سلام
خدمت پدر و مادر عزیزم و برادران ارجمند و خواهر گرامی ام
سلام بر پدرم. پدرعزیز تراز جانم که با حاصل دسترنج خود مرا بزرگ کرد و با مکتبی آشنایم ساخت که بهترین مکتب بود و به راهی هدایتم کرد که راه انسانیت و شرف و عزت بود….
سلام بر مادرم، مادری که بعد از خدا، مهربانترین و دلسوزترین موجود برایم بود و هست.
سلام گرم و صمیمانه من بر شما باد…
و سلام بر برادران عزیزم که همه شان برایم و بر همدیگر مهربان و دلسوزند… و برای والدینم یار و غمخوار و سلام بر یگانه خواهر دلبندم که از صمیم قلب دوستش دارم… و بالاخره سلام من بر همه قوم و خویشان و دوستان و آشنایان.
والدین گرامی درتاریخ جمعه ۵۹/۱۰/۱۲ یک تلگراف از اهوازبرایتان فرستادم. امیدوارم رسیده باشد. از جانب من هیچ نگرانی نداشته باشید. فقط و فقط به خدا و اسلام فکرکنید که غیر ازاین ها به هرچه و هرچیز دیگر که به غیر از راه خدا باشد، فکر کردن و ناراحت شدن شرک است. من سفارش می کنم به شما که امام را، امام را، امام را… دعا کنید و از خدا بخواهید که به امام مان طول عمر و صحت بدن عنایت بفرماید و دشمنانش را چه در داخل کشور وچه در خارج بود به زودی زود ذلیل و نابود بگرداندان شاالله.
پدر و مادر عزیز ازروزاعزام مان تا به امروز۲۰/۱۰/۵۹ در جبهه دارخوئین- مارد هستیم وهیچ ناراحت نباشید چون ما بسیار راحت هستیم و این یک حقیقت است که چون اجباری در{آمدن} ما به جبهه نبوده و ما خود به جنگ آمدیم و ازلحاظ غذا تامین هستیم.
خداوند یار و یاور ملت مسلمان ایران باشد که واقعاً با ایثارهای مالی خود چه غذا و چه پوشاک و پتو… همه رزمندگان درجبهه را یاری می کند.
پدرومادر گرامی، امیدوارم دراین فاصله که من به جبهه آمده ام، برادرعزیزم، جلال جان، به زنجان آمده باشد و لیکن اگر نیامده هیچ از جانب او ناراحت نباشید. به هرحال تنها فرزندان شما نیستند که دارند جنگ می کنند. هزاران هزار جوان که هر کدام فرزند یک خانواده ای و پدر و مادری هستند در جبهه ها جهاد می کنند و و برای شما نیست و برای هر خانواده ای است که که صبر و استقامت داشته باشند و اگر احیانا فرزندان شان شهید می شوند هیچگونه ناراحتی به خود راه ندهند… زیرا مگر نه این است که مکتب مان اسلام و راهمان حق است و از طرف خدا آمده ایم و به سویش خواهیم رفت و روز محشری هست و حساب کتابی در کار است . معاد و تمام پیامبران ونبوت و امامان و فقها و خمینی ها برای هدایت ما به راه الله آمده اند. امامت و مگر نه این ست که هر روز چندین بار شعار لا اله الا الله را در عبارات خود به عنوان پایه و اساس مکتب مان یاد می کنیم و با این شعار به تمامی اله ها پشت پا می زنیم و تمام چیز را برای خدا می خواهیم (توحید) و مگرنه ایست که همه ما ازظلم شاه و هر که در سیر ظلم است باید مقابله کنیم تا عدالت برقرارگردد .(عدل)که همه این ۵ اصل جزاصول این ماست و وقتی که اصول دین می گوئیم یعنی یک فرد مسلمان باید که به طور کامل به اصول دین اعتقاد داشته باشد و در مسیرآن حرکت کند و عمل نماید. پس ما را چه پس از کشته شدن. البته : ما نه برای بیخودی کشته شدن آمده ایم. بلکه درمسیر تحقق بخشیدن به جمهوری اسلامی در تمامی ممالک اسلامی حرکت می کنیم و در این مسیر کسانی که جمهوری اسلامی (حکومت الله) برای شان ضرر دارد و منافع شان درخطراست.امثال صدام… در مقابل جمهوری اسلامی ایران خواهند ایستاد که باید ما هم که داعیه مسلمان بودن را داریم، کفرو کافر را از بین ببریم ان شاالله. واگر در این راه کشته شدیم؛ شهیدیم و این بزرگترین آرزوی هر مسلمان واقعی است
و باید تمامی وابستگان شهید از پدرو مادر و برادر و خواهر گرفته تا فامیل ها و دوستان باید که دنباله رو راه شهیدان باشند.
خیلی برایتان دردسر دادم.
راستی یک چیز بگویم تا بخندید.آب و هوای اینجا(سلمانیه) و خوزستان کلا رطوبی است و اکثرغذاهایی که می خوریم غذاهای سرد از قبیل برنج و ماست و کمپوت لوبیا است. همچنین یک مقدار ترس از خوردن خمپاره، میزان ادرارها را زیاد کرده به طوری که اکثریت بچه ها و (حتی خود من ۲ بار) ادرارخودرا نمیتواند نگه دارند و شب ها خلاصه… میکند ومجبوریم چون شهر دور است دررودخانه کارون شنا کنیم و روزها اقلا ۱۰ بار به توالت برویم وموقعی که ادرارمی گیرد خود را باید زود به توالت رساند…
راستی پدر و مادر قدر هر چیز را انسان باید به موقع راحتی بداند. در اینجا حتی به توالت رفتن خود دردسر بزرگی است. وضو گرفتن و آب آوردن برای خوردن و ظرف شستن و لباس شستن و هر چیز دیگری به سختی انجام می گیرد ولی راستش را بخواهید عبادت کردن و نمازخواندن و دعای کمیل خواندن و با خدا مناجات کردن در اینجا یک حال دیگری دارد.
انسان خدا را با چشم دل بخوبی میبیند و هر چه بیشتربه خدا نزدیکتر می شود.
امید وارم خداوند به ما توفیق دهد تا همیشه و هر وقت دریاد او باشیم و جزمفلحان شویم دیگر مزاحمتان نمیشوم.
در نمازها دعایمان کنید و امام را مخصوصاً ازیاد نبرید. صبر داشته باشید. ما هم ان شاالله می آئیم ولیکن منتظرم نباشید و چون امکانات کم است نمیتوانیم با شما زود زود تماس بگیریم. اگرجلال جان آمد سلام را به او برسانید و از عوض من از او دیده بوسی فرمائید. ان شاالله
پیروزی نزدیک است و امیدواریم به زودی زود به این جنگ با توجه خداوند به اتمام برسانیم وهمه باهم به کربلا و نجف برویم. ان شاالله.
دیگرعرضی ندارم جز سلامتی شما و صبر شما و شادی شما
فرزند حقیرتان جلیل امانی
۵۹/۱۰/۲۰
ایستاده از راست نفر دوم شهید جلیل امانی اختصار
ثبت دیدگاه