آب و آتشِ کربلای پنج ناگفته های شهر من فرمانده ای که پشت خط نمی خوابید به ظهور امام زمان (عج) چیزی نمانده موتورسوار چمران مردابدی یادداشت های لبنان/ نوشته های شهید دکتر چمران پیروزی در سنگر مدارس برادرم از همه کس با ارزش تر است کتاب ام علاء روایت زندگی ام الشهدا فخرالسادات طباطبایی آب نیست بشکه بشکه شربت ِ دفاع عباس گونه قاسم از حرم حضرت زینب (س) سفر شهادت کاشوب حیدر
برای جمع آوری کمک های مردمی به یکی از روستاهای اطراف زنجان رفته بودیم. ماشینمان پر شد از نان، پنیر، گردو و… . داشتیم برمی گشتیم که پیرزنی لچک به صورت جلوی ماشین را گرفت. پیاده شدم و به طرفش رفتم. نایلونی مشکی را دو دستی به طرفم دراز کرد. نایلون را گرفتم. لحظه ای […]