خاطره شهید اباصلت سهرابی
همسر شهید می گفت: شهید اباصلت بسیار خوش اخلاق بود. در کارهای خانه به من کمک می کرد. بسیار اهل هیئت و مسجد بود.
زمان انقلاب وقتی تظاهرات را در تلویزیون نشان می دادند، طاقت نمی آورد و گریه می کرد.
مدام در راهپیمایی ها شرکت می کرد و عکس امام را هم در دستش می گرفت، و می گفت که من اگر در این تظاهرات و راهپیمایی شرکت نکنم طاقت نمی آورم.
شب ها اعلامیه پخش می کردند روی دیوارها شعار می نوشتند و به خاطر همین هم دوبار دستگیر شده بودند. من خبر نداشتم تا این که شب به خانه نیامد و نزدیک صبح بود که آمد. وقتی از ایشان پرسیدم که دیشب کجا بودید گفتند که دیروز دستگیرم کرده بودند.
چون تنها فرزند پسر بود بسیار عزیز بود. مادرش می گفت خدا او را با نذر و نیاز به ما داده است.
یک روز صبح که از خواب بیدار شد، حمام رفت و اصلاح کرد. یک نگاهی به بچه ها انداخت با حالت خاصی هم نگاه کرد و رفت و گفت که اگر دیر کردم نگران نباشید. به دیدار پدر و مادرش رفته بود. بعد از آنجا هم به دیدار خواهرانش رفته بود و به آنها گفته بود که امروز بیرون نروید شلوغ است. درست همان روز به شهادت رسیده بود.
شهید بزرگوار در تاریخ ۱۴ آذر ماه ۱۳۵۷ به فیض شهادت نائل امد.
روحش شاد و یادش گرامی باد
ثبت دیدگاه