محمدمهدی یعقوبی یکی از شاهدان عینی بمباران مدرسه کوچه بینش توسط جنگندههای عراقی در سال ۶۵ است که بخشی از خاطرات آن روز غم انگیز را بیان میکند.
در طول هشت سال دفاع مقدس ایران تحت ظالمانهترین تحریمها و هجوم همه جانبه دشمنان قرار گرفته بود به طوری که از آن به عنوان جنگ جهانی سوم یاد میکنند. در این جنگ هشت ساله جنگندههای رژیم بعث عراق به دستور صدام، بارها به داخل خاک ایران (خصوصاً مناطق غربی کشور) تجاوز کردند و نقاط مختلف کشورمان را مورد هدف قرار دادند.
بهمنماه سال ۶۵ یادآور روزهای تلخی برای مردم زنجان است که مناطق مختلف زنجان در آن روزها چهار بار مورد حملات هوایی قرار گرفت. مدرسه کوچه بینش، محله زینبیه، سبزهمیدان و خیابان فدائیان اسلام در این ماه مورد حمله قرار گرفت و در پی این حملات در مجموع ۷۰ نفر از مردم زنجان شهید شدند و ۳۰ نفر از این شهدا دانشآموزان و معلمان بودند.
از تعداد فوقالذکر، ۱۴ نفر دانشآموز جان خود را در واقعه دوم بهمن از دست دادهاند و در حال حاضر در سالروز شهادتشان قرار داریم. دقیقاً زمانی این مدرسه (مدرسه پسرانه ۲۲ بهمن و دخترانه نواب صفوی) واقع در کوچه بینش بمباران شد که ظهرهنگام به خاطر تغییر شیفت، دانشآموزان نوبت صبح پسرانه جای خودشان را به دانشآموزان نوبت عصر دخترانه میدادند.
طبق روایاتی که از طرف بازماندگان حمله هوایی هواپیماهای رژیم بعث عراق بازگو شده است، هنگام وقوع حمله دانشآموزان دختر و پسر در حال تغییر شیفت از مدرسه بودند، بر این اساس مدرسه در زمان شلوغ و پر ازدحام خود قرار داشت. دانشآموزان مقطع راهنمایی که سن بالایی هم نداشتند در این حادثه مورد حمله بیرحمانهای قرار گرفتند که هرگز بخشودنی نخواهد بود.
بمبهای جنگندههای عراقی به آزمایشگاه اصابت کرد
صدرمحمدی مدیر وقت مدرسه دخترانه نواب صفوی چند سال پیش که مراسمی با عنوان مراسم یادبود این دانشآموزان در مدرسه بمباران شده برگزار شد، خاطراتی از آن روزها روایت کرد و گفت: شانسی که این مدرسه در زمان بمباران آورد این بود که بمبهای هوایی به آزمایشگاه مدرسه اصابت کرد و اگر این بمبها به حیاط مدرسه اصابت میکرد نفرات زیادی شهید میشدند.
حال محمدمهدی یعقوبی که یکی از شاهدان عینی بمباران مدرسه کوچه بینش توسط جنگندههای عراقی در سال ۶۵ است بخشی از خاطرات آن روز غم انگیز را به خبرنگار تسنیم بیان میکند. وی در زمان بمباران مدرسه ۲۲ بهمن در نزدیکیهای این مدرسه حضور داشت. یعقوبی حادثه را اینگونه روایت میکند: من آن روز (پنجشنبه دوم بهمن ۶۵) ساعت ۱۲ ظهر در بلوار کوچهمشکی(چهارراه اول) بودم.
من در آسمان یک هواپیمای خاکستری رنگ دیدم؛ چون در ارتفاع پایین بود فکر کردم هواپیمای خودی است و تا آن روز هیچ سابقه بمبارانی در زنجان وجود نداشت. آن روز هم هوای خوبی بود و با اینکه در بهمن ماه قرار داشتیم اصلاً هوای سردی نبود. ناگهان صدای وحشتناکی شنیدم و گرد و خاک زیادی بلند شد. هواپیمای دوم را هم دیدم و سریع پناه گرفتم که ترکشهای بمب به من نخورد.
اینقدر هواپیما پایین بود که کلاه خلبان جنگی عراق دیده میشد. بعد از بمباران این دو هواپیما اوج گرفتند و ارتفاع خود را با سطح زمین افزایش دادند. بعد از بمباران سریع به سمت کوچه بینش حرکت کردم و وقتی به سرکوچه رسیدم قیامتی در کوچه بود. وقتی به مدرسه رسیدم بوی خاصی در آن منطقه حاکم بود و کاملاً آن بو در ذهنم باقی مانده است. این بو بر اثر آتشسوزی اجساد مطهر شهدا به مشام میرسید.
وارد مدرسه شدم فقط اجساد مطهر شهدا و مصدومان بر زمین بود. برخی از این شهدا را میشناختم؛ پای برخیها هم قطع شده بود. خیلی از شهدا چهرهشان سوخته بود. وقتی جمعیت زیادی در مدرسه جمع شدند یکی فریاد زد که متفرق شوید ممکن است هواپیماها مجدداً برگردند و بمباران کنند چون پیش از این هواپیمایی عراقی، اینگونه ترفندها را در ایلام و میانه زده بودند.
جمعیت پراکنده شد و محیط اطراف مدرسه را بستند تا اینکه ماشینهای امدادی از راه برسند. در بیرون از مدرسه خانوادههای دلنگران تجمع کرده بودند و هرکدام نگران فرزندشان بودند. خیلی صحنه دردناکی بود. دیگر دانشآموزان از ترسشان همانند گنجشکهایی که آشیانهشان هدف گرفته است، هرکدام در حال فرار از مدرسه بودند.
تشییع جنازه این شهدا حال و هوای خاصی داشت؛ جمعیت خیلی زیادی برای تشییع جنازه این شهدا آمده بودند. هیچگاه در ۵۰ سال گذشته زنجان را اینگونه ندیده بودم. بعد از چند روز متوجه شدیم که عراق در تلافی یک عملیات موفقیت آمیز غواصان دریادل این کار را کرده است.
مدرسه کوچه بینش دقیقاً در کنار بیمارستان ارتش زنجان است. وقتی یک لوگوی H وجود داشته باشد طبق قوانین بینالمللی هر خلبانی متوجه میشود که نباید اطراف بیمارستان را نشانه رود. به قدری این حمله وحشیانه بود که برخی از خانوادهها هنوزم که هنوز است پیکر فرزندشان را پیدا نکردند؛ همین اقدام ارتش بعث عراق سبب شد در زنجان موجی ایجاد شود که جوانان و نوجوانان زنجانی برای تلافی به جبههها اعزام شدند.
ثبت دیدگاه