شب سه شنبه دهم شهریور ماه چند روز مانده به ماه محرم عزاداری کردیم تا برای شب های محرم آماده شویم. هر شب،ابراهیم اصغری و منصور سودی نوحه می خواندند و صبح ها هم بعد از نماز زیارت عاشورا می خواندیدیم.
همان شب در خواب دیدم که عده ای از برادران در چادر نشسته اند ناگهان سه تن از برادران شهید«مهدی داوودی»،«حسین محمدیان» و «ابوالفضل»وارد شدند.از شوق،آنها را بغل کردیم هر سه نفرشان می خندیدند.از مهدی پرسیدم:مگر شما شهید نشدید؟ در جوابم فقط خندید. ازخواب که بیدار شدم فهمیدم آنها در عزاداری حسینی شب گذشته با ما بوده و در کنار ما هستند.
*برگرفته از دستنوشته های شهید عباس محمدی که در عملیات نصر۷ به شهادت رسید.
ایستاده از راست شهیدان ابراهیم اصغری و منصور سودی
ثبت دیدگاه