خبرگزاری فارس ـ گروه فرهنگ و هنر ـ علیرضا سپهوند: علیرضا نوری، خواننده آهنگ «قربون خدا» کاری برای شهدای حادثه منا است. او فرزند شهید دوران دفاع مقدس است و در حادثه منا نیز دو نفر از اقوام نزدیک خود را از دست داد. این هنرمند اغلب کارهایی که خلق کرده از جمله آثار ارزشی برای انقلاب و شهدا بوده است و شهادت پدرش در سال ۱۳۶۱ را بیشترین منبع الهام و انگیزه خود برای روی آوردن به خلق این چنین آثاری عنوان میکند.
به این بهانه با علیرضا نوری گفتوگو کردیم. وی فعالیت موسیقایی خود را از سال ۱۳۶۵ فعالیتش را با عضویت و تکخوانی گروه سرود فرزندان شاهد کشور آغاز کرد و قطعه «بارالها مهربان بابای من کی خواهد آمد» با تکخوانی او در آن سال بسیار گل کرد. وی در ۱۹ سالگی (از سال ۶۷) به عضویت و تکخوانی گروه سرود امورتربیتی زنجان نیز درآمد و چندین نوبت عنوان تکخوان برتر کشوری را کسب کرد.
نوری علاوه بر خوانندگی در عرصه موسیقی ارزشی، در ساخت مستند و کلیپ هم فعال است و اخیراً کتاب «من بلال آقاجان» هستم را به عنوان راوی و خاطرهنگار توسط انتشارات سوره مهر در دست چاپ دارد.
* اولین کاری که بصورت رسمی ضبط یا اجرا کردهاید چه بوده و در چه سالی بوده است؟
اولین کار مربوط میشود به همان سالهای اولیه انقلاب و دوران جنگ و دفاع مقدس که تولیدات موسیقیایی گروه سرود فرزندان شاهد که در محضر حضرت امام و در جمع رزمندگانی که عازم جبههها بودند خوانده میشد و از صداوسیما پخش میشد.بعدها نوحهخوانیهایی که در زمان اعزام به جبهه رزمندگان هم استانی به جبههها بود ضبط میشد و پخش میشد.
* در خلق یا خوانش آثار مرتبط با شهدا چه ملاکهایی در نظرتان هست؟
معتقدم شعر جلوه نداشته است جز به کلام بزرگان و عرفا. قصه تداوم نداشته است جز به داستانهای جاودانه. سخن، حق را ادا نکرده است جز به صداقت و حقجویی. فیلم به ارزش در نیامد جز زمانیکه از پاکی و انسانیت و خلوص بها یافت. قلم اثر نداشته است جز زمانیکه از شاهدان رو سفید در عرصه ایثار و کار و سازندگی صحبت به میان آورده است. موسیقی سالم و اثربخش هم به دل ننشسته و نخواهد نشست جز زمانیکه با عزت و شرف و عقل و عشق در آمیخته باشد.
آنچه که ما در عصر حاضر از شهدا گرفتهایم بیش از پرداختهای ما به آنهاست. ما مدیون شهداییم. به فکر و زبان و هنر باید حماسههای عاشقانه و عشقهای مسلح بیفزاییم. انقلاب ما و مردم انقلابی ما سطحی نبودند و نیستند پس عمیقتر بیندیشیم و محتواییتر بسازیم.
