حدیث روز
امام علی (ع) می فرماید : هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬ خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

افزونه جلالی را نصب کنید. ساعت تعداد کل نوشته ها : 6315 تعداد نوشته های امروز : 0 تعداد دیدگاهها : 363×
ارتش سری روشنفکران(قسمت سوم)
1

سروش در جلسه محرمانه خود با سیاست گذاران وزارت امور خارجه آلمان و اعضای پیوسته انجمن سیاست خارجی آلمان گفت موضع کنونی طیفی سیاستمداران کشور در برابر غرب در قیاس با اوایل انقلاب((تعدیل)) و تا حدود قابل ملاحظه(( منطقی)) شده است. وی اظهار داشت ( سیاست غرب گریزی کور مقاطی اولیه انقلاب که در بین […]

پ
پ

سروش در جلسه محرمانه خود با سیاست گذاران وزارت امور خارجه آلمان و اعضای پیوسته انجمن سیاست خارجی آلمان گفت موضع کنونی طیفی سیاستمداران کشور در برابر غرب در قیاس با اوایل انقلاب((تعدیل)) و تا حدود قابل ملاحظه(( منطقی)) شده است.

وی اظهار داشت ( سیاست غرب گریزی کور مقاطی اولیه انقلاب که در بین روشنفکران ایران به سنت بدل شد ، اینک با روی آوری به فلسفه غرب، فلسفه مارتین هایدگر و هگل، به مرز کشی آگاهانه بین هویت اسلامی و غرب تبدیل گشته است .) سروش در این نشست سری مقولاتی از قبیل راسیونالیسم ، لیبرالیسم، تقدم بر جان بر عقیده ، سعادت دنیوی، شک گرایی و سکولاریزم را از ارکان ( فرهنگ مدرن ) برشمرد و یقین گرایی، تقدم عقیده بر جان و میل به سعادت اخروی را از ارکان ( اندیشه دینی ) معرفی کرد.

در یک بخش در یک بخش مهم از این جلسه محرمانه ، عبدالکریم سروش از تمایل و سیاستمداران پرنفوذ و روشنفکران موثر تز (تجدید نظر طلبی سکولار) می گوید که آن را می توان نمونه بارز از آهنگ شتابان پروژه ( فروپاشی از درون) در ایران دانست. پدر معنوی اصلاح طلبان در شهر بُن به دولتمردان برجسته آلمانی مانند هلموت کهل مژده می دهد:
مسئله(تجدیدنظردرنهادحکومت) بین روشنفکران و حتی سیاستمداران پرنفوس(کارگزاران سازندگی) به بحث و تبادل نظری جدی دامن زده که برای آینده حکومت اسلامی ایران بسیار مهم است. ایجاد دموکراسی در کشور تنها از طریق تمایز گذاری بین(ذات مذهبی شریعت) و (ذات سیاسی حکومت) ممکن است. ( در آمیختگی شریعت و سیاست) برای اسلام و حکومت هردو زیان بخش است.

اتفاق اول به فاصله کوتاهی رخ داد و روز ۳ مرداد ۱۳۷۴ انتشار( نامه سرگشاده ۱۰۷ نوسنده، روشنفکر و سیاستمدار) به رئیس جمهور در حمایت از سروش بستر تازه ای را برای تحلیل ابعادی دیگر ماجرا به وجود آورد.

نقش چهره های برجسته سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی در تهیه و نشر این نامه سرگشاده نقش برجسته به چشم می آمد؛ خصوصا با حضور بهزاد، محسن آرمین، مصطفی تاج زاده، هاشم آغاجری مهمتر از آنان کسی که کنار سروش می‌توانست یک حلقه سیاسی بسازد: سعید حجاریان که روزگاری با سعید امامی(معروف به سعید اسلامی ،عضو برجسته امنیتی) دروزارت اطلاعات همکاری داشت و با اسم مستعار جهانگیر صالح پور در ماهنامه کیان می‌نوشت. غیر از امضاء مدیران مرکز بررسی های استراتژیک ریاست جمهوری مثل محسن کدیورو عباس عبدی، این نامه امضاء یک سیاستمدار مرموز دولت هاشمی‌رفسنجانی یعنی محمد تقی بانکی(رئیس شرکت ملی فولاد ایران) را پای خود داشت. فقط یک سال بعد یک بسیاری از این افراد در ستاد انتخاباتی معروف به “به آفرین” برای حمایت از کاندیداتوری سید محمد خاتمی گردهم آمدند.
امضا کنندگان نامه” ۱۰۷ نفر” به رئیس جمهور از محدودیت‌های عبدالکریم سروش برای سخنرانی در دانشگاه های کشور شکایت کردند و هاشمی رفسنجانی نیز در حاشیه نامه خطاب به سید مصطفی میرسلیم( وزیر وقت فرهنگ و ارشاد اسلامی) دستور داد: ( بازرسی شورای عالی انقلاب فرهنگی سریعا پیگیری کند .)

فردای انتشار نامه سرگشاده به رئیس جمهور حسین شریعتمداری با انتشار یادداشتی درسرپوش گذاشتن روی رسوایی امنیتی سروش است: اگرموضوع سخنرانی آقای سروش مباحث “علمی” بوده است، چرا درخواست “جلسه سری “و “محرمانه” کرده‌اند؟! مگر مطالب علمی را در گوشی و سری مطرح می کند بالاخره بعد ازافشای این ماجرا- که هرگز احتمال آن را نمی دادند – و بعد از روبرو شدن با سوالات فراوانی که درباره این اقدام مشکوک مطرح شده بود .

