جا مانده های بدر
چو اسیر توست اکنون؛ به اسیر کن مدارا
خیبر ، نقطه صفر مرزی
نبرد در مجنون
این راه امام حسین است
ناصر گفت بچه ها غوغا کردند
دل تنگی های راحله و قیاس
حال من خیلی خوب است / نامه شهید عبدالعلی محرمی
آب و آتشِ کربلای پنج
درد و دل های کاغذی
ناگفته های شهر من
فرمانده ای که پشت خط نمی خوابید
به ظهور امام زمان (عج) چیزی نمانده
موتورسوار چمران
مردابدی
به لطف الهی، ما افتخار ۳ ماه بودن در کنار دستمال سرخ ها به فرماندهی شهید اصغر وصالی را در زمستان سال ۱۳۵۸ و بهار ۵۹در شهر مهاباد داشته ایم. در این ماموریت شهید حسن باقری عزیز هم در کنار ما بوده اند.اگر دقت کنید، آرم شیر و خورشید رژیم تازه سرنگون شده ی پهلوی […]