شهید محمّد شریف جانمحمدی در سال ۱۳۵۳ در یکی از روستاهای شهرستان زنجان دیده به جهان گشودند وی دوران کودکی را با همه خوبی هایش به پایان رساند ایشان فرزندی سر به زیر،آرام،نمازخوان،مودب و قرآن خوان بودند.
هیچ گاه نماز اول وقتشان ترک نمی شد همیشه به مسجد می رفتند، ایشان تا چهارم مقطع ابتدایی موفق به تحصیل شدند،زیرا در روستا امکانات نبود نتوانستند به ادامه تحصیل بپردازند.
وی زمانی که به تهران آمدیم به دلیل مخارج بالای زندگی کمک خرج پدرم بودند و همیشه می گفتند برای درس خواندن هیچ وقت دیر نمی شددر کنار کار کردن درس را هم ادامه می دهم.
ایشان همیشه یار و یاور پدر و مادر و خواهر و برادرهایشان بودند و پا به پای پدرشان سختی های زندگی را تحمل می کردند.
ایشان همیشه به خواهرشان حفظ حجاب اسلامی را تاکید می کردند و همیشه فرمودند،خواهرم نگذارید یک تار مویتان را بیگانه و نامحرم ببیند نگذارید خون شهیدان اسلام پایمال شود.
ایشان در زمان انقلاب کودکی بیش نبودند و چون در آن زمان کودک بودند همیشه ناراحت می شدند و می گفتند ای کاش در زمان انقلاب من نوجوان بودم و آن زمان را می دیدم و به فعالیت می پرداختم.
محمدشریف در سال۱۳۷۲ در تربت حیدریه به مدت ۳ ماه آموزش نظامی دیدند و از آنجا در سال ۳۰ آذر ماه ۱۳۷۳ بعد از ظهر بود که شهید خوابیده بودند و زمانی که از خواب بیدار شدند خندیدند و گفتند به فرماندهشان گفتند من شهید می شوم، فرمانده گفتند: خیالاتی شده اید اینجا که جنگ نیست برو شما خیلی خسته هستید برو بگیر بخواب تا خستگیات رفع شود .
دیروز خیلی شما زحمت کشیده اید ایشان گفتند من دیروز در مانور نبودم می روم یک سری به توپ ها بزنم وی زمانی که خواستند توپ را امتحان کنند ماشه گیر کرد و به سمت وی برگشت و ایشان به درجه رفیع شهادت نائل آمدند.
وقتی ایشان به شهادت رسیدند هیچکس باور نمی کردکه ایشان شهید شود. یک روز زمانی که برادرم به بیرون از خانه رفته بودند دو سرباز که هم خدمتی شهید بودند آمدند آن روز هم عید سعید غدیر خم بود آنها خیلی با برادرم صحبت کردند و در پایان گفتند شیعه ها در روز عید غدیر خم به حضرت علی گوسفند،گاو قربانی می کنند امّا خوشا به حال شما که برادرتان را در راه اسلام داده اید برادران در راه اسلام به شهادت رسیده اند برادرم خیلی ناراحت شدند و سراسیمه به خانه آمدند و به ما اطلاع دادند که محمّدشریف به درجه از رفیع شهادت نائل آمده اند.
راوی: خواهر شهید محمّد شریف جانمحمدی
ثبت دیدگاه