حدیث روز
امام علی (ع) می فرماید : هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬ خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

چهارشنبه, ۱۷ بهمن , ۱۴۰۳ ساعت تعداد کل نوشته ها : 6390 تعداد نوشته های امروز : 0 تعداد دیدگاهها : 363×
افطاری بعد از نماز
1

تازه از سرکار برگشته بود.معلوم بود که خیلی خسته است.روزه داری و لب های خشکیده و رنگ پردیده اش هم خستگی اش را بیشتر کرده بود.چند ساعتی مانده بود به اذان.اجازه نداد مادر دست به سیاه و سفید بزند و می گفت: با زبان روزه دوست ندارم کار کنی.بدون اینکه استراحت کند دست به کار […]

پ
پ

شهید نصرالله رفیعی

تازه از سرکار برگشته بود.معلوم بود که خیلی خسته است.روزه داری و لب های خشکیده و رنگ پردیده اش هم خستگی اش را بیشتر کرده بود.چند ساعتی مانده بود به اذان.اجازه نداد مادر دست به سیاه و سفید بزند و می گفت: با زبان روزه دوست ندارم کار کنی.بدون اینکه استراحت کند دست به کار شد.خانه را تمیز کرد.غذا را بار گذاشت.نان تازه خرید.نزدیک افطار سفره را در ایوان خانه پهن کرد.چای را دم گذاشت و غذا را آورد.همه چیز کاملاً اماده شده بود.غذای بچه های کوچک را در ظرف هایشان ریخت تا بخورند.همگی سر سفره جمع شده بودیم.
اذان گفت.اما نصرالله سر سفره نبود.همه جا را دنبالش گشتم تا اینکه داخل اتاق شدم و دیدم چراغ را خاموش کرده، سجاده اش را پهن کرده و می خواهد نماز بخواند. پرسیدم:
-مگه نمی خوای افطار کنی؟ همه سر سفره جمع اند.
-باید نمازم رو اول وقت بخونم.
-این همه ساعت روزه بودی چیزی نخوردی! بیا یه لقمه غذا بخور بعدش نمازتم میخونی.
نگاهم کرد و گفت: اگه بگم قبل از خوندن نماز، غذا از گلوم پایین نمیره باور می کنی؟ من میخوام غذایی که می خورم بهم بچسبه.این همه ساعت چیزی نخوردم چند دقیقه هم روش.
این را گفت، بدون اینکه چیزی بگویم از اتاق بیرون آمدم و تنهایش گذاشتم.

راوی:خواهر شهید نصرالله رفیعی
برگرفته از کتاب حنای جنگ به قلم مهسا سیفی

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.