جبهه از دانشگاه واجب تر است
نماز خواندن دوست خجالتی
خودم ضامن او شدم
دل و جگردار میدان؛ شهید رمضان عدل
با خدا عهد دوباره ببندید
از من ناراحت نباشید
فلسطین
شهیدی که دموکرات ها پس از شهادت گوشت تنش را خوردند!
روایت رهبر انقلاب از آغاز جنگ تحمیلی
سرباز روز نهم
خس بی سر و پا / سفرنامه حمید حسام از پیاده روی اربعین
ازدحام بوسه / خاطرات پیاده روی اربعین
به طمع بهشت یا مسئولیت شیعه بودن
شیرینی زیارت در تلخی اسارت
شوق آزادی
طوفان عزالدین قسام است طوفان آزادی است طوفان اسلام است خشم سلیمانی است آنک دلاور مردم غزه برخاستند از جا پیچیده در عالم آوازه طوفان الاقصی آنک ببین رود خروشان جوانمردی از جای خواهد کند بر باد خواهد داد بنیاد نامردی اینک ببین دیوارهای آهنین پوچاند وین سستتر از عنکبوتان در پی کوچاند اینک ببین […]
درسایه ی طوبی اگر عرش، ایستاده ست یاس و بِه و سیب بهشتی، بار داده ست با سجده ی زهرا عبادت،جان گرفته حق، با بتول از انبیا پیمان گرفته با «هَل اَتی» درهای «بارِ عام» باز است زهرا که باشد سفره ی ایتام باز است از نسلِ سلمانیم و یاد اهل بیتیم ما هم غلامِ […]
باز مردی توی باران آمده از دیار سربه داران آمده کرده با خونش وضو درکربلا سرکشیده تا ابد جام بلا این سفیرغزه وشام ودمشق سال ها تعلیم داده درس عشق درخم ابروی اومحراب ها چشم هایش غرق درسیلاب ها مردخاکی از تبارحیدری بر تنت پیراهن خاکستری یوسفا پیراهنت آتش گرفت شمع ما گشتی تنت آتش […]
سروده ای زیبا برای سردار شهید حاج قاسم سلیمانی آماده ی جنگیم ، محور را به ما بسپار پشت علی با رفتنت خالی نخواهد شد مالک خیالت تخت، حیدر را به ما بسپار هرچند شانه های او لرزید در سوگت تاوان اشک و آه رهبر را به ما بسپار افتاده ای بی سر، بدون دست، […]
به سیل اشک باید شست راه کاروان ها را هنوز از جبهه میآرند تابوت جوانها را کدامین کاروان آهنگ یوسف با خودش دارد غم ابرو کمان ها مینوازد قد کمانها را نه پیراهن به تن مانده نه بوی پیرهن مانده امان از این چنین داغی که میبرّد امانها را به ما با چشم و ابرو […]
گفتم از کوه بگویم قدمم می لرزد از تو دم می زنم اما قلمم می لرزد هیبت نام تو یک عمر تکانم داده ست رسم مردانگی ات راه نشانم داده ست پی نبردیم به یکتایی نامت زینب کار ما نیست شناسایی نامت زینب من در ادراک شکوه تو سرم می سوزد جبرئیلم همه ی بال […]
آرتین خوشآمدی! ما چشمانتظار بودیم بهتر شدهست دستت؟ ما بیقرار بودیم یادت میآید آرتین ؟ در آن حرم در آن شب مثل ستارههای دنبالهدار بودیم آن شب قطاری از نور سوی بهشت میرفت ما را تو خوب دیدی، در آن قطار بودیم آرتین ! بگو به خواهر، در جشن ازدواجش پای قرار هستیم، پای قرار […]
می خواستم شعری برای جنگ بگویم دیدم نمی شود دیگر قلم زبان دلم نیست گفتم : باید زمین گذاشت قلمها را دیگر سلاح سرد سخن کارساز نیست باید سلاح تیزتری برداشت باید برای جنگ از لوله ی تفنگ بخوانم – با واژه ی فشنگ – می خواستم شعری برای جنگ بگویم شعری برای شهر خودم […]
باز این چه شورش است که در خلق عالم است باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است باز این چه رستخیز عظیم است کز زمین بی نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است این صبح تیره باز دمید از کجا کزو کار جهان و خلق جهان […]
