نماز خواندن دوست خجالتی
خودم ضامن او شدم
دل و جگردار میدان؛ شهید رمضان عدل
با خدا عهد دوباره ببندید
از من ناراحت نباشید
فلسطین
شهیدی که دموکرات ها پس از شهادت گوشت تنش را خوردند!
روایت رهبر انقلاب از آغاز جنگ تحمیلی
سرباز روز نهم
خس بی سر و پا / سفرنامه حمید حسام از پیاده روی اربعین
ازدحام بوسه / خاطرات پیاده روی اربعین
به طمع بهشت یا مسئولیت شیعه بودن
شیرینی زیارت در تلخی اسارت
شوق آزادی
راه امام حسین گریه ندارد
عملیات خیبر شروع شده بود. من و تعدادی از دوستان رزمنده، برای تفریح و سرگرمی مشغول یک بازی محلی بودیم. یک دفعه، من دیدم برادر حسن باقری با تویوتا آمد. من زود دستم را روی صورتم گرفتم تا نبیند. او هم به روی خودش نیاورد. چندتا بوق زد تا دوستان متفرق شوند. در تاریخ ۱۳۶۲/۱۲/۰۶ […]
صبح دومین روزی که ما در جزیره ی مجنون بودیم، پاتک عراقی ها شروع شد. گلوله و مهمات نداشتیم. نیروهای بعثی به طرف مواضع ما، گلوله ی شیمیایی پرتاب می کردند. رزمنده ها گفتند: سریع آتش روشن کنید. ما زیر آتش و پاتک شدید دشمن، پیشروی می کردیم. در قسمتی که مستقر بودیم، سنگر و […]
روز ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ که جنگ شروع شد، من با دوستانم حسین تجلی و سید هادی علویّون در راهِ یکی از شهرهای شمال کشور بودیم. وقتی از رادیو شنیدیم که هواپیماهای عراقی به کشورمان حمله کردهاند، ناراحت شدیم. نباید در برابر آنها ساکت مینشستیم و حملهشان را بیپاسخ میگذاشتیم. من به زنجان برگشتم. آن موقع […]
از مدرسه عشق میآید، از سرزمین حماسه و عرفان بر دوش سبویی دارد که پر از اشکهای فراق است وضویش را در باتلاق های هورالهویزه گرفته و نمازهایش را در لابلای نیزارهای جزیره ی مجنون در زیر آتش خمپاره ها و گلوله ها اقامه کرده است. و از نیزارهایش قلمهایی برای نوشتن ساخته است او […]
به گزارش دفاع پرس از زنجان، کتاب « جرعه آخر» زندگینامه داستانی شهید یداله ندرلو در سالروز شهادتش در زنجان رونمایی شد. علی مهدیخانی با اشاره به لزوم توسعه و ترویج فرهنگ دفاع مقدس، اظهار داشت: در همین راستا کتاب «شهید یدالله ندرلو» با عنوان «جرعه آخر» با همکاری شهرداری و شورای اسلامی شهر زنجان […]