نماز خواندن دوست خجالتی
خودم ضامن او شدم
دل و جگردار میدان؛ شهید رمضان عدل
با خدا عهد دوباره ببندید
از من ناراحت نباشید
فلسطین
شهیدی که دموکرات ها پس از شهادت گوشت تنش را خوردند!
روایت رهبر انقلاب از آغاز جنگ تحمیلی
سرباز روز نهم
خس بی سر و پا / سفرنامه حمید حسام از پیاده روی اربعین
ازدحام بوسه / خاطرات پیاده روی اربعین
به طمع بهشت یا مسئولیت شیعه بودن
شیرینی زیارت در تلخی اسارت
شوق آزادی
راه امام حسین گریه ندارد
نامه شهید قهرمان ابوالفضلی به خانواده اش به نام خداوند بخشایندهی مهربان برسد به دست پدر و مادرم ضمن عرض سلام و آرزوی موفقیت در کارهایتان برای شما امیدوارم که در زیر سایهی خداوند متعال صحّت و سلامت بوده باشید و اگر از روی لطف و محبت تان احوال فرزندتان قهرمان را خواسته باشید الحمدالله […]
از عطر گل یاس و عطر محمدی استفاده میکرد و هر وقت قم میرفت برایم عطر میخرید. میگفت: «دختردار شدیم اسمش را سمیه و پسرمان را میثم میگذارم تا مثل سمیه و یاسر که پشتیبان پیامبر بودند اینها هم پشتیبان امام باشند.»