آقایان به فکر چاره افتادند و برای آن که این “ماجرای رسوا کنند” و تحت الشعاع قرار دهند ، با ” دستپاچگی ” اعلامیه (نامه ) فوق الذکر را تهیه و پخش کرده اند تا به زعم خود ( علاج واقعه) را قبل ازوقوع کرده باشند! سرانجام وزارت امور خارجه آلمان وادارگشت تا با صدور بیانیه‌ای درباره این جلسه جنجالی توضیح بدهد.

بیانیه صریح تأیید کرد که سفر عبدالکریم سروش به دعوت رسمی “دولت آلمان” برای رایزنی با مقامات وزارت خارجه کشور با این شخصیت ایرانی انجام شده است . بلافاصله اتفاق بعدی افتاد؛ رسانه انگلیسی به نقل از یک مقام امنیتی نوشتند برجسته‌ترین روشنفکری دینی ایران در این نشست برای اروپایی های روشن ساخت “آنچه اکنون مورد بحث است، عدم وجود و امکان بروز و بیات عقاید متفاوت نیست؛بلکه مسئله وجود یک مرجع تقلید به عنوان ولایت فقیه است که در نهایت حرف اول را میزند .) پس از این رسوایی امنیتی سروش مجبور شد در برابر افشاگری‌های واکنشی از خود نشان بدهد.
هفته نامه نیمروز” لندن ” در همین ایام مصاحبه مهرزاد بروجردی تاریخ دان سیاسی را با بخش فارسی رادیو آمریکا منتشر کرد. بروجردی که خود با یک واسطه از بازیگران پروژه های CIA در حیطه مدیریت حلقه های میانجی و روشنفکری ایران است در اوج خامی کوشید تا مثلاً با یک تیر دو هدف را بزند: ابتدا سروش را از اتهام ” جاسوسی برای جمهوری اسلامی” تبرئه کند.

سپس به خیال خود تحلیل گران سیاسی مقامات دولتی ایران را ” فریب ” دهد و از او چهره ای روشنفکران غیر سیاسی با شخصیت معتدل – و برانداز- را بسازد. این عضو ارشد بنیاد مطالعات ایران( به ریاست اشرف پهلوی) گفت : به عنوان که “عبدالکریم سروش ” در اوایل انقلاب اسلامی بخشی از ” ماشین حکومتی” بوده است ، نمی‌شود “مهرطرد”بر او زد.

“اکثریت مردم ” به جای آن که افکار” متفکر جامعه” را ببیند ، مهرطرد ” در آنها که مخالفشان بود ندرا زدند. این درست نیست که ما بیندیشیم استبداد سیاسی، رکود فکری را هم به دنبال دارد. چنین نیست؛ چون محدودیت های فرهنگی جمهوری اسلامی نمی‌تواند جلوی پیشبرد قشر “روشنفکر ” را بگیرد. دکتر سروش قصد ” براندازی حکومت “را ندارد. او خود را یک “فرد سیاسی” نمی داند. او در” معرفت”و” اصلاح دینی” نظرهایی را عنوان کرده است.

پلورالیسم، قدرت مبارزه سیاسی
می شود با اطمینان گفت اتفاقاتی که در صحنه سیاسی و امنیتی می افتاد،روی تحلیل‌ها و تخمین‌های چهره‌های مثل مهرزاد بروجردی یکسره خط قرمز می‌کشید. دیوید هول ، فیلسوف سیاسی معاصر استدلال جالبی درباره “اصلاح طلبی لیبرال” دارد.

اویک بار وقتی در دانشگاه فلوریدا مقام استادی داشت. نظریه جالبی را ارائه داد:دعوت به ” پلورالیسم”،” کثرت گرایی غربی” و ” جامعه مدنی” توسط دو گروه سیاسی مختلف صورت می‌گیرد: یکی توسط گروه سیاسی جدیدی که برای دستیابی به “قدرت” مبارزه می کنند؛ دیگری به وسیله گروهی از شخصیت هایی که بر مسند قدرت نشسته اند. اما پیش‌بینی می‌کنند که به زودی قدرت را ازدست بدهند.

نیمه دهه ۱۳۷۰ وضعیت سیاسی اصلاح طلبان در مرز میان دو گروهی بود که پروفسور هول در نظریه جنجالی اش ترسیم کرده است؛ طیفی که یک سویش مانند عبدالکریم سروش و محمد مجتهد شبستری با ژست های آکادمیک شعار” روشنفکران: قدرتمندان بی مسند” را می دادند، اما در پشت پرده با کارگزاران دولت سازندگی ازمحمدتقی بانکی تا غلامحسین کرباسچی پیوندهای تنگاتنگی داشتند؛ سوی دیگرش کاملا برعکس اعضای حزب کارگزاران ایران به عنوان “صاحب منصبان دولتی ” و “سیاستمداران تکنوکرات” مثل و سید حسین مرعشی از ” مدیریت انتقال قدرت ” پس از پایان دوره دوم ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی می‌گفتند.در عین حال، طیف های لیبرال/ سکولار موسوم به “اصلاح طلب” نه تنها از” سیاست زدگی مفرط ” بلکه از یک “آوارگی معرفتی ” زجر می بردند تا جایی که حتی رسول نفیسی ، سرپرست ایران پژوهان کالج استریو در ویرجینیای ایالات متحده با انتشار نتایج پژوه تحقیقات خود اعلام کرد: ” روشنفکران دینی” اقتباس ناقص و پر از معنا و مبنای “جامعه مدنی”و” پلورالیسم “انجام دادند؛ در نتیجه تئوری های آنان فاقد حداقل استانداردهای علمی و اصول معتبر فلسفی است.

 

ادامه دارد…

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.