شهید حاج حسین محمدی در ۱۸ آبان ۱۳۴۵ در خانواده ای متوسط و مذهبی به دنیا آمد. اولین دیدار ما در مزار شهدا بود. در دوم تیر سال ۶۶ با او ازدواج کردم. او که همانند دیگر برادرانم مرد جنگ بود. از خودگذشتگی و فداکار بودن و مذهبی بودن ایشان، یکی از دلایل اصلی من برای انتخاب او برای ازدواج بود. آشنایی با این انسان نمونه یکی از اتفاقات خوب زندگی من بود در تمام مشکلات و سختی ها.
شاید اگر کسی فقط یکبار با او برخورد داشت بخوبی از او یاد می کند. به قدری که خوش اخلاق و خوش سیرت بود.
ما در تمام سختی ها و مکلات کنار هم بودیم و همیشه سعی ی کردیم درمان دردهای یکدیگر باشیم. مهربانی او نه تنها در دلش بلکه همیشه در صورتش هم نمایان بود. همیشه به این علاقه داشت که دردی از دیگران دوا کند. فقط کافی بود کسی از او کمک بخواهد با تمام وجود کمک می کرد.
برخورد او حتی با کودکان هم فوق العاده بود. همیشه به آن ها ارزش و اهمیت می داد. با آنها به مهربانی و خوش رویی برخورد می کرد.
با آن ها بازی و شوخی می کرد. ۴۰ روز از ازدواجمان می گذشت که به جبهه رفت. همیشه دلواپس و نگران او بودم. شاید تنهایی آزارم می داد ولی به او چیزی نمی گفتم و گلایه نمی کردم.
چون شرط اول ایشان برای ازدواج، رفتن به جبهه بود.
وقتی خداوند پس از سال ها به ما فرزندی عطا کرد بسیار شکرگزار خداوند بود. با دقت و خوش رویی به تربیت دخترش مرضیه اهمیت می داد. هیچ گاه با مرضیه بدرفتاری نمی کرد.
حسین، دوستدار اهل بیت بود. او در جنگ مجروح شده و جانباز بود. خاضع و فروتن بود و پس از جنگ هیچ توقعی از مردم و دولت نداشت و تمام ناملایمات را با جان و دل تحمل می کرد.
گاهی شعرهایی از جنگ می خواند و یاد دوران دفاع مقدس می کرد.
راوی: همسر شهید
گزیده ای از وصیت نامه شهید حسین محمدی
امام می گویند عالم محضر خداست. در محضر خدا معصیت نکنید.
اگر شما جوانان راه و خط خدا را بگیرید هیچ وقت سقوط نمی کنید. پرچمی که در روز عاشورا برافراشته شد آخرش ختم شد به ۲ رکعت نماز. آن پرچم و دو رکعت نماز امام حسین باید محکم و استوار زیر پرچم ولایت برافراشته شود. برای بار دوم می گویم اگر راه و خط خدا را بگیرید هیچ وقت سقوط نمی کنید.
من هیچ چیز در این دنیا ندارم. همه چیز من خداست. من همیشه شاکر خدا هستم و به شما توصیه می کنم که در هر لحظه شکرگزار خدا باشید. من نیز همواره مانند امام(ره) در تخت بیمارستان به یاد خدا هستم و از خداوند می خواهمتحمل این بیماری را به من بدهد.
ثبت دیدگاه