حدیث روز
امام علی (ع) می فرماید : هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬ خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

جمعه, ۲۷ مهر , ۱۴۰۳ ساعت تعداد کل نوشته ها : 6343 تعداد نوشته های امروز : 0 تعداد دیدگاهها : 363×
جنگ چگونه تحمیل شد؟
3
جنگ رسمی میان ایران و عراق با تهاجم گسترده ی نیروی هوایی ارتش عراق در ۱۳۵۹/۶/۳۱ آغاز شد و سپس نیروی زمینی ارتش عراق، تجاوز سراسری خود را از شمال قصر شیرین تا خرمشهر آغاز کرد.

جنگ رسمی میان ایران و عراق با تهاجم گسترده ی نیروی هوایی ارتش عراق در ۱۳۵۹/۶/۳۱ آغاز شد و سپس نیروی زمینی ارتش عراق، تجاوز سراسری خود را از شمال قصر شیرین تا خرمشهر آغاز کرد. عراق هجوم سراسری خود را در ساعت ۱۴ روز ۳۱ شهریور با حملات هوایی آغاز کرد و ظرف چند […]

پ
پ

جنگ رسمی میان ایران و عراق با تهاجم گسترده ی نیروی هوایی ارتش عراق در ۱۳۵۹/۶/۳۱ آغاز شد و سپس نیروی زمینی ارتش عراق، تجاوز سراسری خود را از شمال قصر شیرین تا خرمشهر آغاز کرد. عراق هجوم سراسری خود را در ساعت ۱۴ روز ۳۱ شهریور با حملات هوایی آغاز کرد و ظرف چند ساعت ۱۹ منطقه ی مهم از جمله فرودگاه های کشور را مورد هدف قرار داد و بدین ترتیب جنگی هشت ساله بر ملت و دولت ایران تحمیل شد که تازه از بند رژیم ستم شاهی آزاد گشته بودند. حضرت امام (ره) در این باره فرمودند: این حکومت فاسد [عراق ] به اسم این که شما ملت ایران مجوس هستید و فارس هستید و این جرمی است که شما فارس هستید و به اسم عربیت و سردار قادسیه بودن، هجوم کرد به این کشور ما و کشور ما هیچ وقت بنا نداشتیم و نداریم که به کشوری هجوم کنیم، لکن بعد از آن که به ما هجوم کردند، دفاع یک امری است که هم شرعا واجب است بر همه و هم عقلا صحیفه نور، جلد ۱۶، ص (۲۳۳)
با بررسی وضعیت داخلی و خارجی دو کشور ایران و عراق در زمان آغاز جنگ می توان به روشنی دریافت که شرایط حاکم تماما به نفع عراق و علیه ایران بود. ظهور حکومت مستقل جمهوری اسلامی در ایران که شعار آن نه غربی و نه شرقی بود، نمی توانست از نظر قدرتهای غرب و شرق خصوصا دو ابرقدرت آن زمان آمریکا و شوروی مطلوب باشد. بنابراین با پیروزی انقلاب اسلامی توطئه های فراوانی برای سرنگونی آن تدارک دیده شد که یکی از آنها جنگ بود عراق به عنوان نماینده ی قدرتهای استعماری مورد حمایت کامل غرب بود در حالی که ایران تقریبا در یک انزوای بین المللی قرار گرفته بود.

