ای محمد! بعثت تو، منّت خدا بر کاینات است.
ای قندیل آویخته بر تارک جهان! تو تدبیر شگفت خداوندی، در عصر شیون و آهن.
تو فصل پنجم تاریخی که از فروغ وحی تو، جهان جان گرفت.
حرا آینه دار طلعت توست و هنوز ستاره های مکه به خاطر تو سوسو می زنند. بعثت تو بارانی بود بر مزرعه دلهای عقیم که در بینوایی تن، بوی مرداب گرفته بود.
بعثت تو، آشتی مردم با فطرت بود. اگر تو نمی آمدی هجوم آتش فتنه شعله می کشید و زمین، در اجاق فریب و ریا می سوخت.
تو آمدی و چتر توحید را بر سر مردمان تعصب و تفرقه گشودی و دروازه جاهلیت دوزخی را به روی دلها بستی.
تو آمدی، چتر هدایت بر دوش و دلهای خزان زده را با شکوه بهاری نفَست شکوفا کردی.
سلام بر تو و سلام بر دوشنبه ای که از نور نبوت تو فروغ گرفت!
اینک دیر سالی است که بوی معطر پیامبری، مشام جهان را آکنده کرده و تکبیر رستگاری تو بر بام بلند جهان، جلوه ابدی گرفته است.
خجسته باد این روز روشن تاریخ که رازدار رسالت آسمانی توست. در آستانه بعثت تو ما نیز همگام با همه کاینات تو را سلام می دهیم: السّلامُ عَلَیکَ یا نَبِی اللّه.
ثبت دیدگاه