تیپ ابوذر ، تیپی مستقل با چهار گردان متشکل از رزمندگان افغانستانی بود که زیر نظر قرارگاه رمضان سپاه درجبهه های ایران علیه عراق حضور داشتند. حضور افغانستانی ها در جبهه های نبرد حق علیه باطل و دفاع از مرزهای اعتقادی اسلام از ناگفته های تاریخ هشت ساله ی دفاع مقدس است. شیر مردانی که خود را فرزندان امام خمینی (ره) می دانستند. در قالب تیپ ابوذر و با عشق و علاقه در مرزهای شمال غربی کشور حضور یافتند و زیر نظر قرار گاه برون مرزی رمضان به تشکیل خط پدافندی و انجام چند عملیات محدود پرداختند.
ضرورت آموزش نظامی به برادران افغانی
همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی، شوروی سابق به افغانستان حمله کرد. از آنجایی که یکی از اهداف ماهیتی انقلاب اسلامی دفاع از مستضعفان جهان بود. فعالیت هایی در خصوص کمک به جهاد افغانستانی ها در ایران صورت گرفت و برنامه ریزی شد تا برخی ایرانی ها برای آموزش نظامی به افغانستان بروند. سردار محمدنبی رودکی فرمانده لشکر ۱۹ فجر در دوران دفاع مقدس می گوید:«۳۱ شهریور ۵۹ در تهران بودم. تازه از سنندج آمده بودم. ارتش سرخ شوروی نیز به افغانستان حمله کرده بود. می خواستیم به افغانستان برویم که یک مرتبه صدای بمباران مهرآباد شنیده شد و به جبهه های خودمان رفتیم. سردار محمدرضا حکیم جوادی نیز در این رابطه می گوید: از سال ۵۸ همراه با یکی دو نفر از فرماندهان کنونی همچون سردار مرتضی صفاری در رابطه با افغانستان کار می کردیم. همچنین با شهید مزاری از فرماندهان افغانستانی که آن زمان رئیس حزب وحدت افغانستان بود همراه بودیم ما قبل از آغاز جنگ خودمان به افغانستان رفتیم و زمانی که جنگ آغاز شد نیز آنجا بودیم ما در آنجا به افغانستانی ها آموزش نظامی می دادیم و با آنها کار می کردیم. مدتی نیز در منظریه ی قم این دوره ها را برگزار کردیم و سپس به پادگان امام حسین (ع) منتقل شدیم. در پادگان امام حسین(ع) ساختمانی ویژه ی نهضت ها بود که آن ساختمان معروف شد به ساختمان افغانستانی ها و بنده فرمانده اش بودم. مرکز آموزش نهضت ها زیر نظر اطلاعات سپاه بود. من با چند نفر از مسئولان سپاه صحبت کردم که نیاز است برادران آموزش های تخصصی ببینند سپس سازماندهی شوند و به جبهه های خودمان جهت کسب تجربه اعزام شوند و بعد هم به افغانستان پروند»
تشکیل تیپ ابوذر
این طرح سردار حکیم جوادی توسط فرماندهان سپاه پذیرفته و وی مأمور تشکیل تیپ ابوذر شد بنابراین افغانستانی های مقیم تهران، قم، کاشان و حومه ی این شهرها در پادگان های سپاه دوره های آموزشی تخصصی ،تخریب شناسایی و… را گذراندند. پس از طی دوره های آموزشی و تربیت فرماندهان کادرهای این تیپ انتخاب شدند. عبدالرضا رحمانی و علی حکیم جوادی برادر سردار حکیم جوادی همراه چند افغانستانی کادرهای اصلی این تیپ را تشکیل دادند و نیروها در قالب چهار گردان سازماندهی شدند و گروه نخست در اولین مأموریت زمستان ۶۴ به قرارگاه رمضان در غرب کشور اعزام و در محورهای پاوه ،نوسود قلعه شمشی و تپه شهیدان رجایی و باهنر خط پدافندی تشکیل دادند.
فروردین ۶۵ نیز گروه دوم در قرارگاه رمضان اعزام و در محورهای عملیاتی کلاشین سه راه شهدا سه راه لولان و قلعه سنگی عملیات های چریکی انجام دادند به طوری که یکبار دیدبان عراقی را به اسارت گرفتند نیروهای تیپ ابوذر به دلیل آشنایی با کوهستان به غرب و شمال غرب کشور اعزام شده بودند.
