حدیث روز
امام علی (ع) می فرماید : هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬ خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

جمعه, ۲۱ شهریور , ۱۴۰۴ ساعت تعداد کل نوشته ها : 6431 تعداد نوشته های امروز : 0 تعداد دیدگاهها : 363×
شهید ابراهیم افشاری
5

افشاری، ابراهیم: دهم بهمن ۱۳۳۳، در روستای شریف آباد از توابع شهرستان ابهر به دنیا آمد. پدرش قدیرعلی و مادرش حلیمه نام داشت. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. راننده بود. سال ۱۳۵۲ ‏ازدواج کرد و صاحب یک پسر و دو دختر شد. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. هفتم مرداد ۱۳۶۱‏، در شلمچه […]

پ
پ

افشاری، ابراهیم: دهم بهمن ۱۳۳۳، در روستای شریف آباد از توابع شهرستان ابهر به دنیا آمد. پدرش قدیرعلی و مادرش حلیمه نام داشت. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. راننده بود. سال ۱۳۵۲ ‏ازدواج کرد و صاحب یک پسر و دو دختر شد. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. هفتم مرداد ۱۳۶۱‏، در شلمچه بر اثر اصابت ترکش خمپاره به شهادت رسید. مزار او در زادگاهش قرار دارد. برادرش اسماعیل نیز به شهادت رسیده است.

وصیتنامه :

ملت ایران و مسلمانان جهان استدعا دارم که رهبر را تنها نگذاشته و راه شهدا را ادامه دهند ، از اطفال بی سرپرست ایران مواظبت کنید و در رشد و تربیت آنها که سفارش علی (ع) نیز می باشد کوشا باشند. در نمازهای جمعه و جماعات شرکت کنند.

خاطره:

شجاعت شهید بزرگوار روز اول که به سنگر رفتیم یک چاه دو متری کندیم در جلوی دید دشمن برای سنگرضد نارنجک ، و مرتب زیر آتش خمپاره دشمن بودیم تا اینکه روزی آتش خیلی شدید شد کسی جرات بیرون آمدن نبود و همه در چند قدمی ظرفهای آب تشنه بودیم و آتش دشمن مجال نمی داد کسی برود و آب بیاورد تا اینکه برادر شهیدمان ابراهیم افشاری با عصبانیت از سنگر بیرون رفت آب آورد . و موقع برگشتن خمپاره ای زیر پایش اصابت کرد خوشتبختانه چیزی نشد . مرحله بعد که به جبهه رفتیم در نزدیک پاسگاه زید بود پس از چند روز انتظار دستور حمله آمد و گروه اعزامی از ابهر به عنوان خط شکن انتخاب شدیم شب ۶/۵/۶۱ بود که پشت خاکریز پاسگاه زید مستقرشدیم نماز مغرب را با تیمم خواندیم و ۳ نفر به عنوان تیر بارچی وکمک تیر بارچی انتخاب شدیم از پشت خاکریز به دشمن حمله کردیم پس از ۲ کیلو متر پیشروی من در اثرموج انفجار برزمین خوردم و تفنگم شکست و گلوله ای نیز به پایم اصابت کرد از حرکت ماندم برادر مرحوم نورعلی افشاری که جانباز بود صدا کردم که نجاتم دهد دیدم که گلوله ای به کتف او خورده و مجروح شده شهید ابراهیم نیز همزمان با مجروح شدن ما ندای یا ایتها النفس المطمئنه را لبیک گفت و به شهادت رسید.(همرزم شهید)

نوشته های مشابه

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.