حدیث روز
امام علی (ع) می فرماید : هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬ خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

چهارشنبه, ۱۹ شهریور , ۱۴۰۴ ساعت تعداد کل نوشته ها : 6431 تعداد نوشته های امروز : 0 تعداد دیدگاهها : 363×
شهادت امام جواد و آگاهی شهیدانه | روایت مادر شهید خیراله رمضانی
1

شهادت امام جواد و آگاهی شهیدانه؛ روایتی از شهید خیراله رمضانی   شهادت امام جواد علیه‌السلام، یکی از جانسوزترین فصل‌های تاریخ تشیع است. جوانی در اوج شکوفایی، با چهره‌ای مهربان و قلبی لبریز از ایمان، مظلومانه به شهادت رسید. اما آنچه این مصیبت را عمیق‌تر می‌کند، آگاهی حضرت از مسیر پیش‌روست؛ آگاهی‌ای که با تسلیم، […]

پ
پ

شهادت امام جواد و آگاهی شهیدانه؛ روایتی از شهید خیراله رمضانی

 

شهادت امام جواد علیه‌السلام، یکی از جانسوزترین فصل‌های تاریخ تشیع است. جوانی در اوج شکوفایی، با چهره‌ای مهربان و قلبی لبریز از ایمان، مظلومانه به شهادت رسید. اما آنچه این مصیبت را عمیق‌تر می‌کند، آگاهی حضرت از مسیر پیش‌روست؛ آگاهی‌ای که با تسلیم، آرامش و رضایت الهی همراه بود.

این آگاهی از راه و مقصد، در سیره‌ی شهدا نیز مشهود است. آن‌ها در پیروی از امامان خویش، نه‌تنها مرگ را انکار نکردند، بلکه به استقبال آن رفتند. شهید خیراله رمضانی، یکی از همین مردان راه بود.

 

خاطره مادر شهید از آخرین دیدار

 

انگار دلش گواهی می‌داد. آخرین مرخصی‌اش حال و هوایی دیگر داشت. مهربان بود همیشه، اما این بار مهربانی‌اش رنگ دیگری داشت؛ نرم‌تر، آرام‌تر، شبیه کسی که می‌خواهد برای همیشه برود، بی‌آنکه دل کسی را بلرزاند.

قبل‌ از شهادت باوجود اینکه مجروح بود و به او معافیت دادند اما خیراله اهل ماندن نبود؛ خودش داوطلب شد و دوباره رفت. جبهه برایش فقط خاک و گلوله نبود، انگار جایی بود که خودش را پیدا می‌کرد.

در آن چند روز آخر، با پسرعمه اش رفتند سر مزار پدربزرگ. همان‌جا گفت: «اینجا بوی عطر میاد… اگه من شهید شدم، منو همین‌جا، کنار آقاجون دفن کنید.» نگاهش با همیشه فرق داشت. دل من لرزید، اما چیزی نگفتم.

وقتی رفت، زمان زیادی نگذشته بود که عملیات شروع شد. همیشه بعد از رفتنش، نامه‌ای، خبری، پیامی می‌رسید. این‌بار اما سکوت بود و دل‌نگرانی. یکی از دوستانش برگشت، اما از خیراله خبری نداشت. پرسیدم، جواب نداد. طفره رفت. دل‌دل کردم، خانه را قدم زدم، دل بی‌قرارم آرام نمی‌گرفت.

شب، بعد از رفتن مهمان‌ها، بچه‌ها را خواباندم. خودم کنار دیوار نشستم، سرم را تکیه دادم و چشمانم ناخودآگاه بسته شد. در خواب، جماعتی از زنان را دیدم، با چادرهای مشکی، ایستاده بودند و سینه می‌زدند. عزاداری می‌کردند، بی‌صدا و سنگین. هرچه نگاه کردم، کسی آشنا نبود. جلو رفتم، گوشه چادر یکی را گرفتم، قسمش دادم، گفتم: «به حق فاطمه زهرا، بگو برای که عزاداری می‌کنید؟»
برگشت و آرام گفت: «برای پسرت… خیراله شهید شده.»

از خواب پریدم. صبح نشده بود. دیگر خواب به چشمم نیامد. همان صبح، خبر رسید. پسرم، خیراله، پر کشیده…

 

در سایه شهادت، با نوری از یقین

 

شهادت امام جواد علیه‌السلام، الگویی جاودانه از بصیرت، رضا و آگاهی نسبت به مسیر الهی است. همین مشی الهام‌بخش را در نگاه و رفتار شهید خیراله رمضانی می‌توان دید؛ جوانی مؤمن، متعهد و آگاه به راهی که برگزیده بود.

او، همانند امام و مقتدایش، شهادت را پیش‌بینی کرده بود و با دلی آرام به سوی آن قدم برداشت. رؤیای مادر، نشانه‌ای از پیوند آسمانی و تأییدی بر آن یقین درونی بود که شهید در دل داشت.

در این روایت، «آگاهی شهیدانه» مفهومی زنده و ملموس می‌شود؛ شهدا فقط جان ندادند، بلکه با معرفت جان سپردند، در سایه نوری که از ولایت و عشق به خدا روشنی گرفته بود. این درس بزرگ از شهادت امام جواد علیه‌السلام و پیروان راهش، امروز نیز چراغی است برای دل‌هایی که در تاریکی‌های دنیا، دنبال مسیر روشن خدا می‌گردند.

شهادت امام جواد

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.