باز هم جزایر سه گانه
در اوایل سال ۱۳۵۹ مقارن با اعلام قطع رابطه ی ایران و آمریکا که به محاصره ی اقتصادی جمهوری اسلامی ایران منجر شد، درگیری های عراق با ایران وارد مرحله ی جدیدی شد و صدام عملا به ایجاد شرایط جنگی آشکار دست زد.
در تاریخ ۱۳۵۹/۱/۱۸ تنها یک روز قبل از اعلام وضعیت رابطه ی ایران با آمریکا صدام رئیس جمهور عراق اعلام کرد که ایران باید از سه جزیره ی تنب بزرگ تنب کوچک و ابوموسی خارج شود.
عراق در روزهای ۱۸ الی ۲۳ فروردین ماه ۱۳۵۹ در مناطق مختلف مرزی به اجرای آتش خمپاره و توپخانه اقدام کرد و با هلی کوپتر و هواپیما به حملات نسبتا سنگینی دست زد و درگیری های قابل ملاحظه ای ایجاد کرد. وخامت اوضاع به حدی بود که برخی نشریات غربی مناقشات دو کشور را در آستانه ی شروع یک جنگ کامل خواندند. در این خصوص و به دنبال اظهارات مقامات عراقی نباید از اظهار نظرهای مقامات آمریکایی در کاخ سفید غافل شد نشریه ی دیلی اکسپرس چاپ انگلستان در تاریخ ۱۱ آوریل ۱۹۸۰ به نقل از یکی از مقامات کاخ سفید می نویسد: آمریکا به بررسی عملیات احتمالی نظامی از قبیل محاصره ی دریایی و هوایی ایران و جنگ در بیابان پرداخته
است.
در همین ایام عراق، علاوه بر ادامه و تشدید درگیری مرزی با ایران، در برخی از شهرهای مرزی از جمله خرمشهر، توسط عوامل خود مبادرت به بمب گذاری و خراب کاری نمود. شرایط و وضعیت جدید کشور را تا آستانه ی جنگ پیش برد دو حالت جنگی اعلام شده توسط عراق نوعی فشار سیاسی و نظامی به انقلاب در جهت خواست آمریکا بود. هر چند آمریکا خود نیز به اظهاراتی تهدید آمیز می پرداخت اما هنوز به حل و فصل مطلوب مسئله ی گروگان ها امید داشت آمریکا از سویی به تحولات داخلی ایران مسئله ی بنی صدر و لیبرال ها امیدوار بود و از سویی دیگر راه هایی چون حمله به طبس کودتای نوژه و… را در سر می پروراند.
امید به کودتای نقاب
به شهادت رساندن آیت الله صدر و خواهرش بنت الهدی در این اوضاع و احوال، نشانه ی ورود صدام به مرحله ی تازه ای در کینه توزی و دشمنی با انقلاب اسلامی ایران و خراب کردن پل های بازگشت به هر گونه حل مسالمت آمیز اختلافات فیمابین بود. دولت آمریکا پس از عدم حصول نتیجه ی لازم و مطلوب از تشدید فشارهای داخلی و خارجی به جمهوری اسلامی به ویژه پس از شکست عملیات نظامی ،طبس کودتای نقاب را که از مدت ها قبل طرح ریزی شده بود به مرحله ی اجرا گذاشت. بنابه اطلاعات واصله آمریکایی ها پس از ماجرای طبس طرح کودتا و جنگ را بررسی کرده و بنابه دلایلی کودتا را در اولویت قرار می دهند. مقدم داشتن کودتا بر جنگ علاوه بر این که زمان بیشتری را برای آمادگی در اختیار عراق قرار می،داد، مزایای دیگری نیز به همراه داشت و آن این که اگر کودتا موفق می شد، وقوع جنگ منتفی و مقصود آمریکا سریع تر و بهتر حاصل می شد و اگر کودتا شکست می خورد به دلیل بالا رفتن بی اعتمادی نسبت به نیروهای ارتش، زمینه ی مناسب تری برای آغاز جنگ فراهم می گردید.

“هم زمان با کودتا عراق در بیست منطقه ی مرزی درگیری ایجاد کرده و اوضاع را به گونه ای متشنج کرد که نظرها از داخل به مسائل مرزی معطوف شود. متعاقب شکست کودتا، صدام مجددا برای آغاز جنگ اعلام آمادگی کرد. وی در یکی از سخنرانی های خود چنین گفت اینکه برای استرداد سه جزیرهی واقع در خلیج (فارس) که توسط شاه اشغال شده است، توانایی نظامی لازم را داریم. هرگز از زمان اشغال این سه جزیره ساکت ننشسته ایم و پیوسته از نظر نظامی و اقتصادی برای پس گرفتن سه جزیره ی مذکور، آمادگی داشته ایم.”  واگذاری نقش جدید به عراق به منظور وادار کردن ایران به پذیرش خواسته ها و نظریات آمریکا موجب گردید تا عراق بلافاصله پس از شکست کود تا مقدمات لازم را با انتقال نیرو به نوار مرزی فراهم سازد.