* آیا آثاری را که برای شهدا یا انقلاب خلق کردهاید با بودجه شخصی بوده یا ارگانی خاص از آن حمایت مالی کرده است؟
معتقدم پیام ایثار و شهادتها را باید رساند. از من چه ساخته است و از شما چه؟ رسانهها به جای خود. روحانیون به تشویق مردم برای الگو قرادادن زندگانی شهدا، فرماندهان به بیان تجربهها، ابتکارها، موفقیتها، رزمندگان از دیدهها و شنیدهها، خانواده شهدا به حرفها و توصیهها و پیامها، باور کنیم ترویج و نشر فرهنگ ایثار و شهادت خدمتی است به اسلام و انقلاب. با این راه است که انقلاب مقدسمان صادر خواهد شد.همه همت کنیم. حقیر بعنوان یکی از هزاران، تلاش کردهام تا آنجایی که امکان داشته بدون نیاز به حمایت مالی نهادهایی که برای تولید آثار فرهنگی و هنری متاسفانه یا دچار سلیقه شخصی میشوند یا هیچوقت پول نداشتهاند و اگرهم بوده این اندک سرمایه یا کافی نبوده و در صورت کفایت در اختیار دیگران قرار میگیرد به کسی یا نهادی تکیه نکنم و خود به توصیه رهبر معظم انقلاب در انجام کار فرهنگی بصورت آتش به اختیار عمل کنم و در تامین هزینههای تولید بدون تکیه بر دیگران و با هزینه شخصی کارمندی که عموما از پس اندازهای کوچک و ناچیز شروع شده و جمع کردهام دست به کار شوم و دین خود را به اسلام و انقلاب و شهدا ادا نمایم.
مجموع ۳۰۰ اجرایی که از سال ۱۳۹۰ تا این تاریخ بعنوان خواننده از قطعات دو آلبوم موسیقیام در مناسبتها و همایشهای استانی و ملی و رسانهای و در جمع عزیز مردم سرزمینم بویژه خانواده ایثارگران کشور انجام دادهام نیز فی سبیل الله بوده و همچنین دو آلبوم موسیقی را که برای تولید آنها بیش از ۵۰ میلیون تومان هزینه کردهام، با ذکر ۱۴ صلوات برای سلامتی امام زمان(عج) در اختیار عموم قرار دادهام.
* در بین عوامل آثاری که با مضمون شهدا و انقلاب ساختهاید چقدر همدلی و همنظری وجود دارد؟ آیا آنها هم با انگیزه معنوی در این کارها با شما مشارکت دارند یا صرفا به جهت فعالیت حرفهای در این آثار مشارکت دارند؟
همیشه به دوستان و نوازندگان همکارم گوشزد کردهام که با دلی پاک و با نیت شهدا که بهترین مستجاب الدعوهها هستند دل به کار ببندند و با وضو کار را شروع کنند. گفت و گوهایی بینمان رد و بدل شده که در آن و برای شناخت بیشتر همدیگر به تاریخ معاصر و انقلاب خونین بنیاد اسلامی و فجر و غروب و صبح و شام ما اشاراتی شده که با خاطراتی معطر از یاد امام و عطر کلامش و شعله پیامش و دم مسیحاییاش آمیخته است. همه میدانیم که شهدای ما نیز ثمره آن روزها و سالها و سوزها هستند. همکاران من هم سعی کردهاند تا در این رهگذر و با بصیرت بیشتر و با همراهی با یکدیگر در بصیرتافزایی مردم بکوشند و انقلاب ایمانی و ایمان انقلابی امت امان را با امانتی بنام هنر که دستمان است بیشتر تبیین کنیم چرا که تاریخ ما با اهدای خون نگاشته شده است.
* بهترین آثاری را که با این موضوعات خلق شده و شما آنها را میپسندید یا بعضا الگو قرار میدهید را نام ببرید.
باید با زبان هنر اهرم حرکتآفرین امیدبخشی بر مردم و عدالتخواهی را که در دستان فرهیختگان و هنرمندان و نخبگان است برای آشنا ساختن مردم خداپرست و علی دوست با جامعه علوی ، این شور و جذبه را در مزرع جانهای مشتاق و علاقمند و هنردوست بکاریم.
بهشخصه علاقمند به شنیدن آثار فاخر اساتید برجسته موسیقی هستم و امیدوارم در عرصه موسیقی ما شاهد روزی باشیم که سکه دقیانوس از رواج بیفتد و نام حق بر همه جا سایه گسترد و آثار در خور شان ایرانی قهرمان تولید شود.
*خواننده مورد علاقهتان چه کسی است؟
روزی که با شنیدن آثار ارزشمند اساتید اصیل موسیقی قلعههای قلبها و دژهای دلها و حصار اندیشهها بیش از پیش از مادیگرایی خارج و به روی انسانیت و مهربانی گشوده شود.
