حدیث روز
امام علی (ع) می فرماید : هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬ خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

شنبه, ۱۷ شهریور , ۱۴۰۳ ساعت تعداد کل نوشته ها : 6324 تعداد نوشته های امروز : 1 تعداد دیدگاهها : 363×
روحانی شهید سید رشید موسوی
4

زندگینامه روحانی شهید سید رشید موسوی شهید بزرگوار سید رشید موسوی فرزند سید مشهود در تاریخ ۱۷ مرداد ماه ۱۳۲۶ در روستای خره گل از توابع استان زنجان در یک خانواده کاملا مذهبی دیده به جهان گشود. پدر بزرگوارش فردی سرشناس و شیخ محل بود. لذا در تربیت فرزندانش کاملا مسائل را مراعات می کرد […]

پ
پ

زندگینامه روحانی شهید سید رشید موسوی

شهید بزرگوار سید رشید موسوی فرزند سید مشهود در تاریخ ۱۷ مرداد ماه ۱۳۲۶ در روستای خره گل از توابع استان زنجان در یک خانواده کاملا مذهبی دیده به جهان گشود. پدر بزرگوارش فردی سرشناس و شیخ محل بود. لذا در تربیت فرزندانش کاملا مسائل را مراعات می کرد تا آنها نیز افرادی مومن و متقی به بار بیایند. شهید سید رشید موسوی تحصیلات ابتدایی را در زنجان گذراند و برای فراگیری علوم دینی وارد حوزه نجف اشرف شد و تحصیلات تکمیلی را در آنجا سپری نمود. با ورود حضرت امام خمینی (ره) به ایران، ایشان نیز از عراق به ایران آمدند و در وزارت امور خارجه مشغول به خدمت شدند. ایشان ۴ سال کاردار سفارت ایران در ساحل عاج بودند. مدتی در لبنان و ترکیه در سفارت خانه مشغول بودند و در اواخر به عنوان معاون فرهنگی وزارت خارجه منصوب شدند و از طریق دفتر مجلس شورای اسلامی به مناطق جنگی عازم بودند که هواپیمای حامل ایشان در تاریخ اول اسفند ماه ۱۳۶۴ در منطقه ی عملیاتی جنوب کشور مورد اصابت موشک هواپیماهای عراق قرار گرفت و سقوط نمود. در نتیجه ایشان به همراه دیگر دوستانش به فیض عظیم شهادت نائل آمدند. پیکر پاک شهید بعد از تشییع در بهشت زهرای تهران و در جوار دیگر شهیدان به خون خفته انقلاب اسلامی به خاک سپرده شد.
روحش شاد و یادش گرامی

خاطره

۱. سید جلیل القدر سید رشید موسوی چون از دوران کودکی زیر سایه پدر مومن و متعهد رشد نمود. لذا از همان دوران در تهذیب و تزکیه نفس کوشیده بود و فردی مومن و مذهبی و ملبس به لباس روحانی بود و از درون هم روحانی بود. بعد از پیوزی انقلاب اسلامی ایشان از عراق به ایران آمدند و تا آخرین لحظه عمر شریفشان در خدمت به انقلاب و اسلام از هیچ کوششی دریغ نکردند. چه بسا در مواقعی تمام وقت در محل کارشان بودند و اصلا خستگی و ناراحتی در چهره ایشان هویدا نبود. همچنین ایشان نسبت به تربیت فرزندان خیلی دقت می نمود و سفارش اکید می کرد که فرزندانش همیشه خدا را شاهد و ناظر بر اعمال بدانند و کارهایشان را به خاطر رضای خدا انجام دهند و درس بخوانند تا فرد مفیدی برای جامعه و انقلاب باشند. الحمدلله فرزندان هم این نصایح پدر را سرلوحه قرار دادند. مخصوصا بعد از شهادت ایشان بیشتر کوشیدند تا رهرو این شهید باشند و شکرخدا در این راه نیز موفق شدند و هر کدام از فرزندان دارای تحصیلات عالی هستند و در خدمت انقلاب و مردم هستند.
راوی همسر شهید

۲. ده سال بیشتر نداشتم و آخرین فرزند خانواده بودم که در حادثه دلخراش تصادفی مادرم را از دست دادم. ومن و پدرم و سه برادر و خواهرم همه در سوگ مادر مهربان سخت افسرده بودیم. روزی پدرم به من و خواهرم گفت شما باید جای مادرتان را بگیرید و امروز غذایی درست کنید. من و خواهرم که تا آن زمان غذایی درست نکرده بودیم با نگرانی به طرف آشپزخانه رفتیم و با زحمت بسیار شروع به درست کردن غذا کردیم. خلاصه با تمام سختیها غذایی مهیا شده سفره را آماده کردیم و همگی دور آن نشستیم. وقتی شروع به خوردن کردیم تازه متوجه شدیم که غذا چقدر شور است و قابل خوردن نیست و خورشت قورمه سبزی ماند. نه تنها گوشت و لوبیا ندارد، تنها یک سبزی پخته شده ای بیش نیست. با این حال پدرم با اشتهای تمام شروع به غذا خوردن نمود ولی برادرانم از خوردن غذا امتناع نمودند. من و خواهرم به شدتی ناراحت شده بودیم که اتاق را ترک و شروع به گریه نمودیم. در آن زمان بود که احساس می کردم که نیاز بسیار شدیدی به مادرم داشتم. در آن لحظه پدرم مرا در آغوش گرفته و مرا به شدت دلداری داد و با سخنانش مرا راهنمایی نمود. ما بدین ترتیب نتوانستیم از عهده کارهای منزل و اداره برآییم.
در همان سال بود که پدرم نیز به فیض عظیم شهادت نائل آمد و ما دیگر تنهای تنها شدیم. و من هرگز خاطرات پدرم را که چگونه مرا دلداری و راهنمایی می نمود را فراموش نمی کنم . زیرا با حرفهای پدرم بود که ما توانستیم تا بدین جا پیشرفت کنیم.
راوی فرزند شهید

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.