درک فرمالیستی منافقین از انقلاب

درک فرمالیستی منافقین از انقلاب

به قلم شهید مهدی رجب بیگی

منافقین که اینک در واپسین لحظه های حیات خود به سر می برند و در پی اقداماتی نظیر ترور و تخریب و انفجار اینک شیوه تازه تری را برای ادامه حرکت های قبلی خود آغاز کرده اند.این شیوه در واقع نوعی انقلاب است که به روش مکانیکی صورت می گیرد.

منافقین برای اجرای این طرح که در دیدگاه آنان «انقلاب دوباره» تلقی می شود بدین صورت عمل می کنند که با اعمال و رفتاری نظیر آنچه که در طول انقلاب رخ داده است اثبات نمایند که انقلابی در شرف تکوین است و مشابهت اعمال خود را با آنچه که در دوران انقلاب توسط مردم مسلمان صورت پذیرفته است و گواهی بر حقانیت تئوری خود می شمارند.

منافقین در این روش که اخیراً شروع به اجرای آن نموده اند دختران هوادار خود را وادار می کنند تا همزمان در چند نقطه شهردست به تظاهرات مقطعی بزنند و البته عده ای ناشناخته نیز دورادور هوای این دختران هوادار را که بعضاً مسلح به سلاح های گرم نیز می باشند دارند.

این روش که تاکنون اکثراً در نقاط شمال شهر صورت پذیرفته عبارت است از انجام یک تظاهرات چند دقیقه ای و سپس به سرعت متفرق شدن. شعارهای این تظاهرات نیز شعارهای بسیار تندی است که صرفا بر علیه امام امت می باشد.البته میلیشیای قهرمان که با تحلیل های فوق علمی حضرات گردانندگانشان به میدان می آیند از ضرب و جرح مردمی که به مقابله با آنان پرداخته اند دریغ نورزیده و حتی در یک مورد دو تن از مردم حزب اللهی را شهید ساخته اند.

شروع این اعمال وحشیانه با آتش زدن چند لاستیک شروع شده و سپس چندین نفر( بین۱۰تا۳۰ نفر) به مدت دو تا سه دقیقه شعار داده و به محض آنکه مردم متوجه اعمال آنان می شوند عمل تفرق صورت می پذیرد.

البته لازم به تذکر است که میلیشیای قهرمان با تمام زرنگی هایی که به خرج داده و حتی ازسلاح های گرم نیز برای مقابله با مردم دست خالی استفاده نموده غالبا به دام خلق قهرمان افتاده و اسیر می گردد و حتی در یک مورد نیز اگر چنانچه برادران کمیته برای تحویل گرفتن آنان از دست مردم خشمگین نرسیده بودند میلیشیای مجاهد توسط مردم تکه و پاره می گردیدند.

در کنار این روش منافقین برای توده ای کردن جنگ مسلحانه اقدامات دیگری نیز صورت می دهند که ازآن جمله است پرتاپ کوکتل مولوتف به سمت اتوبوس های شرکت واحد و به اتش کشیدن آنها.حال باید دید که مقصود منافقین از اجرای این گونه اعمال چیست؟برای روشن شدن پاسخ این سوال بد نیست ابتدا به تحلیلی که منجر به این اعمال می شود دقت نماییم.

تحلیلی که منافقین برای هواداران خود ارادئه می دهند بدین صورت است که رژیم با سرکوب و خفقانی که پدید آورده باعث شده تا در دل مردم هراس پدید آمده و توده ها از دست زدن به هر عمل اجتناب ورزند و برای آوردن توده ها به صحنه قیام مسلحانه لازم است که در وهله اول این ترس و وحشت فرو ریزد که برای این کار پیشتاز مسلح باید پیش قدم شده و به مردم نشان دهد که رژیم پوشالی بوده و تنها با قیام مردم فرو می ریزد.

همچنین چنانچه نیروی پیشتاز بتواند در این حرکت رژیم را وادار کند تا به خشونت دست زند ماهیت دژخیمی رژیم برملا شده و مردم به این امر نیز واقف گردند.منافقین در ادامه این تحلیل از هواداران خود می خواهند تا با انجام تظاهرات چند دقیقه ای مردم را به صحنه قیام بکشاند و به محض ورود مردم به صحنه میلیشیا باید زمام امور را به دست مردم بسپارد تا آنان خود حرکت را ادامه دهند و البته منافقین در این تحلیل ها به هواداران خود گوشزد می نمایند که مردم نسبت به رژیم همچنان در توهم بوده و ممکن است مدتی طول بکشد تا رفته رفته آگاهی پیدا کرده و حرکت های وسیع مردمی آغاز شود.