با همه احترامی که به آثار اساتید ارزشمند موسیقی دارم اما همیشه سعی کردم از کپیبرداری به دور بوده و آنچه که هستم را به نمایش بگذارم. بیشک باید قدردان اساتید معظم در هر رشته هنری بود.
* چطور شد که به فکر خلق اثر «قربون خدا» افتادید؛ آیا ایده خودتان بود یا کسی از شما تقاضای این کار را کرد؟ در مورد خلق این اثر توضیحاتی بفرمایید.
به یاد دارم با دیدن و شنیدن اخبار و صحنههای دردناک این فاجعه عظما به یاد اتفاق ناگوار سال ۱۳۶۵ در مکه مکرمه افتادم که آن عزیزان نیز در حالیکه میهمان خانه خدا و در حرم امن الهی بودند به خاک و خون کشیده شدند. از طرفی تماشای صحنههای ناگوار در حال پخش از تلویزیون مرا بیاد سفر خود به سرزمین وحی انداخت لذا در همین حال با چشمانی اشکبار و دلی آکنده از غم شهادت این عزیزان بسمالله گفتم و تصمیم گرفتم تا با تماسی با مدیر کل حج و زیارت استان زنجان ضمن کسب خبر سلامتی ایشان طرح تولید قطعه موسیقی ویژه شهدای منا را مطرح کنم و بلافاصله دست به کار ساخت اثر بزنم. با مدیر کل بنیاد شهید استان نیز در میان گذاشتم اما در طول ایام هیچ حمایتی انجام نگرفت.
با گذشت ماهها از حادثه و شرکت در مراسم عزای این عزیزان از اینکه توفیق حاصل نمیشد تا کاری با این محتوا و این وسعت درد ساخته شود آزرده خاطرم میکرد. پیگیری اخبار بعدی از این حادثه بودم و گمانهزنیهای دستگاه دیپلماسی کشور برای کسب حقایق و چرایی موضوع همچنان ادامه داشت و بینتیجه بود. از این سو نیز پیگیریهای ساخت اثر ویژه این شهدا برای کسب حمایت از این نهاد فرهنگی و آن نهاد دیگر تا جایی که این پیگیریها به سازمان حج و زیارت نیز کشیده شد را همچنان ادامه میدادم اما هیچیک نتیجه نداد تا که با یاد پدر شهیدم که دوران شهادتش با مظلومیت و گمنامی سپری شده بود، انگیزهای در من به وجود آورد تا همچون آثار قبلیام برای تأمین هزینههای تولید خود دست به کار شوم. خبر شهادت پدربزرگ و دایی همسرم شهیدان محمدابراهیم باقری که از پیشکسوتان تکنوازی دوتار در استان خراسان شمالی بود و فررندشان مرحوم محمد باقری نیز هر دو از جمله شهدای گرانقدر منا بودند نیز انگیزهای مضاعف بوجود آورد تا دست به کار ساخت اثر «قربون خدا» بزنم که با هزینه شخصی این مهم انجام پذیرفت.
امیدوارم با تولید این اثر بعنوان هجدهمین اثر موسیقیایی بنده توانسته باشم با اندک توانی که دارم رضای حضرت حق را جلب نموده و با یاد و نام و خاطره مهاجران الی الله در شادی روح پاکشان سهیم و شفاعت پدر شهیدم را کسب و موجب تسکین آلام و دردهای پنهان و آشکار خانواده گرانقدر این شهدای عزیز باشم.
* آیا تا به حال این اثر را در جایی بصورت زنده یا پلیبک اجرا کردهاید؟
به سازمان اوج که حامی آثار فرهنگی ارزشی و انقلابی است ارسال شد اما به رسانه ملی و کارگروه شعر و موسیقی سازمان صدا و سیما نیز ارسال شد. شعر و موسیقی و خوانش را پسندیدند اما در سیاستهای توجه آنها نبود.
لذا به تنهایی و در حالیکه به یاد تکنوازیهای دوتار شهید منا استاد محمد ابراهیم باقری که در آثارش همیشه از شهدا و انقلاب و ائمه اطهار یاد میکرد و میخواند بر سر مزارش حاضر شده و در خلوت مزار به اجرای زنده آن پرداختم.
ثبت دیدگاه