ناگفته های شهر من فرمانده ای که پشت خط نمی خوابید به ظهور امام زمان (عج) چیزی نمانده موتورسوار چمران مردابدی یادداشت های لبنان/ نوشته های شهید دکتر چمران پیروزی در سنگر مدارس برادرم از همه کس با ارزش تر است کتاب ام علاء روایت زندگی ام الشهدا فخرالسادات طباطبایی آب نیست بشکه بشکه شربت ِ دفاع عباس گونه قاسم از حرم حضرت زینب (س) سفر شهادت کاشوب حیدر مهاجر سرزمین آفتاب
در سنگر زیرزمینی گردان، نقاشی میکردم و موقع کار، آواز هم میخواندم. یک روز برادری وارد سنگر شد و با من احوالپرسی کرد و خسته نباشید گفت. من هم گوشۀ چشمی نگاهش کردم و با لحن لوطی منشی گفتم: «ساق اُل داداش!» تابلوهای نقاشی ام را نگاه کرد و رفت. بعد از آن، چند باری […]