۵ آذرماه سالروز تشکیل بسیج مستضعفان گرامی باد
حضرت امام خمینی که همیشه بر نقش مردم و اهمیت حیاتی آن در تأمین سلامت و موفقیت نظام تأکید می کردند، با درایت خاصی در آذرماه ۱۳۵۸، طی بیاناتی ضرورت تشکیل مدرسه عشق یا همان بسیج مستضعفان را اعلام فرمودند. برکات این شجره و عطر دلاویز شکوفه های آن، در طی بحرانهای سالهای اولیه انقلاب و جنگ تحمیلی و بعد از آن به سراسر مملکت اسلامی ما رسید، و فضای آن را معطر ساخت و انقلاب و جنگ را به نفع اسلام و مسلمانان به پایان رسانید؛ و این همه جز در پرتو جهان بینی و تدبیر آن پیر فرزانه و حضور نیروهای مردمی و پیوند الهی آنان با ولایت حاصل نشد.
در سخنان امام – قدّس سره – سابقه بسیج به بیداری قوم بنی اسرائیل [۱] و قیام آن قوم بر ضد ظلم فرعونی، به فرمان حضرت موسی – علیه السلام – و بسیج اصحاب پابرهنه و فقیر صُفّه [۲] در برابر ظلم و غارت اشراف بت پرست مکه، به دعوت رسول اکرم – صلی الله علیه و آله و سلم – و نیز اهتمام ائمه اطهار – علیهم السلام – که نگرشی الهی داشتند، و به تشویق مردم [۳] به هم پیمانی برای حل مسائل سیاسی و کاهش گرفتاری مسلمین باز می گردد.
در عصر حاضر هم، بسیج مردم [۴] در جریان نهضت تحریم تنباکو و مبارزه بر ضد استعمار دولت انگلیس به فتوای مرحوم میرزای شیرازی، و قیام عده زیادی از مردم قم و ورامین [۵] و شهرهای دیگر کشور در حوادث پانزدهم خرداد سال ۱۳۴۲ در برابر ظلم و خیانت رژیم پهلوی، و استمرار مبارزه آنان تا سرنگونی حکومت شاهنشاهی در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ ماهیت بسیجی دارد.
این بسیج شدنها و قیام های معنوی مردمی، همواره خواب راحت ستمگران قدرتمند را آشفته ساخته است. مبارزه حق با باطل بر شدت کینه توزی های دشمنان اسلام – بویژه دشمنان انقلاب اسلامی و دستاوردهای آن – در عصر حاضر افزوده است. انقلاب اسلامی ایران، مستکبران جهان را سخت به وحشت افکنده، و آنان را به تکاپو واداشته، تا چندین نوبت کودتا و حمله نظامی مستقیم و انواع محاصره ها و در نهایت تحمیل جنگ به دست رژیم عراق برای براندازی نظام نوپای ایران را بیازمایند؛ ولی به یمن عنایت همیشگی حضرت حق و بیداری و هدایت امام راحل، بسیج ملت همیشه زنده، با استفاده از امکانات کشور، توانست مستکبران جهانی را – که با تمام قوا برای حمایت از رژیم عراق متحد شده بودند – به زانو درآورد، و ملت را مانند اولیای خدا آبرو بخشد.
مراد حضرت امام (س) از بسیج، فراتر و جامعتر از معانی مذکور در لغتنامه هاست، و حتی با درک اغلب مردم از بسیج به عنوان نهادی رزمی متفاوت است.
در اندیشه حضرت امام (س) بسیج یک نهادی است اجتماعی با ابعاد متعدد. در این نگرش، بسیج دیگر صرفاً سازمانی نظامی نیست که فقط در زمان جنگ و برای دفاع در مقابل دشمن شکل گرفته باشد، بلکه نهادی است وسیع و پاسخگوی نیازهای اساسی و حیاتی جامعه؛ و با اجزای دیگر نظام، چنان هماهنگی و پیوندی دارد که انفصال آن جز با انحلال جامعه اسلامی متصور نیست.
اگر بسیج را نهادی منسجم محسوب کنیم که در مقطع زمانی معینی، به ضرورتی اجتماعی پا به عرصه وجود نهاده است، طبیعی است که با رفع ضرورت، جایی برای دوام و بقای آن باقی نمی ماند، حتی اگر مشکل و مسأله ای که بسیج برای پاسخگویی به آن تشکیل شده است، مسأله ای اقتصادی یا فرهنگی باشد.
بسیج، در صورتی می تواند نهادی جامع و شامل جهات متعدد و پایدار شناخته شود که نیازهای دائمی و باورها و ارزش های فرهنگی پدیدآورنده آن به روشنی تعریف شوند؛ این نیازها ممکن است اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و یا نظامی باشند. همچنان که هر فرد، خانواده یا گروهی همزمان به نیازهای متعدد زیستی، تربیتی، آموزشی، اخلاقی، اقتصادی، سیاسی، دفاعی پاسخ می گوید، نهاد بسیج نیز کارکردهای گوناگون دارد و به نیازهای متعدد پاسخ می دهد؛ چنانکه در تثبیت ابعاد سیاسی – اجتماعی نظام و در دفاع هشت ساله، در برابر دشمنان نقش مؤثر خود را ایفا کرد.
