حدیث روز
امام علی (ع) می فرماید : هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬ خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

پنجشنبه, ۲۰ شهریور , ۱۴۰۴ ساعت تعداد کل نوشته ها : 6431 تعداد نوشته های امروز : 0 تعداد دیدگاهها : 363×
غواص شهید فرضعلی نجفی
11

نام پدر: اسداله محل تولد: زنجان تاریخ تولد: ۲/۶/۴۵ تاریخ شهادت: ۲۲/۱۱/۶۴ نام عملیات: والفجر ۸ منطقه عملیاتی: اروندرود محل شهادت: فاو مزار شهید: مزار شهدای پایین زنجان زندگینامه شهید فرضعلی نجفی فرضعلی نجفی فرزند اسداله و سیده زهرا در دومین روز از شهریورماه ۱۳۴۵ در شهر زنجان دیده به جهان گشود. فرضعلی ۲ خواهر […]

پ
پ

فرضعلی نجفینام پدر: اسداله
محل تولد: زنجان
تاریخ تولد: ۲/۶/۴۵
تاریخ شهادت: ۲۲/۱۱/۶۴
نام عملیات: والفجر ۸
منطقه عملیاتی: اروندرود
محل شهادت: فاو
مزار شهید: مزار شهدای پایین زنجان

زندگینامه شهید فرضعلی نجفی
فرضعلی نجفی فرزند اسداله و سیده زهرا در دومین روز از شهریورماه ۱۳۴۵ در شهر زنجان دیده به جهان گشود.
فرضعلی ۲ خواهر و ۳ برادر داشت. او سالهای خاطرهانگیز کودکی را در کنار خانواده سپری کرد و با فرارسیدن زمان ورود به مدرسه، تحصیلات خود را آغاز کرد و پس از سپری کردن مقطع ابتدایی، تا مقطع سوم راهنمایی در مدرسه شهید شیرودی تحصیل کرد و پس از آن دیگر ادامه تحصیل نداد.
فرضعلی در مسجد آیتا… دستغیب و حسینیه اسلامآباد فعالیت فرهنگی و مذهبی داشت. چند سالی از آغاز جنگ تحمیلی میگذشت که فرضعلی وظیفه را بر این دید تا با حضور در میدان نبرد، ندای رهبر فرزانهاش را لبیک گفته و از دین و میهنش در برابر متجاوزان بعثی دفاع کند. بنابراین از طریق یگان اعزامی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی وارد مناطق عملیاتی جنوب کشور شد. سرانجام پس از رشادتها و دلاوریهای بسیار در عرصه نبرد حق علیه باطل در ۲۲/۱۱/۱۳۶۴ در عملیات والفجر ۸ شرکت کرد و در همین عملیات بر اثر اصابت ترکش به قلبش، شهید شد.
پیکر مطهر این شهید راه مجاهدت و ایثار در مزار پایین شهدای زنجان به خاک سپرده شد.

همرزم شهید:
در گردان ما چادری بود معروف به چادر مسئولین پرسنلی.
کار و مسئولیت فرضعلی ایجاب می¬کرد بیشتر وقتش را در آن چادر به سر ببرد. اما سعی میکرد بیشتر با بچهها باشد تا در چادر مسئولین. تا زمانی که ضرورت ایجاب نمیکرد آنجا نمیرفت.
اخلاق خاصی داشت. با اینکه وظیفه او نبود، در کارهای نظافتی مختلف از جمله؛ جارو کردن و ظرف شستن به بچهها کمک می¬کرد.

