت پیاده نمایند و امروز نیز مگر نه این است که خمینی این امام مستضعفان فرزند فاطمه (س) و فرزند حسین (ع) است و اوست که فریاد علی (ع) در گلو و شمشیر حسین در دست برای پیاده شدن حق و گرفتن انتقام خون شهیدان به خون غلتیده است همیشه در طول تاریخ شیعه قیام کرده و فریاد بر آورده است که باید حکومت الله بر جهان طنین افکن شود و بشریت بر اساس تفکر قرآن فکر کند و حکومت اسلام بر جهان باشد و بس شیاطین را نباید در زمین خدا جائی و مکانی برای تشکیل حکومت باشد و باید که قرآن در بین مسلمین حکومت کند نه شیطان و نه مظاهر آن مانند آمریکا و دیگر ابر قدرتهای جنایتکار  بر اساس این بینش است امام خمینی حسین زمان است و فرزند علی (ع) و فاطمه (س) و حامی مستضعفان و پرچمدار توحید است و بر اساس اینکه ایران کربلای زمان است و ما انسان ها در راه انتخاب هستیم که یا با حسین به صحنه شهادت و جنگ باید شتافت یا باید با یزیدیان رفت تا انسانیت و اسلام را از دست یزیدیان نجات داد و یا با یزیدیان دست دوستی داد تا چند صباحی نیز به زندگی پست دنیایی ارزش نهیم و من در این دو راهی و انتخاب راه سرباز کوچگ خمینی بودن را انتخاب کردم شاید خدا از گناهانمان بگذرد و این خدمتگزاری ناقابل را بپذیرد و لیاقت شهادت در رکاب حسین زمان را عطا نماید خدایا مرا یاری ده تا سربازی فداکار برای امام امت خمینی عزیز این حسین زمان بر صحنه کربلای ایران به وسعت تاریخ باشم خدایا مرا یاری ده تا لیاقت شهید شدن را در کنار کاروان حسینیان در طول تاریخ را داشته باشم

خداوندا! از تو خواهانم که مرگم را شهادت در راه خودت تحت پرچم رسولت و در کنار اولیائت قرار دهی و از تو خواهانم که دشمنان خود و پیامبرت را بدست من نابود گردانی (امام جعفر صادق ) و به شما ای ملت مسلمان و همیشه در صحنه کربلای ایران که به رهبری امام مستضعفان خمینی بت شکن قیام کردید چند سفارش برادرانه دارم و آن اینکه ای برادران و خواهران عزیز که در این امتحان و انتخاب شرکت کردید طوری انتخاب کنید که رضای خدا و رسول و ائمه معصومین سلام الله علیهم در آن باشد راهی را انتخاب کنید که ولی الله اعظم روحی و روح الصالحین لتراب مقدمه الفدا در آن باشد و ب شماست.

ای خواهران و برادران که در این راه قدم بردارید ولی غفلت از فرامین امام ننمائید تا به پیروزی نهائی در تحت رهبری این بزرگ مرد عالم بشریت در این عصر برسید و زمینه ساز حکومت جهانی حضرت مهدی (عج) باشید همانطوری که امام عزیز گفته اند این انقلاب را به صاحب اصلی خود بسپارید که اگر چنین کنید خدا و رسول خدا و ائمه اطهار از شما راضی خواهند بود و من می دانم  که چنین  هستید و خواهید بود .

