ازدواج ساده اما الهی | روایت عاشقانهای از ازدواج شهید اکبر منصوری
شهادت امام جواد و آگاهی شهیدانه | روایت مادر شهید خیراله رمضانی
آزادی خرمشهر | روایت دستاول از عملیات بیتالمقدس به قلم شهید ابراهیم اصغری
شهید قندعلی گنجخانلو | مردی که جبهه را بر همه چیز مقدم دانست
طبس، نماد شکست استکبار و پیروزی ایمان
چیزی که در راه خدا بدی، برکتش ده برابر برمیگرده
مادرجان من شهید نشدم
این عید خوش بگذرد
جا مانده های بدر
چو اسیر توست اکنون؛ به اسیر کن مدارا
خیبر ، نقطه صفر مرزی
نبرد در مجنون
این راه امام حسین است
ناصر گفت بچه ها غوغا کردند
دل تنگی های راحله و قیاس
ازدواج امام علی و حضرت زهرا، الگویی بینظیر برای زندگی مشترک در سالروز ازدواج آسمانی امیرالمؤمنین علی (ع) و حضرت فاطمه زهرا (س)، نگاهی داریم به خاطرهای ناب از ازدواج عاشقانه سردار شهید اکبر منصوری که الهامگرفته از همان سبک زندگی ساده، معنوی و هدفمند بود. ازدواج امام علی و حضرت زهرا، الگویی بیبدیل از […]
خلبان جانباز امیر یدالله واعظی سلام عزیزان. پانزدهم مهرماه سال۱۳۶۱ بود ساعت حدوذ دو بعد ازظهر، چندروزی ازآغاز عملیات مسلم بن عقیل(ع) گذشته بود بنده درمحل استقرار گروه آتش هوانیروزودرچادرمخصوص نمازخانه درحال قرائت قرآن بودم آیه های آخر سوره آل عمران را تلاوت میکردم که درب برزنتی چادر بازشدشهید خلبان یحیی شمشادیان سرشان را به […]
یَا أَیَّتُها النَّفسُ المُطمَئِنَّه (۲۷) إِرجعی إِلی ربِّکَ راضیهً مَرضیه (۲۸) فَادخلی فِی عِبادی (۲۹) وَادخلی جَنَّتی (۳۰) ای جان آرام یافته (۲۷) بهسوی پروردگار خویش بازگرد درحالیکه تو از او خشنود و او از تو خشنود است (۲۸) پس در میان بندگان من درآی (۲۹) و در بهشت من داخل شو (۳۰) سوره فجر […]
شب های دارخوئین(دستنوشته های سردار شهید قامت بیات) ۱۳۵۹/۸/۱۴ همراه ۲۵ نفر از برادران پاسدار با یک ماشین مینی بوس و یک پژو از زنجان به طرف مرز حرکت کردیم. آن چیزی که بیشتر جلب نوجه می کرد روحیه بسیار عالی برادران بود. فردای همان شب موقعی که هوا کم کم تاریک می شد . […]
روز ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ که جنگ شروع شد، من با دوستانم حسین تجلی و سید هادی علویّون در راهِ یکی از شهرهای شمال کشور بودیم. وقتی از رادیو شنیدیم که هواپیماهای عراقی به کشورمان حمله کردهاند، ناراحت شدیم. نباید در برابر آنها ساکت مینشستیم و حملهشان را بیپاسخ میگذاشتیم. من به زنجان برگشتم. آن موقع […]
با فرارسیدن عید نوروز، اسرا هم همدوش ملت ایران در اسارتگاه دشمن، به نحوی خوشحالی خود را ابراز می کردند. چند روز مانده به عید هر کس مشغول کاری بود. دو سه نفر مسئول جمع آوری و نصب کردن پتوهای رنگی به دور تا دور آسایشگاه و یکی دو نفر خطاط، با خطی درشت به […]
ما از ارومیه برای رزمندگان ساندیس میخریدیم. آن موقع، امامجمعهی ارومیه حجتالاسلام حسنی بودند.ما بابت خرید، چهار و نیم میلیون تومان بهحساب کارخانه واریز کرده بودیم.قیمت خرید ساندیس بهصورت تعاونی ۸-۷ تومان بود و بهصورت آزاد ۳۰ تومان بود.بنا بود ساندیس ها را به زنجان حمل و در انبار دپو کنیم تا در موقع نیاز […]
حمید احدی به شدت اهل مراقبه بود.همیشه مواظب بود خطایی نکند.چند هفته قبل از عملیات والفجر چهار در موقعیت که بودیم با شهید صدرمحمدی روزهای جمعه صبح بیدار بودند و یک پتو سرشان می انداختند و دعای ندبه می خواندند. در اسارت یکی از بچه ها خواب دیده بود که از طرف امام حسین آمدند […]