میلیشیای بیچاره نیز که از تماشای تلویزیون و شنیدن رادیو و خواندن روزنامه و حتی آمدن به خیابان ها در روزهایی که مردم تظاهرات می کنند محروم شده است به گمان صحت این تحلیل با ترس و لرز فراوان اقدام به انجام عمل می نمایند و در هنگام عمل به این تظاهرات مشعشع ده بیست نفری به گمان آن که همین الان است که میلیون ها نفر در خیابان پشت سرشان راه بیفتند شاد و سر مست از غرور شروع به شعار دادن می نمایند و طفلکی ها هنوز دو تا شعار نداده اند که با عکس العکل مردم(که البته این ها مردم نیستند و فالانژهای مزدوررژیم می باشند) روبرو می شوند وناگزیر پا به فرار گذاشته و یکی دو نفر از فالانژها را نیز زخمی می نماید تا به هر حال کاری صورت داده باشند.اما افتضاح قضیه زمانی آشکارتر می شود که مردم با دست خالی میلیشیای مسلح را دستگیر نموده و خلع سلاح می نمایند!البته خوب است همین جا این نکته را تذکر بدهیم که وحشی گری منافقین در چند ماه اخیر به قدری افتضاح به بار آورده است که اخیراً سر و صدای پیکاری ها هم در آمده است.به طوری که پیکاری ها در تحلیلی خطاب به منافقین گفته اند که با اعمالی نظیر بمب گزاری سبب شده اند که توهم توده ها نسبت به رژیم بیشتر شده و با این کارها نه تنها رژیم به بن بست نمی رسد که وحدت بین مردم هم بیشتر می شود.

پیکاری ها در ادامه تحلیل خود از منافقین خواسته اند تا به جای دست زدن به این اعمال با حرکاتی نظیر راه اندختن اعتصابات گوناگون مردم را به صحنه مبارزه بکشانند.به هر حال باید دید که اشکال منافقین به جز قدرت طلبی بیش از حد و خود محوری و دورویی در کجاست که با اعمال خود توانسته اندد روی به اصطلاح اپورتونیست های چپ نما را نیز سفید نمایند؟

حقیقت ان است که منافقین تحلیل درستی از انقلاب اسلامی نداشته و اعتقاد دارند که پیروزی انقلاب و قیام مردم در واقع به طور خود به خودی صورت پذیرفته است بر این اساس حضرات دچار نوعی بینش فرمالیستی(شکل گرایی) نسبت به انقلاب گردیده اند و تصور می کنند که چون در طول انقلاب چند اتوبوس توسط مردم برای ایجاد راه بندان به آتش کشیده شده است اگر هم اکنون نیز این عمل صورت پذیرد پس لاجرم مردم به صحنه خواهند آمد و انقلاب خواهند کرد.

منافقین در واقع برای فرهنگ انقلاب ارزشی قائل نیستند و انقلاب را در یک سری عملیات مکانیکی نظیر کوکتل و از این قبیل خلاصه کرده اند و بدین سبب گمان می کنند که انجام این گونه اعمال آنارشیستی می تواند موجب موفقیت آنها گردد.منافقین دیده اند ـ و یا شنیده اند) که در زمان انقلاب مردم برای در هم شکستن قدرت رژیم در زمان حکومت نظامی در طول یک خیابان پخش گردیده و در دسته های پانزده نفری ان هم برای مدت چند دقیقه و با چند شعار کوتاه همان عمل را تکرار نمایند و منافقین تصور می کنند که شکل عمل سبب گردیده است تا مردم در زمان انقلاب در صحنه حضور پیدا کنند و محتوا نقشی نداشته است یعنی در واقع به خیال آنها مردم ماشین هایی هستند که پیشتاز می تواند هر بلایی به سرشان بیاورد.

بدین جهت آنها با دست زدن به اعمالی که از لحاظ شکل شبیه کاری است که مردم در زمان انقلاب کرده اند و می خواهند انقلاب مجدد به راه بیندازند.

برای منافقین تغییر شرایط از زمان رژیم تاکنون به هیچ روی مطرح نبود و آنها کماکان بر تکرار عملیات نظیر آن زمان اصرار می ورزند.نکته دیگری که در همین رابطه قابل ذکر است آن است که منافقین اسم این عمل را قیام مسلحانه علنی گذاشته اند و این مطلب را نیز یک بار رادیو آمریکا و یک بار نیز رادیو مجاهد اعلام نموده است و بالاخره نکته پایانی آن که اقدام منافقین به تظاهرات مسلحانه نشان دهنده آن است که قدرت منافقین در اجرای عملیات بمب گذاری ظاهراً کاهش یافته و آنان ناگزیر دست به این مرحله از قیام مسلحانه زده اند که فایده حداقل این اقدام اخیراً برای جمهوری اسلامی آن است که بدون تشکیل سازمان امنیتی می توان منافقین را شناسایی و دستگیر نمود و این کاری است که امت قهرمان بخوبی از عهده اش برآمده و اعصاب میلیشیا نیز که به جای پشتیبانی توده ها از آنان کتک خورده و دستگیر شده اند حسابی خرد شده است.باید منتظر بود و دید که درک فرمالیستی منافقین از انقلاب در آینده آنان را به چه کارهای دیگری وادار خواهند نمود.