حدیث روز
امام علی (ع) می فرماید : هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬ خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

پنجشنبه, ۲۰ شهریور , ۱۴۰۴ ساعت تعداد کل نوشته ها : 6431 تعداد نوشته های امروز : 0 تعداد دیدگاهها : 363×
حاجیه ننه او کیست؟
6

بسمه تعالی خاطره‌ای از شهید معرفت‌الله نصیری به نقل از اکرم نصیری، همسر شهید حاجیه ننه او کیست؟ دومین روز ماه مبارک رمضان بود برای مرخصی آمده بود با شنیدن سرو صدا خدیجه را در بغل گرفتم و از طبقه‌ی بالای خانه به پایین آمدیم وقتی وارد اتاق شدیم با مرد غریبه‌ای که عینکی به […]

پ
پ

بسمه تعالی
خاطره‌ای از شهید معرفت‌الله نصیری
به نقل از اکرم نصیری، همسر شهید
حاجیه ننه او کیست؟
دومین روز ماه مبارک رمضان بود برای مرخصی آمده بود با شنیدن سرو صدا خدیجه را در بغل گرفتم و از طبقه‌ی بالای خانه به پایین آمدیم وقتی وارد اتاق شدیم با مرد غریبه‌ای که عینکی به چشم زده بود، روبه‌رو شدیم. او که در این مدت فرزندش را ندیده بود دلش برای او تنگ شده بود. به علت شیمیایی، چشمانش کم‌سو شده بود و عینکی به چشمانش زده بود. از حاجیه ننه (مادر شهید معرفت‌الله) پرسیدم او کیست؟ حاجیه ننه گفت: او را نمی‌شناسی؟ این فرزندم معرفت‌الله می‌باشد. او خیلی تغییر کرده بود. اصلا با چند ماه پیش که به جبهه رفته بود قابل مقایسه نبود. شیمیایی که دشمن به میدان جنگ زده بود او را چنان سوزانده بود که حتی من او را نمی‌شناختم. فرزندم خدیجه را به آغوش گرفت و غرق بوسه نمود. ولی فقط یک ماه از ماه رمضان را کنار خانواده ماند و از فکر اینکه دشمن در خاک میهن نفوذ کند آرام و قرار نداشت و همچنان به فکر رفتن به میدان جنگ و بیرون کردن بیگانه از خاک وطنش بود.
بعد از اینکه ماه رمضان تمام شد. فردای عید سعید فطر لباسهایش را جمع کرد تا عازم جبهه شود به او گفتم: معرفت‌الله! نرو من و خدیجه رو تنها نگذار. حالت خوب نیست نرو بمان نزد ما. گفت: نه باید بروم هیچ‌کس نمی‌تواند مرا منصرف کند. به او گفتم: اگر بروی من قهر می‌کنم و به خانه‌ی مادرم می‌روم. گفت: از تو خواهش می‌کنم نرو، هر کجا می‌روی دخترم خدیجه را رها نکن او را هم با خودت ببر و تنها نگذار. هر کاری کردم که منصرفش کنم نشد و رفت. بعد از رفتن دو بار نامه از او دریافت کردیم ولی دیگر خبری از او نشد و ما همچنان چشم انتظار دیدار دوباره‌ی او بودیم ولی روزها و شب‌ها در پی هم می‌آمدند و از همسرم خبری نبود. چندین بار به منطقه مهران رفتیم تا شاید از او اثر و نشانه‌ای پیدا کنیم ولی هیچ نیافتیم. او مفقودالاثر شده بود.
روحش شاد یادش گرامی

معرفت‌الله نصیری

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.