مسلح تا بن دندان
دولت عراق بر اساس این باور که توازن نظامی به نفع این کشور تغییر کرده و تمامی عوامل از جمله اوضاع ،ایران شرایط منطقه و مناسبات بین المللی به تحقق اهداف حاکمان بغداد کمک خواهد کرد، در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ پس ، از آن که قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر در تاریخ ۱۷ سپتامبر ۱۹۸۰ ۲۶) شهریور (۵۹ از سوی صدام حسین لغو و تسلط کامل عراق بر آبراه اروند اعلام گردید، تهاجم سراسری خود را از هوا، دریا و زمین به خاک جمهوری اسلامی ایران آغاز کرد. استعداد زمینی عراق در آغاز تهاجم بالغ بر ۴۸ یگان میشد که عبارت بود از ۱۲ لشگر شامل ۵ لشگر پیاده ۵ لشگر زرهی ۲ لشگر مکانیزه و همچنین ۱۵ تیپ مستقل شامل ۱۰ تیپ پیاده ۱ تیپ زرهی ۱ تیپ مکانیزه و ۳ تیپ نیروهای مخصوص به اضافه ی تیپ ۱۰ گارد جمهوری و نیز نیروهای گارد مرزی که شامل ۲۰ تیپ مرزی می شد. ماشین نظامی عراق با بهره مندی کامل از تجهیزاتی نظیر ۸۰۰ قبضه ،توپ ۵۴۰۰ دستگاه تانک و نفربر ۴۰۰ قبضه توپ ضدهوایی ۳۶۶ فروند هواپیما و ۴۰۰ فروند هلی کوپتر از آمادگی عملیاتی مناسبی برخوردار بود.
اهداف سیاسی و ارضی رژیم بعثی

دولت عراق در تجاوز به ایران اهداف ارضی و سیاسی را تواما دنبال می کرد. برقراری حاکمیت مطلق بر اروندرود تصرف قسمتی از اراضی ایران واقع در جبهه ی ،مرکزی تجزیه ی استان خوزستان ایران و استرداد جزایر سه گانه ی ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک، اهداف ارضی و مرزی عراق بود. سرنگون ساختن دولت جمهوری اسلامی ایران عهده دار شدن ژاندارمی خلیج فارس و رهبری جهان عرب نیز از جمله اهداف سیاسی دولت عراق به شمار میرفت که به بررسی مختصر هر یک از این اهداف می پردازیم.
برقراری حاکمیت مطلق بر اروندرود

یکی از اختلافات عمده ی ایران و عراق به مرز مشترک دو کشور در اروندرود مربوط می.شود دولت عراق همواره ادعا می کرد که اروندرود متعلق به آن کشور است و در مقابل دولت ایران معتقد بود که اروندرود یک رودخانه مرزی و قابل کشتی رانی است.
تصرف قسمتی از اراضی ایران
دولت عراق علاوه بر اروندرود در قسمت های شمالی مرز بین دو کشور نیز به سرزمین ایران چشم طمع داشت. دولت عراق اراضی ای را که ادعا می کرد بر طبق موافقت نامه ی الجزایر ۱۹۷۵م باید به آن دولت مسترد می شد. با توسل به زور به اشغال خود درآورد. پس از اشغال اراضی مذکور یعنی مناطق سیف سعد زین القوس و میمک دولت عراق ادعا می کرد که ضرورت دفاع از “اراضی غصب شده” ایجاب می کند که اراضی بیشتری از خاک ایران به تصرف نیروهای عراقی درآید. ۱۲ روز بعد از این که عراق رسما اعلام کرد که تمام اراضی غصب شده را آزاد کرده است تجاوز گسترده ای را با ۱۲ لشگر در منطقه ای به طول ۵۵۰ کیلومتر به جمهوری اسلامی ایران آغاز کرد و معلوم شد ادعاهای توسعه طلبانه ی عراق بیش از آن چیزی است که در آغاز مطرح شده بود تنها پنج روز بعد از آغاز جنگ ۳۰ هزار کیلومتر مربع از اراضی ایران به اشغال نیروهای عراقی درآمد. در اندک مدتی ۱۰ شهر ایرانی ،خرمشهر سوسنگرد ،بستان ،مهران ،دهلران قصر ،شیرین ،هویزه، نفت ،شهر سومار و موسیان اشغال شد و همزمان با اشغال سرزمینهای ،ایران صدام حسین ادعای «حقوق» «ارضی» کرد که تا قبل از جنگ وجود نداشت.

