حدیث روز
امام علی (ع) می فرماید : هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬ خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

پنجشنبه, ۲۰ شهریور , ۱۴۰۴ ساعت تعداد کل نوشته ها : 6431 تعداد نوشته های امروز : 0 تعداد دیدگاهها : 363×
شهید سید موسی امینی
8

امینی، سید موسی: پنجم آذر ۱۳۴۳‏، در روستای شناط از توابع شهرستان ابهر به دنیا آمد. پدرش بهرام، فروشنده بود و مادرش فاطمه نام داشت. تا سوم راهنمایی درس خواند. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. چهاردهم مهر ۱۳۶۲‏، در سرپل ذهاب توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت ترکش به سینه و سر، شهید […]

پ
پ

امینی، سید موسی: پنجم آذر ۱۳۴۳‏، در روستای شناط از توابع شهرستان ابهر به دنیا آمد. پدرش بهرام، فروشنده بود و مادرش فاطمه نام داشت. تا سوم راهنمایی درس خواند. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. چهاردهم مهر ۱۳۶۲‏، در سرپل ذهاب توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت ترکش به سینه و سر، شهید شد. مزار او در زادگاهش واقع است. او را محمد نیز می نامیدند.

وصیتنامه:

ای ملت شهید پرور در همه کارها خدا را در نظر بگیرید و از غیبت و تهمت های ناروا دوری کنید و نماز و روزه را ترک نکنید و از اسلام و روحانیت و ولایت فقیه دفاع کنید ، با هم متحد باشید همانطور که آیه شریفه میفرماید ( و اعتصموا بحبل الله جمیعا” و لا تفرقوا) به ریسمان خدا چنگ زنید و پراکنده نشوید ، دست به دست هم دهید و این ابرقدرتها را نابود و اسلام را به تمام کشورها صادر کنید ، به داد ملتهای مظلوم برسید و آنها را از ظلم و ستم رها سازید و تا زمانی که قدرت در بدن داشته باشید از امام و رهبر انقلاب اسلامی پشتیبانی کنید و راه شهدا را تا ظهور مهدی موعود (عج) ادامه دهید.

خاطره:

شهید سید موسی از همان بچگی بسیار مهربان و دلسوز بود، همواره سعی می کرد در کارهای خانه و بیرون به مادرش کمک کند، در دوران انقلاب فعالانه در راهپیمایی ها شرکت می کرد، پس از آغاز جنگ تحمیلی من (پدر شهید) در تاریخ ۱۲/۱۱/۶۰ به جبهه رفتم و پس از آزاد سازی خرمشهراز جبهه برگشتم، مدتی بود شهید سید موسی و برادرش سید محمد از من اجازه می خواستند تا به جبهه بروند، آن زمان هر دوی آن ها دانش آموز بودند با این که سن و سال کمی داشتند ولی چون خیلی اصرار کردند من پذیرفتم و هر دو برادر به جبهه رفتند، پس از چهار ماه و پانزده روز سید محمد برگشت وقتی از او سید موسی را پرسیدم گفت: او چهار ماه دیگر تمدید کرد، خلاصه بیست روز بعد در حالی که سید موسی زخمی شده بود برگشت، چند روزی استراحت کرد و خیلی زود قبل از اینکه خوب شود گفت باید به جبهه برگردم، من و مادرش هرچقدر اصرار کردیم بماند و بیشتر استراحت کند قبول نکرد و رفت .سرانجام در چهاردهم مهر ۱۳۶۲ به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

راوی: سید بهرام امینی(پدرشهید)

نوشته های مشابه

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.