نامه شهید
به نام ا… پاسدار حرمت خون شهیدان
به نام آن کس که هستی را از نیستی آفرید و به نام آن کس که خلیفه خود را بر روی زمین آفرید که ملائک اعتراض کردند. امروز روز آزمایش است که انسان باید در معرض آزمایش قرار گیرد تا توشهای برای آخرت داشته باشد.
خدایا! تو خود میدانی که رزمندگان اسلام برای پایداری اسلام و دفاع از اسلام عملیات انجام میدهند آری باری دیگر رزمندگان میروند تا ضربهای بر پیکر کفر وارد آورند و آری چیزی به عملیات نمانده رزمندگان آماده¬اند تا فرمان حمله صادر شود. امروز پنجشنبه است. عزیزان اکثر شبها عزاداری میکنند و نیمهشبها با خدای خود راز و نیاز میکنند تا در این عملیات خداوند لطفش را بیشتر کند تا رزمندگان بیشتر و انشاءا… به پیروزی نهایی برسند. آری من هم در این جمع هستم. یعنی بین برادران گردان حضرت علیاصغر(ع) خداوند بر من منت گذاشته که در این عملیات باشم و اگر توفیق پیدا کردم، خداوند منتش را بیشتر کرده به درجه رفیع شهادت نائل آمدم من وصیت نامهام در خانه و دفتر ۱۰۰ برگ دفتر آموزشی است که در سد دز بودم و یادم رفته است و مانده است. امیدوارم آن را پیدا کنید که آن دفتر در یک نایلون چند تا دفتر و کتاب است.
امیدوارم که این را میگویم به خانوادهام انجام دهید که تمام لباسها و پوتین و لباسهای گرم و سه دست لباس فرم است، تحویل سپاه دهید.
امیدوارم که تمام دوستان و آشنایان مرا حلال کنند. من نمیدانم چقدر نماز قضا برگردنم است. ولی قضای روزه ۱۸ روز از امسال و ۱۲ روز از پارسال بر گردن دارم. امیدوارم آن را به جای آورید.
امیدوارم روی قبر من علی بنویسید
17/۱۱/۶۴
علی نجفی
***
بسمه تعالی
حضور والدین گرامی
با سلام حضور یگانه مرجع جهان و با سلام حضور والدین عزیزم سلامتی شما را از درگاه خداوند متعال خواهان و خواستارم و امید است در [پناه] خداوند و ایزد منان بوده باشید و اگر خواسته باشید از حال من جویا باشید، سلامتی برقرار است. ملالی در بین نیست. باری والدین گرامی من در جای خود هستم حالم خوب است و مشغول خدمت به اسلام هستم. دیگر عرضی ندارم. خدا یارتان و مددکارتان
نجفی ۲۲/۱۲/۶۲
رهسپارم با خمینی در ره حق تا شهادت
به امید فتح نهایی رزمندگان و آزادی قدس عزیز
***
بسما… الرحمن الرحیم
به خدمت والدین گرامی
با سلام حضور امام زمان (عج) منجی بشریت و نایب برحق او امام امت بتشکن زمان و با عرض سلام حضور والدین گرامی سلامتی شما را از درگاه خداوند عزوجل خواهان و خواستارم و امید است در زندگی خود همراه با موفقیت در پیشگاه حق تعالی سربلند باشید و اگر خواسته باشید از حال ما جویا باشید سلامت هستم و ملالی در بین نیست.
عرض دیگری نیست به امید پیروزی لشکریان اسلام بر کفر الحادی و برافراز شدن پرچم لااله الاا… محمدرسولا… بر طنین بلندترین قله جهان به امید آن روز. خداحافظ.
14/۷/۶۴
خدایا خدایا تا ظهور دولت یار خمینی را نگهدار

