الماسی، غفارعلی: هفدهم اسفند ۱۳۴۶، در روستای چهره آباد از توابع شهرستان زنجان به دنیا آمد. پدرش آقاجان و مادرش مریم نام داشت. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. به عنوان پاسدار وظیفه در جبهه حضور یافت. چهارم اسفند ۱۳۶۵، در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به پا، شهید شد. مدفن او در مزار پایین شهرستان زادگاهش واقع است.
وصیتنامه :
سخنی با شما دوستان ای جوانان نکند در رختخواب ذلت بمیرید که حسین (ع) در میدان نبرد شهید شد. ای جوانان مبادا در غفلت بمیرید که علی در محراب عبادت شهید شد مبادا در حال بی تفاوتی بمیرید که علی اکبر حسین در راه حسین(ع) و با معرفت شهید شد. ای مادران مبادا از رفتن فرزندان به جبهه جلوگیری کنید که فردا در محضر خدا نمی توانید جواب زینب را بدهید که تحمل ۷۲ شهید را نمودند همه مثل خاندان وهب جوان تان را به جبهه های نبرد بفرستید وحتی جسد او را هم تحویل نگیرید زیرا مادر وهب فرمود سری را که در راه خدا داده ام پس نمی گیرم .
خاطره:
وقتی مرخصی ام تمام شد از روستا به زنجان آمدم خونه داییم بعد از صرف نهار به معصومه خانم گفتم به ملاقات برادرم غفار برویم معصومه هم قبول کرد و از خانه به طرف پادگان مالم اشتر زنجان به راه افتادیم وقتی که در پادگان رسیدیم به نگهبان گفتم غفار الماسی را صدا کن . نگهبان هم صدا زد و گفت اینجانیست رفته تدارکارت استان برای بچه ها وسایل بیاورند من ومعصومه در ککنار در ایستاده بودیم یک دفعه برادرم از ماشین پریدن جلوی ما با دیدن او خیلی خوشحال شدیم و یکدیگر را بوسه زدیم و احوال پرسی کردیم و چند دقیقه با هم صحبت کردیم و خداحافظی کردیم غفار به طرف پادگان راه افتاد معصومه به طرف خانه و من هم به طرف پادگان ابهر بعد از آموزش از ابهر به طرف کردستان بانه راهی شدم برادر غفار برایم نامه فرستاده بود او نوشته بود بعد از اتمام بسیجی ات حتما باید برگردی به خاطر اینکه پدرمان تنهاهست و من هم به امید خدا به خانه برمیگردم . برادرم بعد از چند مدت به مرخصی آمد او آخرین آمدنش بود . رفت دیگر برنگشت . در شلمچه شهید شد. (برادر شهید)
ثبت دیدگاه