اسکندری، محمدعلی: سوم آذر ۱۳۳۴، در روستای زوینق از توابع شهرستان خدابنده به دنیا آمد. پدرش مصیب و مادرش مدینه نام داشت. در حد خواندن و نوشتن سواد آموخت. او نیز کشاورز بود. سال ۱۳۵۱ ازدواج کرد و صاحب دو پسر و یک دختر شد. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. پانزدهم خرداد ۱۳۶۱، با سمت تک تیرانداز در خرمشهر بر اثر اصابت ترکش خمپاره به سینه، شهید شد. مزار او در شهر سجاس تابعه شهرستان زادگاهش قرار دارد. برادرش ابراهیم اشتر نیز به شهادت رسیده است.
وصیتنامه:
من این راه را خودم انتخاب کردم و با اختیار خودم یعنی کسی من را اجبار نکرده است. آخر از برادران همسریان حلالیت می گیرم و ایندعا را همیشه تکرار کنید خدایا خدایا تا انقلاب مهدی از نهضت خمینی محافظت بفرما.
خاطره:
به خاطر دارم یک روز میهمان داشتیم و محمد در خانه نبود عصر که شد محمد از راه رسید در دستش یک جعبه میوه بود. جعبه را آورد گذاشت وسط اتاق همه کنجکاو شدیم .چرا میوه را با جعبه وسط اتاق گذاشت . نگاه کردیم دیدیم چند تا سیب بیشتر داخل جعبه نیست همه زدیم زیر خنده . چون جعبه بزرگ بود و توی آن فقط سه یا چهارتا سیب! شهید مثل بچه های که مسخره شان کرده باشی ، اخمی کرد و گفت: نخندید؛ ولی ما باز خندیدیم و گفتیم : خب توی نایلون می آوردی چهار تا سیب که این همه دنگ وفنگ را نمی خواهد. گفت: من نمی خواستم بگویم، حالا که می خندید باشه . راستش داشتم به خانه می آمدم و جعبه در دستم دیدم ؛کوچه پُراست از بچه از سر کوچه هر بچه ای را که دیدم به او یک عدد سیب دادم. نمی شد که آنها در دستم میوه را ببینند و من آن را بیاورم خانه. اگر هم گذاشتم وسط اتاق برای این بود که میهمانها ببینند که زیاد نیست و باید که چهار تا سیب را تقسیم کنیم .(همسر شهید)
ثبت دیدگاه