اما چند نکته  به روحانیت و سروران جامعه اسلامی ما شما  می دانید  که من از اول  تحت  نظر  روحانیون بودم   و از  درس های شما استفاده بسیار کرده ام ما جوانان امیدمان بعد  از امام  به شماست  بکوشید  از اختلاف   دور باشید  که به  خدای  لا  شریک  قسم  در زمانی   که در شهر   بودم  میشه   از این  جدائی  و اختلاف   رنج   می بردم  و دشمنان    انقلاب و اسلام از این  جدائی خوشحال  می شوند   همان طور    که  امام فرموده اند  اگر شما   اختلاف   داشته باشید   جامعه  اختلاف  خواهد داشت   و ان خطر  بزرگی برای  ما در این  موقعیت  است   پس  برای حراست  اسلام از خون  شهیدان  و حفظ  این انقلاب  وحدت  کلمه  داشته باشید  و مردم را زیر  بال   این انقلاب  وحدت  کلمه داشته باشید و مردم   را زیر بال  خود بگیرید  و هدایت و رهنمون باشید و مردم را زیر  بال   و خود بگیرید  و هدایت و رهنمون  باشید   و خواسته   دوم   من  از شما  روحانیون   این است که  به جوانان و این نونهالان اسلام   بها  دهید  و به رسی  دینی  آنها برسید و آنها  را آموزش  اسلامی  دهید   و زیر بال   خود بگیرید و با یک  تقصیر و لغزش زود  از خود   نرنجانید  که اینجوانان امید آینده اسلام هستند  و شما  مسئولین   پرورش  فکری   آنها  هستید  اگر  غفلت  کنید   گرگهای  زیادی  در کنار  نشسته  اند  تا از فرصت استفاده  کرده  و آنها را از راه به در کنندو به انحراف   کشند اگر چنین  باشد شما در پیشگاه خدا  مسئولید  و در جامعه   ما خلاء ای  بین جوانان  به  وجود  آمده  است .

به نیروهای  چاپلوسی زیاد بها  ندهید و نیروها  را ارزیابی کنید که ما جوانان بسیار فدا کار داریم  که از صحنه  کنار  هستند.اما  برادران پاسدار شما  در لشگر  حسین ثبت  نام  کرده اید که بایدخصوصیات لشگر اسلام را داشته  باشید .وصیت مولای متقیان  علی  (ع)  را بخوانید و عمل کنید که عبارتست  از قران خواند  و نظم در زندگی  با صفای قلب با همدیگر  رفتار کنید و از همدیگر  بغض  و کینه  به دل نگیری که چند  صباحی مهمان  همدیگر  هستید و بعداً  پشیمان   نشوید  وسعت  نظر داشته باشید   که شما  پاسدار اسلام   هستید  و باید با تمام کفر جهانی  مبارزه  کنید و به این زودی از مبارزه  خسته  نشوید   که همین طور   هم هست تمامی  مستضعفان   منتظر   قدوم   پر برکت   شما  هستند تا آنها را از یوغ   مستکبران   برهانید   و اسلام   را به  آنان  برسانید تا چشمان به  گود رفته  شان از نور اسلام  منور شود و از  سیاه چال ها  بیرون آرید و بندگی  خدا کنید که آنوقت است  که شما نیز در عبادت آنها شریک خواهید بود و خلاصه بشریت به انتظار رسیدن فرج امام زمان (عج) هستند و شما پرچمدار این نهضت سربازان و پاسداران این انقلاب بزرگ و باید بدانید که چگونه باید و چگونه بایدشد و چگونه باید راه  پیمود  تا به  این مقصد  اعلا رسید .خدایا ما لیاقت  شهادت بده  تا با خون ما سندی برای آزادی مسلمین و مستضعفان  باشد و گوش به فرمان امام  و پیرو روحانیت اصل باشید خدایا امام زمان ما را از ما راضی و خشنود گردان و چشم  امت اسلام  را به نو جمالش منور  و بر استکبار جهانی پیروز بگردان.