وصیتنامه شهید (۱)
بسما… الرحمن الرحیم
اطیعوا… و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم
بهناما… پاسدار خون شهیدان
انا… اشتری من المؤمنین انفسهم و اموالهم بان لهم الجنه یقتلون فیسبیلا… فتقتلون و یقتلون
همانا خداوند خرید، از مؤمنان جانها و مالهای آنان را که برای ایشان است بهشت. جنگ کنند در راه خدا پس بکشند و کشته شوند.
با سلام حضور امام زمان (عج) و نایب برحق او امام خمینی، بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران. بنده بنا به وظیفه خود، خواستم که چند کلمهای وصیت کنم. خدا را شکر و سپاس میکنم که من بنده گنهکار را در صف بندگان خالص خود قرار داد تا در جمع یاران حسین(ع) باشم و از اسلام که مورد هجوم کفار قرار گرفته با یاری خدا دفاع کنیم. ولی من خود را در آن حد نمیبینم که در صف بندگان مخلص خدا قرار گیرم که همچون حسین(ع) میجنگند و به فیض عظیم شهادت نائل میآیند و تن به ذلت نمیدهند و همین مرا بس است که در جمع بندگان مخلص خدا قرار گیرم تا گناهانی که دارم، شاید خداوند به بزرگی خود مرا هم ببخشد و رحمت خود را از من گنهکار کم نکند تا بتوانم در ره حق تا خون در رگهایم جاری است، از حریم اسلام و مسلمین دفاع کنم تا دین خود را نسبت به اسلام و مسلمین ادا کنم تا قافلهای که اکنون در حرکت است به رهبری امام خمینی به ندای «هلمنناصر ینصرنی» او لبیک گفته باشم تا راه کربلا را باز کرده، راهی قدس عزیز شویم که اگر شهید شدم، خود امام حسین(ع) را زیارت میکنم و اگر ماندم، قبر شش‌گوشه ابا عبدا… الحسین(ع) را در بغل میگیرم. حال ای امت مسلمان! امیدوارم همیشه پشتیبان ولایت فقیه بوده باشید و امام عزیز را تنها نگذارید.
چند کلمهای با والدین خود وصیتی دارم؛ پدر و مادر گرامی! امیدوارم مرا حلال کنید و از شهادت من ناراحت نباشید؛ زیرا که شهادت، افتخار انبیا بودهاست. که علی(ع) هنگام ضربت خوردن میفرماید: «بهخدایکعبهرستگار شدم».
در خاتمه از تمام دوستان و آشنایان و همسایگان حلالیت میطلبم. مرا در قبرستان پایین مزار شهدا دفن کنید.
بنگر اینک رهگذر بر پیکر خون بارم من نجفی پاسدار روح الهم
10/۵/۶۵
فرضعلی نجفی- امضا
***
وصیتنامه شهید (۲)
بهناما… پاسدار حرمت خون شهیدان
به نام آن کس که هستی را از نیستی آفرید و به نام آن کس که خلیفه خود را بر روی زمین آفرید که ملائک اعتراض کردند. امروز، روز آزمایش است که انسان باید در معرض آزمایش قرار گیرد تا توشهای برای آخرت داشته باشد.
خدایا! تو خود میدانی که رزمندگان اسلام برای پاسداری اسلام و دفاع از اسلام عملیات انجام میدهند. آری بار دیگر رزمندگان میروند تا ضربهای بر پیکر کفر فرود آورند. آری چیزی به عملیات نمانده. رزمندگان آمادهاند تا زمان حمله صادر شود. امروز پنجشنبه است. عزیزان اکثر شبها عزاداری میکنند و نیمهشبها با خدای خود راز و نیاز میکنند تا در این عملیات خداوند لطفش را بیشتر کند تا رزمندگان بیشتر و ان‌شاءا… به پیروزی نهایی برسند.
آری من هم در این جمع هستم، یعنی بین برادران گردان حضرت علیاصغر(ع) که خداوند به من منت گذاشته تا در این عملیات باشم و اگر توفیق پیدا کردم، خداوند منتش را بیشتر کند تا به درجه رفیع شهادت نائل آیم.
من وصیتنامهام در خانه در وسط برگ دفتر آموزشی است که در سد دز بودم و یادم رفته است، مانده است. امیدوارم آن را پیدا کنید کهآن دفتر در یک نایلون چند تا دفتر و کتاب مانده است. امیدوارم که این را که میگویم، خانوادهام انجام دهند که تمام لباسها و پوتین و لباسهای گرم و سه دست لباسفرم است، تحویل سپاه دهید.
امیدوارم که تمام دوستان و آشنایان، مرا حلال کنند. من نمیدانم چقدر نماز قضا بر گردنم است، ولی قضای روزه روز از امسال و ۱۲ روز از پارسال بر گردن دارم، امیدوارم آنرا به جای آورید. امیدوارم در روی قبر من علی بنویسید.
17/۱۱/۶۴
علی نجفی

نوشته های مشابه

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.