حدیث روز
امام علی (ع) می فرماید : هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬ خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

پنجشنبه, ۱ آذر , ۱۴۰۳ ساعت تعداد کل نوشته ها : 6371 تعداد نوشته های امروز : 0 تعداد دیدگاهها : 363×
کاشوب
5

کاشوب اولین جلد از یک سه‌گانه‌ی مذهبی است. جلد‌های بعدی این مجموعه به ترتیب رستخیز و زان‌تشنگان نام دارند. دبیر هر سه کتاب نفیسه مرشدزاده است. او در هر مجموعه از ۲۳ نویسنده‌ی مختلف دعوت کرده تا تجربه‌ها و خاطرات خود را در خصوص ماه محرم و مجالس عزاداری امام حسین(ع) با خوانندگان به اشتراک […]

پ
پ

کتاب کاشوب

کاشوب اولین جلد از یک سه‌گانه‌ی مذهبی است. جلد‌های بعدی این مجموعه به ترتیب رستخیز و زان‌تشنگان نام دارند. دبیر هر سه کتاب نفیسه مرشدزاده است. او در هر مجموعه از ۲۳ نویسنده‌ی مختلف دعوت کرده تا تجربه‌ها و خاطرات خود را در خصوص ماه محرم و مجالس عزاداری امام حسین(ع) با خوانندگان به اشتراک بگذارند. کاشوب در سال ۱۳۹۶ توسط نشر اطراف منتشر شد. در این کتاب با قلم نویسندگان مختلف آشنا می‌شویم.
حامد آقاجانی، سید احمد بطحایی، احسان حسینی‌نسب، احسان رضایی، سید حمیدرضا قادری، مرحوم مهدی شادمانی، محسن حسام مظاهری، نرگس ولی‌بیگی، محبوبه سربی، نفیسه مرشدزاده و… از جمله نویسندگانی هستند که در این مجموعه همکاری داشته‌اند. نویسندگان کاشوب روایت‌گر تجربه‌های خود از روضه‌های مختلف هستند. آن‌ها به سراغ وقایع سال ۶۱ هجری می‌روند و با نگاهی صادقانه، افکار و احوالات خود را بیان می‌کنند.
کتاب کاشوب در بین کتاب‌های عاشورایی اهمیت ویژه‌ای دارد. پیش از کاشوب، کتاب‌های عاشورایی بیشتر درباره‌ی مقاتل، خصوصیات امام حسین(ع) و یاران باوفایشان، اهداف قیام امام، سفرنامه‌های عتبات عالیات و… نوشته شده بود. نوع نگاه خاص این کتاب به صورت غیر مستقیم به مسئله‌ی عاشورا، تجربه‌ی جدیدی را رقم زده است و باعث جذب حداکثری مخاطبان می‌شود. کاشوب به سراغ مردم عادی رفته است و علاقه و ارادت به امام حسین(ع) را در بین زندگی و خاطرات آنان بررسی کرده است. این کتاب به سراغ روضه‌هایی می‌رود که در دل زندگی روزمره‌ی مردم جریان دارد و هیچ‌گاه قدیمی نمی‌شوند.
سبک کلی کتاب کاشوب
روایت‌های کاشوب به نحوی است که مخاطب با آن‌ها ارتباط برقرار می‌کند و می‌تواند خودش را در دل اتفاقات تصور کند. ما با نویسندگان همراه می‌شویم و با آن‌‌ها در مجلس‌های روضه حضور پیدا می‌کنیم. در کانادا قدم می‌زنیم و با امکانات محدودی که داریم، به دنبال آماده‌سازی مقدمات مراسم عزاداری می‌رویم. با فردی روحانی برای تبلیغ در ماه محرم به روستا می‌رویم و هنگام سخنرانی در ردیف‌های اول می‌نشینیم. در محله‌های قدیمی تهران راه می‌رویم و حال و هوای محرم را در کوچه و پس‌ کوچه‌های تهران می‌بینیم. با روضه‌خوان نابینا، به خانه‌های مردم می‌رویم و به روضه گوش می‌دهیم و یا حتی با سختی و به صورت قاچاق به عراق می‌رویم تا ضریح شش گوشه را زیارت کنیم.
سن هر کدام از نویسندگان با دیگری متفاوت است. عده‌ای جوان‌تر هستند و برخی دیگر به دوره‌ی میان‌سالی پا گذاشته‌اند. نوع تجربه‌ها و نگاه این افراد به مسائل تفاوت‌های زیادی دارد. روایت هر کدام از این نویسندگان مربوط به یک دوره‌ی خاص می‌شود. برخی درباره‌ی تجربه‌ی خود در سال‌های اخیر نوشته‌اند. خیلی‌ها به سراغ کودکی خود رفته‌اند و تجربه‌ی کودکانه‌ی خود را روایت کرده‌اند. بسیاری دیگر به دنبال خاطره‌ای از سایر افراد در سن‌های بالاتر رفته‌اند و درباره‌ی آنان نوشته‌اند. به همین دلیل طیف گسترده‌ای از تجربه‌ها را در کتاب شاهد هستیم و این مسئله یکی از نقاط قوت کتاب کاشوب به شمار می‌آید. به سبب وجود تعدد نویسنده، متن کتاب یک‌دست نیست. هر نویسنده‌ای با لحن و سبک مخصوص به خود روایتش را نوشته است و همین مسئله باعث شده تا خواننده در طی خواندن کتاب دچار ملال و خستگی نشود. نحوه‌ی خاص نگارش هر نویسنده به کمک محتوای اثر آمده و این همراهی باعث شده تا متنی خوش‌خوان در اختیار داشته باشیم.
روایت‌های کاشوب در بیشتر مواقع ساده هستند. همین سادگی باعث شده تا مخاطب آن‌ها را از زندگی عادی دور نبیند و با آن‌ها ارتباط تناتنگی برقرار کند. توصیفات دقیقی در کتاب درباره‌ی شیوه‌ی خاص عزاداری افراد مختلف وجود دارد و با خواندن این کتاب در جریان بسیاری از آداب و رسوم و سنت‌های خاص مناطق گوناگون قرار می‌گیریم.