خدایا رزمندگان اسلام نصرت عطا  بفرما

خدایا خدایا مجروحین معلولین  شفا عنایت فرما

خدایا خدایا اسرای  اسلام  را به آغوش  خانواده شان برگردان

۳۰/۱۱/۶۲

وصیت به  خانواده :

پدر و مادر عزیزم برادران  و خواهران  و عزیز و گرامی! شما خود علاقه مرا نسبت به اسلام و مسلمین و به خصوص به این انقلاب واقف هستید و می دانید که من آگاهانه   این راه  را انتخاب   کردم  اما  این آگاهی  و انتخاب  من چیزی  جدا  از شما  نیست مادر  عزیزم  که مرا   با مسجد  و محراب و عزاداری سرور شهیدان آشنا ساختی   خداوند  عظمت  این اعمال  شما  را می داند و اجری بزرگ  و عظیم بر شما  عطا خواهد کرد و درود بر شما که با آغوش باز فرزندان خود را به جبهه  های حق  علیه باطل  فرستادید.  

درود خدا و ملائکه بر شما  انسان های صالح  که  با مفقود شدن برادرم رحمان در معرکه جنگ  و نبرد اسلام علیه کفر حتی یکبار نیز گریه  نکردید  و صبر پیشه نمودید  و درود بر شما مادران و پدرانی و که با افتخار مدال شهادت را برگردن  فرزندان خود آویختید و این مدال  الهی  را به  دست آورید و تا روز محشر و در محضر  حضرت  فاطمه  زهرا  (ص) نشان دهید   و بگوئید. اگر حسین  تو در کربلا  با ۷۲ تن شهید شد و ما نبودیم  که فرزند تو  را یاری  کنیم.

اکنون فرزندان ما به ندای هل من  ناصر  ینصرنی  فرزند تو لبیک گفته  و مدال شهادت بر گردن  آویخته  است پس  ای مادر و ای پدر عزیزم از شهادت فرزندان خودتان  ناراحت نباشید  و می دانم  که نخواهید شد و نیستید و خود را آماده  کنید تا آن  چهار  برادر دیگرم را نیز به صحنه  پیکار   حق علیه باطل  فرستید تا مدال  آفتخار آفرین شهادت  رابر گردن   آویزند   اگر شما سعادت  فرزندان خود  را می خواهید چه سعادتی  بالاتر   از شهادت در راه خدا از فرزندان  خود را می خواهید چه سعادتی بالاتر  از شهادت در راه  خدا از  فرزندان خود سراغ  دارید ؟ که آنها در این دنیا  و آخرت خوشبخت کند آیا کدام خوشبختی ها  را سراغ دارید که رضای  خدا و رسول  خدا در آن  باشد  ؟  آیا بالاتر  از شهادت  را سراغ دارید و من  می دانم   که خداوند  بر شما  صبر جزیل  عنایت فرماید و اگر برادرم رحمان نیز  شهید شده است   که من یقین  دارم که شهید شده است خداوند او را نیز مورد  رحمت بی انتهای  خود قرار دهد و به هر دوی ما لیاقت دهد تا در بهشت ابدی او در جوار سرور سید الشهدا  آقا ابا عبدالله الحسین باشیم .

پدر و مادر عزیزم  شما  در حق اینجانب  زیاد متحمل اذیت و زحمت شدید  و حق زیادی بر گردنم دارید امیدوارم که با بزرگواری خودمرا ببخشید و از تقصیر من بگذرید و حق خود را بر من حلال کنید درود خدا بر رسولش و بر شما پدر و مادر عزیزم باد .

و اما ای برادر عزیزم کاظم ، حسین ، مصطفی امیدوارم شما نیز راهی را بر گزینید که امام حسین (ع )  برگزید و  سنگر شهیدان را پر کنید که می دانم چنین خواهید کرد و خداوند نیز به شما توفیق دهد تا موفق  سربلند باشید بکوشید تا درس های خود را به نحو احسن بخوانید و هرگز از خواندن و  مطالعه خسته نشوید و قدر پدر و مادر خود را بدانید و با آنها با مهربانی و خوشرویی برخورد کنید و رضای آنها را بدست آورید که رضای خداوند در رضایت آنهاست.