آرمان شهید باید از فیض شهادت دین حق احیا کنم جان خود تقدیم راه خالق یکتا کنم باید از جان بگذرم در راه استقلال دین می روم تا به جهادم عالمی شیدا کنم گر شهادت آرمان ماست از ‘مردن چه با می روم تا در بهشت قدسیان ماوا کنم می ستیزم با هر […]
غزل سید حمیدرضا برقعی به مناسبت میلاد حضرت فاطمه زهرا(س) دنیا به کام تلخ من امشب عسل شده است شیرین شده است و ماحصلش این غزل شده است تاثیر مهر مادریت بوده بر زبان این واژه ها اگر به تغزل بدل شده است مادر!حضور نام تو در شعر های من لطف خداست شامل حال غزل […]
دیر آمدم…دیر آمدم… در داشت می سوخت هیئت، میان “وای مادر” داشت می سوخت دیوار دم می داد؛ در بر سینه می زد محراب می نالید؛ منبر داشت می سوخت جانکاه: قرآنی که زیر دست و پا بود جانکاه تر: آیات کوثر داشت می سوخت آتش قیامت کرد؛ هیئت کربلا شد باغ خدا یک بار […]
در رگ حادثه ، خون موج زد ، آیینه شکست شعله ور شد در و دیوار حرم ، سینه شکست خون مالک به زمین ریخت ، خبر سنگین است بعد مالک ، به تن حوصله ، سر ، سنگین است اشک آغاز جنون است ، تماشا سخت است دیدن بغض علی در غم زهرا سخت […]
صدام را اعدام نکنید! او را به حلبچه ببرید و بگذارید نفسهای عمیق بکشد. نفسهایی عمیق، عمیق، نفسهایی به عمقِ گورهای دستهجمعی کردستان… صدام را اعدام نکنید! او را به شلمچه بفرستید و بگویید آنقدر گریه کند تا نخلهای سوختهی خوزستان دوباره سبز شوند… صدام را اعدام نکنید! او را به مادرانی بسپارید که هنوز […]
به مناسبت گرامیداشت روز قدس و به یاد، فرمانده ارزشمند سپاه قدس، سردار دلها، شهید حاج قاسم سلیمانی “غزل جدید استقبال از حافظ “ اگر قاسم سلیمانی به دست آرد دل ما را به چشم خونی اش بخشم هزاران چشم زیبا را هزاران ترک شیرازی فدای آن شهیدی که دو دستی داد بر مولای خود […]
سهل تر ساده تر از قافیه ای باختی اش ننگ بادا به تو ای دهر که نشناختی اش چه برایش به جز اندوه و ملال آوردی جان او را به لبش شصت و سه سال آوردی سهمش از خاک فقط کفش پر از پینه اوست در عرق ریز زمین جامه پشمینه اوست باغ می ساخت […]
دلم گرفته بچه ها،بریم کنار شهدا از یادمون رفت جبهه و،جاموندیم از قافله ها یه تیکه استخون فقط سهم یه مادر شده و همون جوونش که میگفت،میرم نخوری غصمو کرببلا نرفتم و،قسمت من شلمچه شد اروند و کارون و فکه،دو کوهه و حلبچه شد آی شهدا شرمنده ایم،راه و درست نرفتیم جای راه شما فقط،بی […]
دنیا به کام تلخ من امشب عسل شده است شیرین شده است و ماحصلش این غزل شده است تاثیر مهر مادریت بوده بر زبان این واژه ها اگر به تغزل بدل شده است مادر!حضور نام تو در شعر های من لطف خداست شامل حال غزل شده است غیر از تو جای هیچ کسی نیست در […]
هنوزم شهیدا رو میارن دلای شکسته بی شمارند چه سخته مادری چشمش به در باشه چه سخته از عزیزش بی خبر باشه شهیدا خونشون نذر سحر بود مثل گل عمر اونا مختصر بود خدایا یادگار عاشقامون: سفر بود و سفر بود و سفر بود نمونده به جز راهی از اونا گذشتن همه از آسمونا سفر […]