تجزیه ی خوزستان ایران
پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران دولت عراق تلاش های گسترده ای را برای تجزیه ی استان جنوبی ایران، خوزستان آغاز کرد. مشکلات طبیعی ناشی یک انقلاب نوپا در تثبیت حکومت مرکزی و جهت گیری در راستای اهداف عالیه اش فرصت جدیدی برای دشمنان متخاصم نظام اسلامی ایران فراهم کرده بود تا نقشه های شوم خود را عملیاتی کنند. از همان روزهای نخست پیروزی انقلاب اسلامی ،جعل حقایق تاریخی مربوط به خوزستان که با چاپ فراوان نقشه های جغرافیایی جعلی که در آن بخش هایی از سرزمین ،ایران مانند خوزستان و بلوچستان از کشور تفکیک شده بود پی گرفته شد.و بغداد به صورت پایگاه جنبش های تجزیه طلبانه ی خوزستان درآمد.
ادعای استرداد جزایر سه گانه
هدف دیگر دولت عراق از تجاوز به ایران استرداد جزایر سه گانه ی ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک بود. مقامات مسئول عراقی بارها در سخنان خود به مسئله ی جزایر سه گانه اشاره کرده و خواستار استرداد آنها شدند. این اظهارات در شش ماه قبل از آغاز تجاوز عراق به ایران شتاب بیشتری گرفت و مقامات عراقی ضمن این که از ایران استرداد جزایر مذکور را می خواستند عراق را متعهد به بازپس گرفتن آنها می دانستند.
دولت عراق همزمان با تجاوز به ایران در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ طرحی نیز برای اشغال جزایر سه گانه تهیه کرده بود ولی فقط چند ساعت قبل از تجاوز به ،ایران از اجرای آن منصرف ،شد زیرا عمان امارات متحده ی عربی و عربستان به علت عدم امکان موفقیت طرح ،مذکور از همکاری با عراق خودداری کرده بودند. آنها اعتقاد داشتند که چون نیروی دریایی ایران آبهای اطراف را در کنترل خود دارد هر گونه حمله ای به جزایر مذکور خطرناک است.

فشار همه جانبه نظام جمهوری اسلامی

آمریکا و دولت های مرتجع منطقه از همان روزهای نخستین پیروزی انقلاب اسلامی احساس خطر کردند. مخصوصا تحقیر آمریکا با اشغال لانه جاسوسی و شکست طلسم شکست ناپذیری قدرتهای بزرگ باعث شد آمریکا علیه انقلاب اسلامی تدابیری اتخاذ کرده و ضمن حفظ موقعیت خود در هر منطقه زمینههای فشار بر نظام جمهوری اسلامی ایران را فراهم آورد بنابراین هدف عراق به عنوان عامل آمریکا در منطقه تنها آب راه اروندرود یا ادعای مالکیت جزایر سه گانه نبود؛ بلکه هدف اصلی جلوگیری از رشد و بالندگی نظام جمهوری اسلامی ایران بود.
ایفای نقش ژاندارم خلیج فارس
پیروزی انقلاب اسلامی ،ایران تعادل قوا را در منطقه ی خلیج فارس به نفع عراق تغییر داد. سقوط شاه که ژاندارم غرب در خلیج فارس بود. خلاء قدرت را در منطقه ی خلیج فارس به وجود آورد صدام حسین که رؤیای چنین نقشی را در سر می پروراند در صدد استفاده از این خلاء به وجود آمده در خلیج فارس بر آمد.
رهبری جهان عرب
صدام حسین رؤیای رهبری جهان عرب را در سر می پروراند. از نظر ایدئولوژیکی حزب بعث رسالت خود را ایجاد یک امپراطوری به رهبری خود می دانست و شعار این حزب یک ملت ،عرب، یک مأموریت ابدی بود. از نظر حزب بعث اعراب باوجود تقسیم به کشورهای مختلف همیشه ملت واحدی را تشکیل می داده اند و باید مرزهای بین کشورهای عربی از میان برداشته شده و اعراب مجددا ملت واحدی را تشکیل می دادند. رسالت تاریخی حزب بعث هم تحقق بخشیدن به این مسئله بود در این زمان مصر هم با امضای موافقت نامه ی کمپ دیوید نقش رهبری خود را در جهان عرب از دست داده بود و صدام حسین خود را برای پر کردن خلاء رهبری در جهان عرب شایسته می دید اما وی نیاز به حادثه ی مشابهی مانند ملی کردن کانال سوئز در سال ۱۹۵۵م داشت تا وی را رهبر جهان عرب کند تصرف خوزستان می توانست ضمن زدن ضربه ای مهلک به ایران عراق را به عنوان حامی دائمی و نیروی نظامی برجسته ی خلیج فارس و کشورهای عربی شبه جزیره مدافع وطن عربی معرفی کند.

منبع:www.military.ir

نخستین پایگاه مقالات نظامی فارسی تحت وب

 

 

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.