و تونیز ای خواهرم تو نیز بسیار علاقه مند به سالار شهیدان پایه گذار مکتب شهادت ابا عبد الله الحسین (ع) و اصحاب با وفای او داری در فراق و هجران ما صبر و استقامت بیشتر کن و زینب وارپیام رسان پیام رسان خون شهیدان باش می دانی حضضرت زینب (س ) ادامه دهنده راه شهادت برادرش حسین (ع ) بود.

و  شما ای همسر مهربان و عزیزم فخرالسادات موسوی قلبم مملو از کلام است برای نوشتن ولی قلمم را یاری نوشتن نیست. زیرا  در مقابل خدمت شما من چه بنویسم و چه بگویم که زبانم قاصر است اما فقط یاد آور می شود با اینکه می دانستید ازدواج با من چه مشکلاتی دارد؟ آنرا قبول کردید وامروز بر تو رسالت خون شهدا است که آنرا  گوش خفتگان برسانی ، من برای تو کلامی ندارم که بنویسم زیرا که تو وظیفه خود را بهتر می دانی از تو سپاسگذاری می کنم و امیدوارم که خوب تربیته حقت را حلال کنی و زحماتی را که متحمل شدی به خاطر خدا بر من حلال کنی ، تنها یک سفارش می کنم و آن اینکه فرزندمان را خوب تربیت کنی  و در راه امام  حسین  هدایت  نمائی  و به  ایشان  بگوئی   که از شهادت پدرش  ناراحت و غمگین نباشد بلکه افتخار  کند و اسلحه پدر  را بر دوش  گیرد و بر دشمنان  اسلام  و این مرز  و بوم  هجوم  برد  و تا نابودی  استکبار جهانی در روی زمین به مبارزه خود ادامه دهد .

و ای پدر  و مادر عزیزم  یک امانتی دارم پیش  شما و به شما سفارش می کنم  امانت های مرا خوب نگهداری  کنید بالاخص آن  سیده  بزرگوار  را منظور  همسر  گرامی  شهید؛  زیرا   او مهمان   است بر ما. مهمانی ازخانواده حضرت زهرا (ص) و ما باید در مقابل  فاطمه زهرا امانت  او را خوب  نگهداری کنیم و او را نرجانید که می دانم نمی رنجانید  هر طور  که خودش می خواهد با او رفتار نمائید . فرزندش  را که  هم فرزند  فاطمه است و هم فرزند شما  بگذارید پیش خودش  باشد و من شرم  دارم که سفارش کنم اما باز هم  می گویم  من از او کاملاً راضی هستم که خدا انشاء الله از او راضی باشد. او زحمت  فرزندشما را کشیده  است و سختی را بر خود خریده است و بر ماست که از امانت حضرت  فاطمه  زهرا خوب نگهداری کنیم رضایت این سید بزرگواربر شما واجب است که صفای قلب او همیشه  مرا می لرزاند.

امیدوارم همچنان که در مورد فرزندان خودتان امانتدار خوبی بودید و آنها را به خدا هدیه  کردید از مهمان خود نرجانید و هر کس  او را بر نجاند مرا رنجانده  است و علی (منظور   پسرش) نیز که دیگر لازم   به سفارش  نیست البته  همه  شما  را به خدای   می سپارم  و همه  عزیزانم را به خدا .می سپارم  از همه  برایم حلالیت  بطلبید و امیدوارم   که همه   آنهائی که بر گردن من حق دارند مرا نه به خاطرخودم بلکه به خاطر خدا ببخشند.

 امید  آن دارم   که از دعای خیر  امام  عزیز رزمندگان  اسلام  را فراموش  نکنید و به  من نیز دعا  کنید که خدا  از  تقصیر  بگذرد در مورد  طلب و بدهکاریهایم باید  بگویم که  یک وصیتنامه  جداگانه  در منزل دارم.

خدایا  مرا به فظیلت  و کرمت  ببخش  و بیامرز  درود بر امام  و رزمندگان  اسلام

والسلام علیکم  و رحمه الله برکاته

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.