نویسندگان در این کتاب روضه نمی‌خوانند و قصد ندارند به مخاطب خود درس بدهند؛ اما در بسیاری از موارد خوانندگان به سبب خاطرات مشابه و مشترک با نویسنده به یاد کربلا و شهادت مظلومانه‌ی امام حسین(ع) اشک می‌ریزند و درس‌هایی را از دل روایت‌ها بیرون می‌کشند و سرلوحه‌ی زندگی خود قرار می‌دهند. اگر از خواندن روایت‌ها و ناداستان‌ها لذت می‌برید و از کتاب‌هایی با درون‌مایه‌ی مذهبی استقبال می‌کنید، پیشنهاد می‌کنیم، خواندن این کتاب را به‌ هیچ‌وجه از دست ندهید.

برشی از کتاب
« اول فکر می‌کردم زن‌ها غصه‌ی یک ماه را جمع می‌کنند و هر چهاردهم می‌آورند روضه. غصه‌ها را می‌آوردند و پیشکش می‌گذاشتند پیش ابر روایت غمگین. سید که می‌خواند: شد سرنگون ز باد مخالف حباب‌وار، چادر می‌کشیدند روی صورت. مردی در اتاق نبود که آن‌طور رو می‌پوشاندند. لابد از غصه‌هایی که آورده بودند خجالت می‌کشیدند. زن‌ها هر ماه با پوست و خون لمس می‌کردند اندوه این روایت چقدر بزرگ‌تر است. تا آخرین قاب سهم خودم از شیشه قد کشیده بودم و فکر می‌کردم خیلی می‌فهمم. به نظرم این مراسم نسبت نوشتن بود، کسر نوشتن از اندوه کوچک روی اندوه بزرگ و خجالت کشیدن از صورت کوچک کسر. روضه که تمام می‌شد زن‌ها غم کوچک‌شان را که خرد و پیش پا افتاده‌تر از قبل بود برمی‌داشتند و سبک می‌رفتند خانه. ولی بعدها این فکر‌ هم راضی‌ام نمی‌کرد. این رستخیز عظیم، بی نفخ صور همیشه مثل بارهای قبل می‌رفت جلو. هرکسی همان‌طور می‌جنگید که ماه قبل جنگیده بود. همان‌طور از اسب به خاک می‌افتاد که بار پیش افتاده بود. ولی برای زن‌های همسایه انگار روایت عوض می‌شد. می‌فهمیدم که عوض می‌شود.»[۱]
ارادت به امام حسین(ع) بین بسیاری از ایرانیان مشترک است و ربطی به دین و مذهب ندارد. افراد زیادی هستند که آیین‌های مختلفی دارند. این افراد به دنبال یافتن جلوه‌هایی از حق و حقیقت می‌گردند و بعد با تحقیق به عاشورا و شهادت جانگداز امام می‌رسند و دلبسته‌ی این ایل و تبار می‌شوند. واقعه‌ی عاشورا و احوالات خاص اهل‌بیت در آن زمان، بعد از گذشتن ۱۴۰۰ سال هنوز هم قلب‌ ها را به درد می‌آورد و در ذهن و روح انسان، تاثیری شگرف می‌گذارد.
همه‌ی ما از کودکی تا به امروز در مراسم‌های مذهبی مختلفی شرکت کرده‌ایم و خاطرات زیادی از این مراسم‌ها در ذهنمان داریم. هر فردی این مراسم‌ها را با یک نکته‌ی خاص به یاد می‌آورد. عده‌ای به یاد کودکی‌شان می‌افتند. آن‌ها وقتی را به یاد می‌آورند که با همکلاسی‌های خود تکیه‌ها و ایستگاه‌های صلواتی را سر کوچه‌ها برپا می‌کردند و با چای در استکان‌های کمرباریک به استقبال عزاداران می‌رفتند. همان زمانی که تمام کوچه با چادرهای مشکی سیاه‌پوش می‌شد. محرم برای خیلی‌ها یادآور روزهای مدرسه است. روزهایی که تئاتر‌های مذهبی اجرا می‌کردند و بعد به دسته‌های عزاداری کوچکی تقسیم می‌شدند و برای غربت امام حسین(ع) سینه می‌زدند. بعضی از افراد با شنیدن نام محرم به یاد نذرها و حاجت‌های خود می‌افتند. حاجت‌هایی که حالا برآورده شده‌اند و دین‌هایی که باید ادا شوند. برخی دیگر به یاد مجلس‌های مختلف روضه می‌افتند و عده‌ای سخنرانان و روضه‌خوان‌های قدیمی را به یاد می‌آورند.

 

 

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.