پذیرش قطعنامه ۵۹۸ و تغییرات استراتژی دفاع از کشور و ملت، مقوله ای بود که اعلام آن برای افکار مردم، خصوصا احساسات پاک و پر شور رزمندگان ما کاملا قابل توجیه نبود و به زمینه سازی در فاصله زمانی مناسب نیاز داشت. از سویی دیگر به اعتقاد کارشناسان و نظامیان به لحاظ شرایط منطقه ای و بین المللی ایجاد شده تطویل زمان می توانست هر روزش به ضرر کشور باشد.
در چنین اوضاع و احوال امام خمینی (س) که تعیین کننده خط مشی دفاعی در طول هشت سال دفاع مقدس بود، تصمیم گرفت پس از اعلان پذیرش رسمی قطعنامه از سوی مسئولین حرف آخر با مردم را در مورد جنگ نیز خود بزند.
در همین زمینه و در پاسخ به پرسش هایی مبنی بر چرایی تغییر استراتژی دفاعی ایران در پذیرش قطعنامه باید گفت که؛ اصولا دفاع از دیدگاه امام راحل (س) را می توان به دو نوع دائمی و غیر دائمی تقسیم کرد: استراتژی «دائمی» یا «کلی» که حفظ اسلام و مصالح مسلمین می باشد، استراتژی «غیردائمی» که اتخاذ شیوه دفاع در جهت حفظ اسلام است، یعنی اگر دشمن با ابزار نظامی به جنگ می آید، لزوما باید با ابزار و ادوات نظامی دفاع کرد؛ یا اگر دشمن با ابزارهای فرهنگی و سیاسی به میدان می آید ما هم باید با ابزار فرهنگی و شیوه های سیاسی مناسب از خود دفاع کنیم و همه این شیوه ها باید در راستای استراتژی کلی حفظ اسلام و مصلحت جامعه باشد.
از این رو دشمن تا زمانی که در جبهه های نظامی به کشور حمله می کرد، وظیفه ملت دفاع نظامی بود و هنگامی که پس از صدور قطعنامه ۵۹۸ استراتژی ضربه را از جبهه نظامی به جبهه سیاسی کشاند ما هم لازم بود متناسب با این جبهه، شیوه دفاعی اتخاد می کردیم. به همین دلیل حضرت امام (س) فرمودند که:
«من تا چند روز قبل معتقد به همان شیوه دفاع و مواضع اعلام شده در جنگ بودم و مصلحت نظام و کشور و انقلاب را در اجرای آن می دیدم؛ ولی به واسطه حوادث و عواملی که از ذکر آن فعلًا خودداری می کنم، و به امید خداوند در آینده روشن خواهد شد و با توجه به نظر تمامی کارشناسان سیاسی و نظامی سطح بالای کشور، که من به تعهد و دلسوزی و صداقت آنان اعتماد دارم، با قبول قطعنامه و آتش بس موافقت نمودم؛ و در مقطع کنونی آن را به مصلحت انقلاب و نظام می دانم.»
اگر چه امام خمینی (س) با قبول قطعنامه، موقعیت نظام جمهوری اسلامی را در شرایط بوجود آمده حفظ کرد و پس از هشت سال مبارزه، دشمن را از اشغال حتی یک وجب خاک ایران ناامید کرد که در تاریخ جنگ ها بی سابقه است، لکن این تصمیم به منزله پایان مبارزه نبود، بلکه تغییر استراتژی و اتخاذ شیوه جدیدی از مبارزه در جبهه سیاسی بوده است. به طوری که ایشان در این زمینه و پس از قبول قطعنامه ۵۹۸ در جهت حفظ و استحکام نظام نوپای جمهوری اسلامی ایران، خطاب به ملت ایران در رابطه با اتخاذ این تصمیم، اینچنین فرمودند:
«اکیداً به ملت عزیز ایران سفارش می کنم که هوشیار و مراقب باشید، قبول قطعنامه از طرف جمهوری اسلامی ایران به معنای حل مسئله جنگ نیست. با اعلام این تصمیم، حربه تبلیغات جهانخواران علیه ما کند شده است؛ ولی دورنمای حوادث را نمی توان به طور قطع و جدی پیش بینی نمود. و هنوز دشمن از شرارتها دست برنداشته است؛ و چه بسا با بهانه جوییها به همان شیوه های تجاوزگرانه خود ادامه دهد. ما باید برای دفع تجاوز احتمالی دشمن آماده و مهیا باشیم. و ملت ما هم نباید فعلًا مسأله را تمام شده بداند. البته ما رسماً اعلام می کنیم که هدف ما تاکتیک جدید در ادامه جنگ نیست. چه بسا دشمنان بخواهند با همین بهانه ها حملات خود را دنبال کنند. نیروهای نظامی ما هر گز نباید از کیْد و مکر دشمنان غافل بمانند. در هر شرایطی باید بنیه دفاعی کشور در بهترین وضعیت باشد.» (صحیفه امام؛ ج ۲۱، ص ۹۳ – ۹۴)
همانطور که اشاره شد امام خمینی (س) با درایت و هوشیاری و بصیرت و آگاهی کامل از مسائل داخلی و بین المللی قطعنامه ۵۹۸ را بر خلاف قطعنامه های قبلی شورای امنیت در مورد پایان جنگ و برقراری آتش بس، پذیرفت. قبول این قطعنامه فقط با هدف حفظ اسلام و نظام جمهوری اسلامی ایران در برابر حملات و آسیب های دشمنان کشور و مستکبرین بود. درک و فهم اتخاذ چنین تصمیمی از سوی امام (س) تنها با قرار گرفتن در ظرف زمانی تصویب قطعنامه و اوضاع داخلی و بین المللی آن زمان امکان پذیر می باشد و پرداختن به آن بدون توجه به شرایط زمانی پذیرش قطعنامه، بی انصافی و خیانت به دستاوردهای هشت سال دفاع مقدس می باشد.
ثبت دیدگاه