وصیتنامه شهید سعید ابراهیمی

بسم الله الرحمن الرحیم الذین اذا اصابتهم مصیبه قالوا انا لله و انا الیه راجعون آنانکه چون به حادثه سخت و ناگواری دچار شدند صبوری پیشه کنند می گویند بفرمان خدا آمده و بسوی او رجوع خواهیم کرد. سپاس خدای را به ما توفیق داد تا بتوانیم در کنار برادران رزمنده یاران امام در جبهه […]

همیشه در حال جهاد باشید/شهید نقی مجتهدی

بسمه تعالی مَن طلبَنَی وجَدَنی و من وَجَدَنی عَرَفَنَی وَمَن عَرفَنی احَبَنی وَمَن احَبنَّی عَشَقَنَی و مَن عشقنَی عَشَقته وَمَن عَشَقتُهُ قَتلتُهُ کسی که طلب کند مرا پیدا می کند مرا و کسی که پیدا کرد مرا می شناسد مرا و کسی که شناخت مرا دوست می دارد مرا و کسی که دوست داشت مرا […]

خاطره شهید عباس محمدی در مورد عملیات فتح المبین

عملیات فتح المبین به روایت شهید عباس محمدی آخرین پنج شنبه سال ۶۰ به تمامی نیروها چهار روز مرخصی دادند. اتوبوسی که قرار بود با آن به زنجان برگردیم دیر کرد. بخاطر همین در پادگان ماندیم.دو نفر از قم آمده بودند تا دعای کمیل بخوانند. ما هم به مسجد پادگان رفتیم دعای کمیل باصفایی خوانده […]

پیش به سوی بیت المقدس(قسمت اول)

خاطرات سردار محمدتقی اوصانلو از عملیات فتح خرمشهر(۱) تیپ ۱۷ علی بن ابیطالب با ارتش ادغام شده بود.قرار بود عملیات مشترکی انجام دهیم.پیش از عملیات در کنار مقبره‌ دانیال نبی در شوش مستقر شده بودیم.خمپاره های ۶۰ عراقی ها به محل استقرار ما می رسید.با وجود اینکه خط اصلی عراقی ها بعد از کرخه بود […]

پیام تبریک امام به مناسبت پیروزی در فتح المبین

در همان روز اول عملیات فتح‌المبین که آثار پیروزی بزرگ رزمندگان اسلام مشخص شد، امام خمینی در پیامی به فرماندهان و رزمندگان این عملیات درود فرستادند: «اخبار غرورآفرین جبهه‌‌های نبرد علیه قوای شیطانی را یکی پس از دیگری دریافت نمودم. قلم قاصر است که احساسات خویش را ابراز کنم. به قوای مسلح اسلامی که خدایشان […]

دست نوشته سردار شهید اصغر محمدیان

دست نوشته شهید سردار اصغر محمدیان که بدون دخل و تصرف تقدیم می گردد: ۱۸/۱۰/۵۹ پنج شنبه من و برادران ابو بصیری  فضل الهی حسینی و چند تن از برادران جهت استحمام عازم اهواز  شدیم و در بین راه من  و برادر ابو بصیری در شهرک دار خوئین از برادران جدا شدیم و بالاخره مینی بوس  […]

همچون پرستوهای مهربان

دستنوشته زیر مربوط به سردار شهید دانشجو ابوالفضل نوری ست که در فراق هم رزم شهیدش اصغرنجفی نوشته است. **** ایمان ما ملت ما تاریخ فردای ما به توو خون تو محتاج است. برادرشهیدم تقدیم به روان پاک شهید راه حق و فضیلت پایدار انقلاب اسلامی و مستضعف مسلمان محرومی که عشق به امام و […]

مصاحبه سردار حاج محمد اوصانلو قبل از حماسه فتح المبین

پیام شهید اصغر محمدیان قبل از عملیات فتح المبین

برایم چراغانی کنید

وصیت نامه این وصیت را در حالى مى نویسم که پاى راستم تیر خورده و شکسته است. خدا این قربانى حقیر را قبول کند. برادران و خواهران! در خط امام باشید و باکفر و منافقین مبارزه کنید و تا انقلاب مهدى انقلاب را ادامه دهید. ازپدر و مادر و خواهران و برادران عزیز مى خواهم، […]

علمدار فتح المبین شهید سید ابوالفضل میری

فاتحان بدر

سلام بر شما ای دلیر مردان هم اکنون که گیتی در زیر گام های استوار و مقاومتان می لرزد.بی امان با خصم در افتید و کارزارکنید. شتابان با دشمن دین و قرآن بجنگید.با صولت و پرتوان یورش برید.با شهامت و شجاعت با کفر درآویزید و با خشم و هیبت نبرد کنید. سلام بر شما هژبران […]

مستند دفاع مقدس قسمت نهم

عملیات پیروزمندانه فتح المبین بوسه امام بر دست و بازوی رزمندگان پاسخ امام به دخالت های ریگان مخالفت سوریه با عراق آزادی خرمشهر  

می توانی تحمل کنی؟

دست نوشته های شهید عباس محمدی(قسمت اول) یادم می آید شب چهارشنبه،دوازدهم اسفند ماه سال شصت بود.با مادر،جواد و خواهر کوچکم در خانه نشسته بودیم،نمی دانم چطور شد که صحبت از جبهه به میان آمد،یک طوری به مادرم فهماندم که می خواهم به جبهه بروم،مادرم آن شب جمله ای گفت که هیچ وقت یادم نمی […]

سرم باد فدای قدم تو

سید ابوالفضل بعد از خدا پدر و مادرش را با تمام وجود دوست داشت. احترام خاصی به آنها قایل بود و راضی نمی‌شد آنها ذره‌ای ناراحت باشند. عکس پدرش را به دیوار زده بود و عاشقانه به عکس خیره می‌شد. یک روز عکس خود را قاب کرده و می‌خواست به دیوار بزند. دیدم زیر عکس […]

شهید حسین علیمحمدی شهید شب یلدا

شهید حسین علیمحمدی، قائم مقام فرمانده گردان حمزه سید الشهدا(س) لشگر۳۱ عاشورا در سوم بهمن سال ۱۳۴۴ در روستای ولی آباد طارم علیا چشم به جهان گشود. پدرش به کشاورزی اشتغال داشت و وضع مالی خانواده در سطح پایین بود، سال اول تا چهارم ابتدایی را در روستا فرا گرفت، پس از آن، در سال […]

سردار شهید ابوالفضل نوری

زندگینامه سردار شهید ابوالفضل نوری ابوالفضل نوری سال ۱۳۳۷ ه ش در خانه ای آکنده از رنج ، تلاش و ایمان و از پدر و مادری از تبار پاکدلان و پرستشگرالهی دیده به جهان گشود. مادر مومن و پدر متدین برای خوب بودن فرزند اولشان سنگ تمام گذاشتند و به محض از شیر گرفتن، ادب […]