غلامعلی حسنی از فرماندهان افغانستانی این تیپ می گوید دلیل تشکیل تیپ ابوذر در دوران دفاع مقدس مبارزه با دشمن مشترک دو کشور مسلمان ایران و افغانستان اتحاد جماهیر شوروی بود که مؤسسان آن تیپ ایرانی ها و افغانستانی ها بودند. رزمندگان این تیپ خود را فرزندان امام خمینی (ره) میدانستند به لحاظ اعتقادی نیز نیروها مجاهد و شهادت طلب بودند به گونه ای که وقتی میخواستیم نیروها را به عقب برگردانیم با ما دعوا می کردند که ما آمده ایم اینجا شهید شویم نه اینکه برگردیم.
پایان عمر کوتاه ابوذر
آقای زمان اکبری، معاون فرمانده ی یکی از گروهان های تیپ میگوید: پس از شش ماه که در منطقه بودیم به ما مرخصی ۴۵ روزه داده شد. به قرارگاه رمضان آمدیم و در آنجا دوستان ناراحت بودند که فرماندهان از استعداد ما در عملیات ها زیاد استفاده نمی کنند. در حالی که ما برای شهادت آمده ایم بنابراین تصمیم گرفتیم به فرماندهان قرارگاه بگوییم که ما تصمیم داریم به جبه هی افغانستان برویم. سردار ذوالقدر فرماندهی قرارگاه ما را به اتاق فرماندهی برد و برای ما صحبت هایی کرد اما ما همچنان بر تصمیم خود ماندیم به پادگان خاتم الانبیا(ص) تهران آمدیم و به ما پیشنهاد دادند که در ازای حضور در جبهه ها به ما حقوقی بدهند. همه ی نیروها از این پیشنهاد به شدت ناراحت شدند و کسی پولی دریافت نکرد.
پس از گذشت یک سال از تشکیل تیپ ابوذر سال ۶۵ و با شهادت تعدادی از نیروهای این تیپ پشتیبانی خوبی از سوی قرارگاه در رابطه با این تیپ صورت نگرفت و فرماندهان این تیپ تصمیم به انحلال آن گرفتند. نیروهای تیپ ابوذر از آن روز به عنوان یکی از غمگین ترین روزهای عمر خود یاد می کنند. غلامعلی حسنی می گوید: «انحلال تیپ ابوذر تلخ ترین روز زندگی من بود. سردار حکیم جوادی فرمانده تیپ از من خواست که رزمنده ها را آرام کنم به او گفتم: «حاج آقا من به رزمنده ها بگویم که از امروز دیگر مرکزیتی برای طی راه و رسم عاشقی و آرزوی شهادت ندارید؟ شرمنده ام من نمیتوانم بگویم. رزمنده ها نمیخواستند بروند زیرا با هزار آرزو آمده بودند آن روز دردآورترین روز زندگی ام بود. هر وقت آن خاطرات برایم مرور می شود به صفای دوستان افغانستانی و ایرانی خود غبطه میخورم و اشک می ریزم.
پس از انحلال تیپ ابوذر برخی به صورت داوطلبانه و در قالب یگان های دیگردر جبهه ها حضور یافتند. برخی نیز عازم افغانستان و برخی دیگر به کارگری در شهرهای ایران مشغول شدند.
شهدای تیپ ابوذر
افغانستانی ها علاوه بر تیپ ابو ذر به صورت داوطلبانه و در قالب سایریگان های سپاه نیز در جبهه های جنگ حضور پیدا می کردند. پیکرهای بیش از صد شهید افغانستانی در تهران و ۴۱ شهید در قم دفن است. همچنین در شهرهای مشهد، شیراز، اصفهان و استان خوزستان نیز شهدای افغانستانی مدفون هستند. شهدای تیپ ابوذر عبارت اند از: شیر محمد عسکری، علی رحیمی، غلام علی فاضلی، اقبال حیدری، علی حسن عالمی، عبدالحسین افتخاری، شریفی، علی جمعه رضایی، غلام سخی ناصری و عبدالقیوم محمدی.
تدوین:معصومه نظری
ثبت دیدگاه