نیروهای بسیجی، پیش از اعزام به جبهه، حدود ۴۵ روز در پادگان ها آموزش می دیدند. در هر دوره، تعدادی از نیروها علاوه بر آموزش عمومی رزمی، به عنوان نیروهای تخصصی مخابرات یا امداد، دوره های ویژه را نیز می گذراندند.نیروهای تخصصی امداد، روزهای پایانی آموزش را در بیمارستان ها به فراگیری آموزش بالینی مشغول می شدند.
سال ۱۳۶۲، محوطه ی بیمارستان شفیعیه ی زنجان، ساعت ۸ صبح طنز جبهه مربی امداد رزمی: بچه های پیاده شید و برید اورژانس؛ ساعت ۲ مینی بوس می یاد دنبالِ تون. ناصر! تو امروز برو اتاق عمل سرپایی، بقیه میرن اورژانس.
دو ساعت بعد:
مسئول اورژانس: شما را به خدا، یکی زنگ بزنه پادگان و بگه بیان این کارآموزا رو ببرن نمی دونیم به مجروحا برسیم یا به اینا! بگید حالشون به هم خورده.
ساعت ۳۰/۱۰ محوطه ی چمن بیمارستان، کنار مینی بوس:
مربی: یکی بِره دنبال ناصر بگه اون هم بیاد بریم، شما هم از ناصر یاد بگیرید با این که از همه کوچک تره، چه طور تا حالا انجام وظیفه می کنه!
یکی از امدادگران: آقا مربی! شماها عادت دارید ولی ما اولین بار بود که صخنه ی تصادف دل خراش-اون هم تصادف اتوبوس- را می دیدیم.
اِ اِ اِ اون جارو!
دو نفر از کارکنان بیمارستان، زیر بازوان ناصرِ رنگ پریده را گرفته و به طرف مینی بوس می آروند.
مربی: چی شده؟
در حال بریدن گچ دست یک نفر بهبود یافته بودیم که آقا ناصر از حال رفت!
مربی: آقای راننده! یه راست برو آشپزخانه ی پادگان، به نظرم یه دیگ شربت لازم داریم!
ثبت دیدگاه