شرح عملیات بدر و نقش نیروهای زنجان پس از عملیات خیبر در اسفند ماه سال ۱۳۶۲ که به آزاد سازی جزیرۀ مجنون انجامید منطقۀ هور برای عراق به صورت یکی از نقاط حساس جبهه های جنگ در آمد و دشمن در این منطقه به ایجاد دیوارۀ دفاعی و تعداد زیادی پاسگاه پرداخت و سنگرهای کمین […]
احد اسکندری یکی ازخوش برخوردترین -بشاش ترین -مومن وشجاع ترین پاسداران بود .این شهید که پسرعمه سردارشهید علیرضا مولایی بود به همراه برادرشان صمداسکندری بخصوص پسدعمویشان شهید بهمن اسکندری که درکربلای۴بشهادت رسید تازمان شهادت شان برای اسلام وانقلاب جانفشانی کردند. «احد در گردان همراه ما بود.حدوداً سی نفری بودیم و بنا به دستورمهدی باکری وارد […]
عملیات بدر یک سال بعد از عملیات خیبر در همان منطقه با اهداف دستیابی و تسلط بر جاده العماره – بصره و شرق رودخانه دجله به اجرا درآمد. نیروهای عمل کننده شامل ۸۰ گردان سپاه و ۳۵ گردان ارتش که تحت فرماندهی ۳ قرارگاه عملیاتی(کربلا،نجف و هور) در ساعت ۲۳ نوزدهم اسفند ۶۳ با رمز […]
بعد از پیروزی انقلاب خانواده شهدای انقلاب را در شهرک شهدا مسکن و سرپناه داده بودن و تعدادی نیروهای مردمی و انقلابی شبها کشیک می دادن که برا خانواده ها مزاحمتی پیش نیاد. آقا التماس هم مرخصی هایی که به زنجان برمی گشت برای نگهبانی و حراست می رفت. اسلحه هایی که به نگهبان ها […]
عملیات والفجر مقدماتی که زخمی شد.اعزام شده بود مشهد.تیر قناسه خورده بود استخوان ران پایش و همان جا گیر کرده بود.دکترها گفته بودند باید ران را بشکافیم و استخوان را بشکنیم و تیر را بیرون بیاوریم. گفته بود:اون موقع چقدر طول میکشه که خوب بشم؟ دکترش گفته بود شش ماه! اکبر هاشم نژادبه خاطر اینکه […]
اسماعیل ملهونی متولد سال ۱۳۴۲ بود و بارها در جبهه های جنگ حضور یافت و چند بار مجروح شد. وی از مداحان دوران دفاع مقدس بود که با صدای گرم خود شور ایثار و شهادت طلبی را در رزمندگان اسلام زنده نگه می داشت. اسماعیل ملهونی در جرگه جانبازان شیمیایی جنگ تحمیلی نیز قرار داشت. […]
حسین شاکری یکی ازبسیجیان خوش خلق وخوش خنده جبهه بودکه آدم درکنارش اصلا احساس غربت ودلتنگی نمی کرد.حسین خیلی وقت هاباشوخی های بجا و سخنان شیرینش چنان گل خنده وتبسمی رابرلبان دوستان و همرزمان می نشاندکه تمام خستگی و بی خوابی های ناشی از جنگ و عملیات از تن شون در می اومد، خلاصه با […]
تقریبا بعدازظهر عملیات بود من تنها رفته بودم کنار اروند و آنجا با ساعت ،زمان جزر ومد را مشخص می کردم.یک ساعت کنار آب گشتم.یک لحظه متوجه سر و صدایی شدم.دقت کردم چیز سیاهی کنار خود سد ایران دیدم.تقریبا ۱۵ نفر با فاصله یک سیاهی دیدم.نزدیکی های ظهر بود چون اسلحه نداشتم و احتمال هم […]
روبروی اسکله چهار رچراغ که ما ین نهر عرایض ایران و کارون می باشد که داخل نخلستان ها است،برادرها یواش یواش حرکت می کردند یک دفعه عراقی ها منورزدند .منور که زده شد می ترسیدیم و گفتیم اینها که خبر نداشتند دراین میان دست یکی از بچه های غواص روی ماشه تفنگ رفته بود و […]
-قبل از اینکه سر سفره بنشیند وضو می گرفت. به من هم می گفت بهتر است وقت غذا را بعد از نماز قرار بدهید. بعد از غذا خوردن جسم سنگین می شود و به پای روح نمی رسد. با خستگی و بی حالی نماز خواندن هم که لطفی ندارد. -در کودکی انگشت کوچک ناصر […]
عملیات غرورآفرین و پیروزمندانه والفجر ۸ در ۲۰ بهمن ماه ۱۳۶۴ شروع شد که طولانی ترین عملیات دوران جنگ بود. ۷۵ روز طول کشید و تقریبا تنها عملیات مهمی بود که طی آن رزمندگان دفاع مقدس توانستند منطقه بسیارمهمی از خاک عراق را به تصرف خود در بیاورند. یعنی در والفجر ۸ ارتباط دریایی عراق […]