حیثیت امروز نظام، تا حدّ زیادی مدیون بسیج و حضور همه جانبه مردم در آن بوده است.
حتی تصاحب قدرت جهانی اسلامی با بسیج همه جانبه و فراگیر در جهان میسر خواهد بود. به گفته امام راحل، این امر شدنی است و باید به دنبال تحقق آن بود.
سابقه بسیج در منظر امام گویای این مطلب است که ملت ها در قرون و اعصار به دعوت رهبران الهی، بسیج [۶] شده اند تا دین خدا را زنده نگه دارند. بسیج ملت ها، اعتقادی، سیاسی یا نظامی یا اجتماعی – اقتصادی یا جامع همه این صفات بوده است. وجه مشترک همه این ها سرنگونی ظلم و سلطه طاغوت و برقراری خداپرستی و عدالت در بین انسان ها بوده است. به طوری که در یک صف، بسیج و انسجام مردم و تجهیز امکانات آنان و هدایت بسیج کننده قرار داشت و در صف دیگر ظلم ظالمان و قدرت طاغوت ها. اولیای خدا همواره بسیج امت ها را به سمت معرفت و نورانیت هدایت کرده اند و آثار آن، رشد معنوی و مادی انسان ها بوده است. در حالی که طاغوت ها و زورمداران هر عصر کوشیده اند ملت ها را با ارعاب و تطمیع بسیج کنند و وسیله نیل به اهداف شیطانی خود سازند؛ با توجه به آنچه بیان شد، مفهوم بسیج در کلام امام در حیطه های سه گانه ذیل قابل طرح است:
۱. در قلمرو اجتماعی
مفهوم بسیج در این قلمرو، همان هدایت مردم و امکانات آنان در جهت اجرای احکام است. البته در این میان، تحول مردم نقش مؤثری دارد. بسیج اجتماعی در جریان این تحول، زمینه ساز بسیج همه جانبه برای سقوط رژیم شاه، حمایت از کشاورزان در ابتدای انقلاب، رویارویی در مقابل تجاوز گسترده رژیم عراق در جنگ تحمیلی، و حمایت از اصول و مبانی جمهوری اسلامی – بویژه از طریق راهپیمایی ها – شده است. حضرت امام حتی ضرورت تشکیل بسیج بیست میلیونی را برای دفاع از کشور، و بسیج صد میلیونی جهانی را برای دفاع از اسلام گوشزد کرده اند. بنابراین، اگر بسیج را با امت اسلام و متن مردم یکی محسوب کنیم، از حقیقت دور نشده ایم. حضرت امام می فرمایند:
«شما اگر مردم نبودند، نمی توانستید این جنگ را اداره بکنید، این شک ندارد. مردم اداره کردند؛ یعنی این سپاه، مردمند؛ این بسیجیها، مردمند؛ ارتش هم امروز، مردم است».[۷]
۲. در قلمرو عبادی – سیاسی
امام راحل از نشستها و اجتماعهای عبادی – سیاسی مردم سخن گفته، و نماز جماعات و جمعه را اولین انسجام و بسیج مردمی دانسته، و اوج آن را در حج، کنگره عظیم عبادی – سیاسی مسلمانان معرفی نموده و حتی با اعلام برائت از مشرکین، به دنبال آزادسازی انرژی متراکم جهان اسلام بوده است.
بنابراین، انسجام عبادی مسلمانان در مساجد و نماز جمعه ها و کنگره بزرگ حج را مفهوم دیگر قلمرو کارکردی بسیج می دانند:
«مساجد، بهترین سنگرها و جمعه و جماعات، مناسب ترین میدان تشکل و بیان مصالح مسلمین می باشند».[۸]
۳. در قلمرو عشق و عرفان
امام راحل بسیج را در قلمرو عشق و عرفان توصیف کرده، و ویژگیهای فطری نابی برای آن قائل شده اند. دارندگان این نوع نگرش، برای کسب رضایت معبود، آغوش خود را برای هر خطری باز می کنند و به پیشواز شهادت می روند. این دیدگاه، ما را به حقیقت حقّه، بسیار نزدیک می سازد. آثار خجسته آن در جبهه های دفاع مقدس عیان گردید و بسیجیان لبریز از عشق، یک شبه ره صد ساله پیمودند؛ و در وصایای مانده از خودشان، برادران و خواهران دینی خود را به پیوستن به این قافله فراخواندند.
« بسیج شجره طیبه و درخت تناور و پر ثمری است که شکوفه های آن بوی بهار وصل و طراوت یقین و حدیث عشق می دهد. بسیج مدرسه عشق و مکتب شاهدان و شهیدان گمنامی است که پیروانش بر گلدسته های رفیع آن، اذان شهادت و رشادت سر داده اند. بسیج میقات پابرهنگان و معراج اندیشه پاک اسلامی است که تربیت یافتگان آن، نام و نشان در گمنامی و بی نشانی گرفته اند. بسیج لشکر مخلص خداست که دفتر تشکل آن را همه مجاهدان از اولین تا آخرین امضا نموده اند.
من همواره به خلوص و صفای بسیجیان غبطه می خورم و از خدا می خواهم تا با بسیجیانم محشور گرداند، چرا که در این دنیا افتخارم این است که خود بسیجی ام». (صحیفه امام؛ ج ۲۱، ص ۱۹۴.)
ثبت دیدگاه