دین وامدار شهادت است
به منصور و هادی و هارون بگویید همه زور خویش را بزنند
امام کاظم را مگر می شود از مردم گرفت؟!
از او مگر می شود چیزی را کم کرد؟…
او در بغداد همان است که در مدینه..
در تبعید همان است که در وطن…
در درون زندان همان است که در بیرون…
هر فشار تازه دشمن برای او فرصت تازه ای است…
گیرم که دشمن یک دو روزی انجام کار را پس و پیش کند؛اما همه نیک می دانند-و دشمن بیش از دیگران که فرجام چیست!
با آن کس که
در تبعید وطن گزیده
در حبس خانه کرده
در سلول انفرادی-در سیاهچالی به دور از نور و نگاه!-به رهایی رسیده
با زنجیر به سجده درافتاده
و در هوای شهادت بانگ بی مرگی برداشته
نه!
امام کاظم را نمی شود از انسان گرفت
امام کاظم را نمی شود از قرآن گرفت
امام را نمی شود میراند
حق مردنی نیست…
دست شهادت همیشه باز است
مرگ سرخ برای از میان برداشتن مرگ سیاه!
اگرشانه های شهادت نبود بار امانت قطعا بر زمین می ماند.
اگرشهادت نبود دست دین به جایی نمی رسید
از نفس می افتاد و بی غیرتی همه جا را می گرفت!
در نبود شهادت دیانت نیز نیست
«لولا الشهاده لاندرست الدین»
اگر شهادت نمی بود دین از هم پاشیده می شد!
از دست «لاکتابی» کاری ساخته نیست
شهادت را نمی شود از میدان به در کرد.
دین وامدار شهادت است.
التماس دعا
ثبت دیدگاه