محمدصادق هم عاشق شهادت بود و جهاد بود. لحظهای آرام و قرار نداشت. مثل کبوتری سفید که سعی دارد در آسمان آبی حریت پرواز کند. در عملیات فتح المبین و بیت المقدس شرکت کرد و در همین عملیات نیز به سوی خدا پرکشید.
در دوره راهنمایی که زیر نظر آیت الله موسوی اردبیلی درس میخواند، ساواکیها پی برده بودند که اینها دارند یک سری فعالیتهایی میکنند. به همین خاطر خیلی اذیتش کردند. خودش نقل میکرد که مرا وادار کردند که سیگار بکشیم اما من هرگز زیر بار خواستهی آنها نرفتم.به راستی او صادق و خدا دوست بود و زندگیاش به سعادت و عاقبتش به شهادت ختم شد
راوی: پدر شهید( امام جمعه فقید) شهید محمدصادق موسوی
ثبت دیدگاه